سرطان قارچ است و قابل درمان میباشد! هشت میلیون انسان هر ساله در سراسر دنیا از سرطان میمیرند، بیشتر از نصف این تعداد تنها در ایالات متحده، و پیش بینی شده که تا سال 2030 میزان جهانی آن به 12 میلیون خواهد رسید. سرطان بزرگترین عامل مرگ انسانهای پائین 85 سال است و در آمریکا از هر چهار نفر یکی به آن مبتلا میباشد. در واقع تمامی آنچه که موجب رنج و آلام و همینطور مرگ و میر آنها میشود از بیماری هایی ناشی میشود که کارتل های صنایع شیمیایی متعلق به اشراف از پیدا کردن درمانی برای آنها بطور سیستماتیک امتناع میکنند. (سیستماتیک = با هدف و برنامه ریزی شده). رئیس یک سازمان تحت کنترل راکفلر در اصلاح نژاد انسان دکتر ریچارد دی در حین صحبت در کنفرانسی که در مورد تحولات آینده جامعه جهانی در پیتزبورگ و در سال 1969 برگزار شده بود، از دکتر ها تقاضا میکند تا دستگاههای ضبط صوت را خاموش نمایند و نت برداری هم نکنند، تا اینکه او جزئیات یک لیست طولانی از تغییرات برنامه ریزی شده را بیان نمود. یک دکتر ولی نت برداری کرده بود و بعداً علناً در موردش صحبت نمود. حالا، 40 سال بعد از آن، ما میتوانیم ببینیم که چگونه بطور استثنائی دکتر دی دقیق بود: "ما میتوانیم تقریباً همه سرطان ها را همین اکنون معالجه نمائیم. اطلاعات آن درون پرونده ای در انستیتوی راکفلر موجود است، اگر روزی تصمیم گرفته شود که منتشر شود. " دی همچنین گفت که " با اجازه دادن به اینکه مردم از سرطان بمیرند جلوی رشد جمعیت گرفته خواهد شد، آدم ها ممکنه از سرطان و یا از هر چیز دیگری بمیرند "!! این مردم روحی در بدن ندارند و به همین جهت چنین کارهایی میکنند. کمپانی های داروسازی اعظم علاقه ای به درمان سرطان ندارند وقتی در حال انباشتن ثروت هنگفتی هستند که از راه زیر مراقبت گرفتن علائم این بیماری و با داروهایی نابود کننده و کشنده برای سلول ( سموم کشتار مردم) در شیمی درمانی هستند، امّا این فقط برای پول نیست، خاندان هایی که از یک رگه خونی هستند، اشراف حاکم، میخواهند که مردم رنج ببرند و زودتر از موعد بمیرند به عنوان روشی برای کنترل جمعیت. به همین علت است که هر وقت کسی خارج از کمپانی های داروسازی یک روش مؤثر برای درمان سرطان کشف میکند، به سرعت توسط مؤسسات پزشکی و سازمان های دولتی مورد هدف قرار میگیرد. یکی از اینگونه موارد دکتری ایتالیایی ست بنام تولیو سیمونچینی، یک مرد بزرگ و شجاع که از سر خم کردن در برابر فشارهای عظیمی که با آن روبرو شده و همچنان ادامه دارد - امتناع میکند، پس از اینکه دریافت سرطان چیست و چگونه میتوان با آن مقابله کرد. "اتهام" سیمونچینی این بوده که کشف کرد سرطان توسط قارچ کندیدا(Candida Albicans) بوجود میاید، یک ارگانیزم مخمر مانند که به تعداد کم در بدن زیست میکند حتّی در افراد سالم. سیستم دفاعی بدن بطور معمول آنها را تحت کنترل نگه میدارد. امّا هنگامی که کندیدا به یک قارچ قوی تبدیل میشود، برخی از مشکلات سلامتی را بدنبال خواهد داشت از جمله سرطان. تولیو سیمونچینی میگوید که سرطان همین عفونت های قارچی کندیدا میباشد و اینکه توضیحات جامعه پزشکی در مورد سرطان به عنوان یک اختلال عمل سلولی کاملاً اشتباه است. کندیدا سیمونچینی یک متخصص در تومور شناسی، اختلالات متابولیک و دیابت هاست امّا او از این هم بیشتر است. او یک دکتر