| | | | | به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 891 :: يکشنبه 21 بهمن 1386 |
| | قابل توجه طرفداران چپ ! راست !
با سلام به همه شما عزيزان روز سه شنبه هفته گذشته که شماره 890 روزانه منتشر شد، گفته بودم که روز چهارشنبه روزانه منتشر نميشه. و از پنجشنبه مجددا انتشار مجله از سر گرفته ميشه. اما اين تعطيلي در سه روز گذشته نيز بطول کشيد. راستش مسافرت يک روزه من بعلت مشغله ها و گرفتاريهاي شخصي چند روز بيشتر طول کشيد و اين شد که امروز يکشنبه با شماره 891 روزانه در خدمت شما عزيزان هستيم. و اما سخن مبين امروز:
چند روز پيش داشتم يک متن سخنراني مي خوندم که مربوط مي شد به آقاي وحيد جليلي، سردبير نشريه راه که در يک تجمع دانشجويي ايراد شده بود. اين سخنراني حاوي نکات جالب و تامل برانگيزي بود که قصد دارم متن کامل اين سخنراني را در روزهاي آينده در روزانه قرار دهم (فعلا در دست تايپ است). اما يک پاراگراف از اين سخنراني را که جاي تامل و تفکر بسيار داره در زير قرار مي دهم (قابل توجه دوستان طرفدار دو جناح چپ و راست، که در مجله به يکديگر مي توپند!) توجه بفرمائيد: «... دو تا جناح، یک سری اشکالات اختصاصی دارند. یکی به مردم معتقد نیست، دیگری مثلا به اسلام معتقد نیست، هرکدام این اشکالات اختصاصی را در آن یک رصد می کندو آن را آماج قرار می دهد،زیرا می خواهد خود را نجات بدهد.امروز آماج ما باید اشکالات مشترک دو تا جناح باشد طرف در مجلس پشت تریبون می ایستد و شروع می کند به سخنرانی کردن. دم از اسلام، ولایت و انقلاب می زند و شروع به تهدید می کند ای کسانی که فکر می کردید می توانید اسلام را نابود کنید، ما تا پای جان ایستاده ایم. فلان، بهمان... می آید پایین. نفر بعدی می رود؛ ای کسانی که فکر می کنید می توانید آزادی مردم را سلب کنید،ما تا پای جان برای ازادی ایستاده ایم .هردو از مجلس بیرون می ایند و سوار پژو پرشیای خود شده و به فلان محله بالای شهر تهران رفته و در خانه های دیوار به دیوار هم زندگی می کنند. وقتی نگاه می کنی سفرهای خانوادگی شان باهم، عمره شان باهم، این طرف و آن طرفشان باهم،در معیشت و زندگی و حتی در سلوکشان، عین یکدیگر هستند؛ در وحدت کامل ولی وقتی به تریبون ها می رسند یقه یکدیگر را گرفته و طوری اوضاع را نشان می دهند که می گویند ما با هم دشمن خونی هستیم ...»
عناوين برخي از مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه» -
قابل توجه طرفداران چپ! راست! -
گالری جامع چیزهای واقعا دوستداشتنی! -
حکومت و فساد مالي در تاريخ معاصر ايران -
مجسمه اسکار چگونه ساخته می شود؟ -
گزارش رسمي وزارت اقتصاد و مقايسه دو دوره دو ساله -
معرفي و دانلود فيلم : شب 30 روزه -
دانلود انيميشن : Alvin and the Chipmunks -
آلبوم جدید نگار (دی جی نگار) به نام مامانی -
آهنگ زيباي «بت نگویید، شکستیم که بتگر باقی است» -
مدیریت حرفه ای دانلود فایل با GetRight Professional 6.3c+02 -
تقویم شمسی، میلادی IranCal v.2.11 -
مردي مي آيد ز خورشيد -
حقیقت فاجعه آتش سوزی در آلمان چه بوده است -
آيا تشكيل حكومت تنها در شاءن امام زمان (عج) است ؟ -
تومور عجیب مرد چینی -
به اختلافات دامن بزنيد! -
آیا یاهو پیشنهاد خرید مایکروسافت را می پذیرد؟! -
حد شکنجه در کمیته مشترک -
عاشق پیشگی یا هوس بازی یک رییس جمهور!!؟ -
رشيدي مطلق دوباره به حضرت امام خميني اهانت كرد -
به سازی تمدن -
جديدترين شماره از هفته نامه TIME -
X-Lay محصول جدید SAFA -
آسيب شناسي گفتمان اصول گرايي -
کمی سو تفاهم -
استراتژي هاي كاربردي براي موفقيت -
چطور با آنانكه مشکلشخصیتی دارند رابطه برقرار کنیم؟ -
و ...