واقعی ست، کسی که بدنبال کشف کردن حقیقت برای مصلحت بیمارانش میباشد و از پذیرش طوطی وار دیدگاه رسمی، اینکه دکترها چگونه باید عمل یا فکر کنند، امتناع میورزد. او دگم موجود در انطباق فکری روشنفکرانه را با تمام مفروضات ثابت نشده اش، دروغ، تقلب و جعلیات آن به چالش گرفته است. او به سختی به انتقاد از تشکیلات های پزشکی می پردازد که همچنان به روش هایی که برای درمان و مقابله با اپیدمی جهانی سرطان بیفایده هستند، ادامه میدهند. از زمانی که به پزشکی ورود نمود دریافت که یک چیزی در رابطه با روش های درمان سرطان اشتباه ست: "درد و رنج های وحشتناکی را میبینم. من در بخش اطفال مربوط به تومورشناسی بودم همه این بچه ها میمیرند. من داشتم رنج میبردم وقتی میدیدم بچه های بیچاره با شیمیایی شدن، و با رادیواکتیو شدن میمیرند." عصبانیت و غم و اندوه از آنچه که شاهدش بود او را به سوی تحقیق برای فهمیدن، و در نتیجه درمان این بیماری ویرانگر هدایت نمود. او تلاش خود را با ذهنی باز و یک کاغذ سفید خالی از فرضیات خشک و تعلیمات تحمیلی توسط جریان رسمی " جامعه پزشکی و علمی " شروع نمود. چه تعداد دیگر از اینگونه کودکان معصوم باید با رنج و درد بمیرند تا مردم از نگاه کردن به دکتران به عنوان" خدایان دانای همه چیز " دست بردارند و میزان شگفت انگیز جهل موجود را درک نمایند؟!!. سیمونچینی دریافت که همه سرطان ها به یک صورت عمل میکنند. اهمیت ندارد که در کدام قسمت بدن و یا چه فرمی به خود بگیرند. یک عامل مشترک وجود دارد. او همچنین دریافت که توده های سرطانی همیشه سفید هستند. چه چیز دیگری سفیده؟ قارچ - کندیدا. سیمونچینی متوجه شد که آنچه طبّ عمومی بعنوان رشد خارج از حد سلولی توسعه تومورهای سرطانی بدان معتقد است، در واقع سلول هایی است که سیستم دفاعی بدن برای دفاع از حمله کندیدا تولید میکند. او میگوید که مراحل به اینصورت دنبال میشود: "بطور معمول کندیدا توسط سیستم دفاعی بدن تحت کنترل نگه داشته میشود، امّا هنگامی که سیستم دفاعی بدن تحلیل رود و تضعیف شود، کندیدا میتواند توسعه یابد و یک " کلنی " بسازد. کندیدا سپس به یکی از اعضای درونی بدن نفوذ میکند و در اینصورت سیستم دفاعی میبایست به این تهدید به روش دیگری جواب دهد. این " روش "، ساختن یک دیواره دفاعی با سلول های خودش میباشد و این گسترش یافتگی سلولهاست که ما آن را سرطان مینامیم. آنچه که اجازه میدهد سرطان بروز نماید، یک سیستم دفاعی تضعیف شده است. وقتی که سیستم دفاعی مؤثر عمل کند، مشکل را قبل از اینکه از کنترل خارج شود مهار میکند، و کندیدا را تحت کنترل نگه میدارد ". امّا درست هنگامی که تعداد سرطانی ها در سراسر جهان هر چه بیشتر افزایش پیدا میکرد چه اتفاقی در حال رخ دادن بود؟ یک جنگ تمام عیار و حساب شده بر علیه سیستم دفاعی بدن انسان ها که در هر دهه موذیانه تشدید شده است. سیستم دفاعی توسط افزودنیهای خطرناک به نوشیدنی و غذا، کشاورزی شیمیایی، واکسیناسیون، تکنولوژی الکترومغتاطیسی و مایکرویوی، داروهای کمپانی های داروسازی و استرس موجود در " زندگی مدرن " تضعیف میشود. کودکان امروز چه دفاعی خواهند داشت وقتی 25 واکسن تا قبل از دو سالگی به آنها تحمیل میشود، درست موقعی که این سیستم در حال شکل گرفتن است؟ این روشی ست که خانواده های اشراف ایلومیناتی برای کنترل انبوه جمعیت در نظر گرفته اند. با برچیدن دفاع طبیعی بدن در مقابل بیماری ها. حال شک واقعی در اینست که، چه چیز سیستم دفاعی را از همه سریعتر نابود میکند؟ شیمی درمانی پرتودرمانی را هم به آن اضافه نمائید. شیمی درمانی برای کشتن سلول طراحی شده است. به همین سادگی. " آخرین درجه " مراقبت های سرطانی امروزه مسموم نمودن بیمار و امید داشتن به اینست که سلول های سرطانی را زودتر بکشند بعد از اینکه به اندازه کافی سلول های سالم را نابود کردند. این سّم شیمی درمانی سلول های سیستم دفاعی را میکشند و آنها را تکه پاره میکنند. و کندیدا هنوز در آنجاست. این سیستم دفاعی ویران شده بدن نمی تواند بطور مؤثر به کندیدا پاسخ دهد، و کندیدا به قسمت های دیگر بدن سرایت میکند تا پروسه دیگری را آغاز نماید. حتّی کسانی که به نظر میرسند که علاج یافته اند پس از عمل جراحی یا شیمی درمانی و همه گونه چک - آپ پاک و عاری شدن از تومورها راهم دریافت نموده اند، فقط ساعتی در حال تیک تاک کردن هستند. سیستم دفاعی بدن آنها ویران شده است و فقط یک مدت زمان میبرد تا کندیدا باعث عودت دوباره شود. بطور خلاصه: شیمی درمانی مردمی را میکشد که تصور میرود در حال درمان آنهاست. البته، بجز گرفتن زندگی کار دیگری نمی تواند انجام دهد. یک نوع سّم است که نابود کننده سیستمی ست که ما برای سلامتی و قوی بودن به آن نیاز داریم. وقتی دکتر سیمونچینی دریافت که سرطان یک عفونت یا هجوم قارچی ست، بدنبال تحقیق در مورد چیزی رفت که قارچ را بکشد و در نتیجه سرطان را از بین ببرد. او متوجه شد که داروهای ضد قارچ کارگر نمی باشند، زیرا قارچ ها به سرعت تغییر رفتار میدهند و حتّی از دارویی که برای کشتن آنها تجویز شده تغذیه میکنند. در عوض، سیمونچینی یک چیزی پیدا کرد بسیار بسیار ساده تر: سدیم بی کربنات. آری، ماده اصلی مورد استفاده در نان پزی. او از همین استفاده کرد چون یک نابود کننده قوی قارچ ها میباشد و بر خلاف داروها، کندیدا نمیتواند خود را با آن " تطبیق " دهد. سدیم بی کربنات از راه دهان و توسط آندوسکوپی اعمال میگردد،(یک لوله دراز که دکترها برای دیدن داخل بدن و بدون عمل جراحی از آن استفاده میکنند). این روش اجازه میدهد که سدیم بی کربنات مستقیم بر روی سرطان قارچ قرار داده شود. مصریان قدیم خواص درمانی مواد ضد قارچ را می شناختند و کتابهای هندی تا هزار سال قبل توصیه نمودند که " مواد قلیایی دارای قدرت قوی " در مبارزه با سرطان هستند. در 1983، دکتر سیمونچینی یک مرد ایتالیایی را معالجه نمود، جنارو سانگرمانو، کسی که با داشتن سرطان ریه فقط چند ماه مهلت زندگی کردن برای او تعیین کرده بودند. چند ماه بعد او نمرد، او سالم به زندگی بازگشتو سرطان از بین رفته بود.موفقیت های بیشتری ادامه یافت و سیمونچینی یافته های خود را به سازمان بهداشت ایتالیا معرفی نمود به امید اینکه آنها در یک آزمایشات علمی تحقیقی نشان دهند که این کار میکند، امّا او درحال یادگیری مقیاس واقعی حقه بازی و فریبکاری در نظام پزشکی بود. مقامات نه تنها مدارک و مستندات او را نادیده گرفتند، بلکه او را از تجویز درمان هایی که مورد تائید سازمان پزشکی نیست محروم نمودند. او توسط رسانه ها زیر یک رشته حملات شریر و تمسخر کننده قرار گرفت. سپس سه سال بخاطر ایجاد مرگ اشتباهی " بیمارانی که تحت مراقبت او قرار گرفته