آرشيو روزانه براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (890) اينجا را کليک کنيد | | |
| |
جشنهاي دو هزار و پانصدساله شاهنشاهي و حضور سران کشورهاي مختلف | | | |
| | گزارش رسمي وزارت اقتصاد و مقايسه دو دوره دو ساله بر اساس گزارشهاي رسمي وزارت امور اقتصادي و دارايي، فعاليت عمراني در دو سال اول دولت احمدي نژاد (مهر 84 تا شهريور 86) معادل حدود 33 ميليارد دلار و تقريبا" دو برابر مدت مشابه دو سال آخر در دولت خاتمي بوده است. به گزارش فارس، گزارش رسمي وزارت امور اقتصادي و دارايي حاكي است: عملكرد تملك دارائيهاي سرمايه اي (بودجه عمراني) در نيمه دوم سال 84 بيش از 8255 ميليارد تومان ، در سال 85 بيش از 14 هزار و 556 ميليارد تومان و در نيمه اول سال 86 نيز بيش از 6755 ميليارد تومان بوده است. بنابراين گزارش، طي دو سال اول دولت احمدي نژاد يعني مهر 84 تا شهريور 86 بيش از 29 هزار و 566 ميليارد تومان معادل 5/32 ميليارد دلار از درآمدهاي دولت صرف هزينه ها و فعاليتهاي عمراني شده است. اين گزارش حاكي است: عملكرد تملك دارائيهاي سرمايه اي (بودجه عمراني) در نيمه دوم سال 82 بيش از 5089 ميليارد تومان ، در سال 83 بيش از 7230 ميليارد تومان و در نيمه اول سال 84 نيز بيش از 3508 ميليارد تومان بوده است. گزارش وزارت اقتصاد حاكي است: طي دو سال آخر دولت خاتمي يعني مهر 82 تا شهريور 84 بيش از 15 هزار و 827 ميليارد تومان معادل 3/17 ميليارد دلار از درآمدهاي دولت صرف فعاليتهاي عمراني شده است كه در مقايسه با دولت نهم كاهش قابل توجهي را نشان مي دهد. مرد آهنين ايران، ناجي کودک 11 ساله از مرگ مرد آهنين ايران، پسربچه يي را که هنگام سرسره بازي از پشت بام خانه شان پرت شده بود در حال سقوط از مرگ حتمي نجات داد. به گزارش خبرنگار ما صبح روز دوشنبه هفته گذشته هنگامي که حسين فاطمي قهرمان پاورليفتينگ و مرد آهنين ايران صداي فريادهاي زن جواني را که در پشت بام ساختماني پنج طبقه ايستاده بود شنيد، متوجه شد فرزند اين زن در حال سقوط از پشت بام است. او بلافاصله به طرف ساختمان دويد و در همين هنگام پسر 11 ساله تعادلش را از دست داد و به پايين پرت شد. چند ثانيه بعد مادر اين کودک وحشت زده و شتابان از پله ها پايين دويد و خودش را به خيابان رساند. او که ابتدا جرات نداشت دستانش را از مقابل چشمانش بردارد و از ديدن جسم غرق در خون کودکش هراس داشت، وقتي صداي ناله محمد 11 ساله را شنيد تصور کرد شايد معجزه يي کودکش را از مرگ نجات داده است. زن جوان که همچنان از ديدن پسرش هراس داشت اين بار وقتي صداي قهرمان پاورليفتينگ را شنيد که از وي خواست چشمانش را باز و پسرش را نگاه کند، دريافت که واقعاً معجزه يي اتفاق افتاده و محمد زنده است چرا که در لحظه سقوط محمد، حسين فاطمي مرد آهنين ايران همانند فرشته نجات محمد را در نزديکي زمين در آغوش گرفته و نجات داده بود.هر چند محمد بيهوش به بيمارستان برده شد و پزشکان اعلام کردند او از چند ناحيه دچار شکستگي شده اما اين کودک از مرگ حتمي نجات يافت و دقايقي بعد از انتقال به بيمارستان محمد که دچار پارگي طحال نيز شده بود مورد عمل جراحي موفقيت آميز قرار گرفت.حسين فاطمي روز گذشته در خصوص اين اتفاق به خبرنگار ما گفت؛ من در خيابان آيت الله کاشاني سر ساختمان بودم که ناگهان صداي فريادهاي زني را شنيدم، سرم را که بلند کردم ديدم پسري از پشت بام آويزان است. خطاب به او فرياد کشيدم تحمل کن تا من برسم. شايد 10 ثانيه هم طول نکشيد، به يکباره ديدم که دستان پسرک رها شد و سقوط کرد، به سرعت دويدم و خودم را به ساختمان رساندم و در همين لحظه پسرک که با شدت و سرعت پايين مي آمد به من برخورد کرد و از شدت ضربه هر دو به زمين افتاديم. قهرمان پاورليفتينگ ايران ادامه داد؛ محمد کاملاً بيهوش بود و مادرش باور نمي کرد پسرش زنده باشد، اما وقتي ديد او هنوز زنده است از خوشحالي شوکه شد و بلافاصله محمد را به بيمارستان رساند.