بودند زندانی شد. دستور به هر گوشه ای رسیده بود: سیمونچینی را هدف قرار دهید. مقامات نظام پزشکی گفتند که ادعای او در مورد بی کربنات سدیم " دیوانگی " و " خطرناک " است ( البته فقط برای منافع کمپانی ها ی داروسازی خطرناک است ). یکی از " رهبران دکترها " حتّی سدیم بی کربنات را یک " ماده مخدر " نامید! در تمام این مدت میلیون ها نفر از سرطان در حال مردن بودند که میتوانستند بطور مؤثر درمان شوند. این انسان نماها هیچ اهمیتی نمی دهند. دکتر تولیو سیمونچینی خوشبختانه، آدم ترسوئی نیست و او در اینترنت و گفتگوهای مردمی به انتشار کار خود ادامه داد. او موفقیت های قابل توجهی در کاهش و حذف کاملاً واقعی حتّی بعضی از سرطان ها که در مراحل پیشرفته و نهایی قرار داشته اند، با استفاده از بی کربنات سدیم کسب نموده است. در بعضی موارد این ممکن است ماه ها طول بکشد، امّا در بعضی دیگر، مانند سرطان سینه که تومور به آسانی در دسترس میباشد، در چند روز محو میشود. مردم همچنین تحت راهنمائیهای دکتر سیمونچینی در حال معالجه کردن خود هستند. در آخر این مقاله لینک هایی وجود دارد که صحبت ها و تجربیات افرادی را که از این طریق معالجه و درمان شده اند را میتوانید مشاهده نمائید. یافته های دو محقق و دانشمند انگلیسی نیز ثابت نموده که سرطان قارچ میباشد.پروفسور گری پوتر از گروه کشف داروی سرطان و پروفسور دن بورک. مجموع یافته های این دو برملا نموده که: سلول های سرطانی دارای نوعی " نشان شیمیایی " منحصر بفرد هستند که سلول های عادی فاقد آن هستند. یک نوع آنزیم که "سیپ وان بی وان" تلفظ میشود. سیپ وان بی وان ساختمان شیمیایی چیزی را تغییر میدهد که سالوسترول نامیده میشود که بطور طبیعی در بسیاری از میوه ها و سبزیجات پیدا میشوند. این تغییر شیمیایی سالوسترول را به یک عامل کشنده سلول های سرطانی تبدیل میکند، امّا هیچ صدمه ای به سلول های سالم وارد نمیکند امّا نکته ای که نشان میدهد سرطان یک قارچ است در اینجاست: سالوسترول سیستم دفاع طبیعی در میوه ها و سبزیجات علیه حملات قارچی ست و بهمین جهت شما آنها را فقط در گونه هایی که در معرض آسیب های قارچی قرار میگیرند مشاهده میکنید، مانند توت فرنگی، ذغال اخته، تمشک، انگور، کران بری، سیب، گلابی، سبزیجات سبز ( به خصوص گل کلم و خانواده کلم )، کنگر فرنگی، فلفل قرمز و زرد، اووکادو، مارچوبه و بادمجان. از طرف دیگر، کمپانی های داروسازی و بیوتکنولوژی از این امر بخوبی آگاهند و آنها برای تحلیل بردن این دفاع طبیعی در مقابل حملات قارچی عملیات عظیمی را براه انداختند که به دو صورت عمل میکند: 1- پاشیدن مواد شیمیایی ضد قارچ که در کشاورزی مدرن مورد استفاده قرار میگیرند قارچ ها را بطور مصنوعی می کشند، این بدین معنی ست که گیاهان احتیاجی به فعال کردن سیستم دفاعی خود سالوسترول - ندارند و امروزه شما فقط آنها را در گیاهانی که به روش سنتی کشت شده اند پیدا میکنید. 2- این ضد قارچ های شیمیایی که بطور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند یک متوقف کننده بسیار قوی سیپ وان بی وان میباشد و اگر شما غذاهایی راکه بصورت شیمیایی تهیه شده اند بخورید، اهمیتی نخواهد داشت که چقدر سالوسترول مصرف کرده باشید زیرا آنها بعنوان یک عامل نابود کننده سرطان فعال نخواهند شد. یعنی قادر به عملی که برای آن طراحی و خلق شده اند نخواهند بود. این عمل اتفاقی نیست ویک طراحی حساب شده است. همانطور که حمله های مقامات برای نابود کردن تولیو سیمونچینی حساب شده است. اشراف میخواهند مردم از سرطان بمیرند، نه اینکه معالجه شوند. آنها از نظر روانی و احساسی تا آنجا که قادر به تصور کردنش هستید بیمارند و انسان ها را بصورت گاوان و گوسفندان نگاه میکنند. برایشان مهم نیست که فریبکاری و سرکوب آنها چه مقدار زجر، رنج و مرگ را باعث میشود از چشم انداز جنون آمیز آنها هر چه بیشتر بهتر. و این همان چیزی است که این مردم هستند... مجنون. امّا سیمونچینی از سر خم کردن امتناع میکند و مبارزه خود را برای چیزی که او آنرا یک معالجه مؤثر برای سرطان میبیند ادامه میدهد. در حالیکه در دنیا تعداد مرگ و میر بخاطر سرطان مداوماً در حال افزایش است آنهم برای معالجاتی که کارگر نیستند و بر اساس فرضیاتی که هیچگونه واقعیتی ندارند اعمال میشوند. این در واقع یک جامعه دیوانه است، هر چند، از چشم انداز خانواده های اشراف، همینطور هم باید باشد. خدا را شکر برای شهامت و متعهد بودن انسان هایی مانند تولیو سیمونچینی. ما نیاز به تعداد بیشتری انسان های امثال او داریم. چه تقابل شخصیتی قویی بین او و کسانی که در خدمت تشکیلات پزشکی هستند وجود دارد؟ وقتی سیمونچینی چند هفته قبل در کلینیک شن سخنرانی کرد قبل از ورود او بعضی دکترهای محلی نظریات او را رد کردند و به تمسخّر گرفتند. آنها به سخنرانی او دعوت شده بودند، که میتوانست برای بیماران آنها فواید بالقوه عظیمی در بر داشته باشد. صندلی هایی برای آنها رزرو شده بود تا صحبت های سیمونچینی را از نزدیک بشنوند و شانسی به آنها داده شد تا سؤالات خود را مطرح نمایند. چه اتفاقی افتاد؟ آنها هرگز نیامدند. --------------------------------------------------- لینک مقاله اصلی: http://www.davidicke.com/articles/medicalhealth-mainmenu-37/29121 در لینک زیر میتوانید مدارک و شهادت دادن بیمارانی که توسط سیمونچینی درمان شدند را ملاحظه نمائید. http://www.curenaturalicancro.org/testimonianze.htm در این ویدئوی خارق العاده سرطان و نابود شدن آن را مستقیم ببینید. http://video.google.it/videoplay?docid=-598800713255508140&hl=it# اف دی ای سازمانی که مسئول حفاظت از مردم آمریکاست و با پول مالیات دهندگان اداره میشود، همیشه در جهت منافع کمپانی های غول پیکر داروسازی برای از بین بردن کمپانی ها وتجار کوچک که داروهای غیر شیمیایی و طبیعی تولید میکنند تلاش مینماید و سعی بسیار در سانسور حقیقت دارد. کندیدا را خودتان در بدن خود و بسیار ساده آزمایش کنید: صبح بلافاصله پس از بیدار شدن در یک لیوان نیمه پر آب تف نمائید. سعی نکنید با دست و یا وسیله ای بزاق را از درون دهانتان بیرون بکشید، فقط تف کنید، هر قدر کم باشد مهم نیست. بعد از یک ربع یا نیم ساعت محتویات لیوان را به آرامی هم بزنید، سپس آنرا در مقابل نور بگیرید.اگر تف در بالای آب قرار گرفت و یا حل شد شما سالم هستید، امّا اگر لیوان را مکدر و غیر شفاف نمود بدن شما دارای بالانس یا تعادل کندیدا نیست. بهترین و مؤثرترین کار، تغییر شیوه غذا خوردن، روی آوردن به نوشیدن آب میوه و سبزیجات و دوری کردن از هر گونه خوردنی های بسته بندی شده، کنسرو شده و مخصوصاٌ فراورده های چینی ست. |