مرد آهنين ايران در پاسخ به اين سوال که چطور توانست در آن لحظات دشوار و دلهره آور تمرکز خود را حفظ کند و چنين کاري را انجام دهد، گفت؛ در آن لحظه نجات محمد برايم مهم ترين مساله بود و تمام قدرتم را جمع کردم و خودم را به ساختمان رساندم، به هر حال خدا به من کمک کرد تا بتوانم چنين کاري بکنم و خوشحالم از اينکه محمد را از مرگ نجات دادم.وي همچنين در خصوص اينکه خود در اين حادثه آسيب ديده يا خير، گفت؛ وقتي محمد سقوط کرد، من فقط توانستم او را طوري بگيرم که بالاتنه و خصوصاً سرش به جايي برخورد نکند، در واقع دستانم را دور بدنش حلقه کردم و به همين دليل قسمت سينه و بازوهايم دچار کوفتگي و کبودي شد اما مساله مهمي نبود و اکنون تنها نگراني ام حال محمد است و اميدوارم هرچه زودتر به خانه برگردد.حسين فاطمي در مورد عيادت از محمد گفت؛ چند روز قبل به ملاقات اين کودک رفتم و با هم صحبت کرديم، حال او خوب بود. هرچند به خاطر عمل طحال هنوز در قسمت مراقبت هاي ويژه بستري است اما پزشکان عمل را رضايت بخش اعلام کرده اند البته دو دست و لگن محمد هم شکسته است. محمد در اين ملاقات به من گفت هنگام حادثه احساس کرده دو بار به زمين کوبيده شده که يکي از آنها ناشي از ضربات برخورد با من بوده و ديگري برخورد هر دو ما با زمين. پدر محمد هم ضمن تشکر از حسين فاطمي به خبرنگار ما گفت؛ محمد هنوز در بخش مراقبت هاي ويژه است و تا زمان رسيدن به شرايط عادي بايد در اين بخش بستري باشد.پدر محمد ادامه داد؛ محمد روز يکشنبه در پشت بام در حال سرسره بازي بود که تعادلش را از دست داد و به سمت پايين پرت شد. او در حال حاضر روحيه خوبي دارد و اميدواريم هرچه زودتر به بخش عمومي منتقل شود. پدر محمد که براي زيارت امام رضا(ع) و دعا براي بهبودي فرزندش به مشهد سفر کرده است، گفت؛ من جان پسرم را به مرد آهنين ايران مديون هستم. | | |
| | شب 30 روزه M30 Days of Night
کارگردان: ديويد اسليد. فيلمنامه: استيو نيلز، استوارت بيتي، برايان نلسون بر اساس داستان مصوري از استيو نيلز و بن تمپل اسميت. موسيقي: برايان ريتزل. مدير فيلمبرداري: جو ويليامز. تدوين: آرت جونز. طراح صحنه: پل دنهم آستربري. بازيگران: جاش هارتنت[کلانتر ايبن اولسون]، مليسا جورج[استلا اولسون]، دني هيوستون[مارلو]، بن فاستر[غريبه]، مارک بون جونيور[بيو بروور]، امبر سينسبوري[دنيس]، مانو بنت[معاون کلانتر بيلي کيتکا]، مگان فرانيش[آيريس]، جوئل توبک[داگ هرتز]، اليزابت هاوثورن[لوسي ايکاس]، مارک رندال[جک اولسون]. 113 دقيقه. محصول 2007 نيوزيلند، آمريکا. باروو، شهرکي دور افتاده در آلاسکا و نزديک به قطب که در زمستان هر سال شبي 30 روزه را تجربه مي کند. در آخرين روزي که خورشيد آسمان شهر را براي يک ماه ترک خواهد کرد، شهر مورد حمله گروهي از خون آشام به رهبري مارلو قرار مي گيرد. کلانتر ايبن اولسون جوان که همکار و همسرش استلا در آستانه جدايي از اوست، ابتدا حرف هاي غريبه اي را که خبر از آمدن آنان مي دهد جدي نمي گيرد. اما کشته شدن همه سگ هاي دهکده، نابودي موبايل ها و تنها هلي کوپتر شهر و سپس قتل مسئول نيروگاه برق و به دنبال آن قطع تمامي خطوط تلفن باعث مي شود تا کلانتر از مردم شهر بخواهد تا به خانه هاي خود پناه ببرند. با آغاز تاريکي مارلو و افرادش حمله اي گسترده را شروع کرده و دست به کشتن اهالي دهکده مي زنند. کلانتر و استلا نيز پس از کشته شدن مادر کلانتر به همراه چند نفر از بازماندگان کشتار در زير شيرواني خانه اي پناه مي گيرند. اما مارلو و گروهش قصد دارند تا همه ساکنان شهر و از جمله کلانتر را با توسل به هر حيله اي از پناهگاه ها بيرون بکشند.
چرا بايد ديد؟ پس از آخرين زمستان و در ميان طبعيت وحشي، باز هم فيلم ديگري که در آلاسکا مي گذرد و بديهي است که قهرمانان ما بايد در کنار مهاجمان تشنه خون با طبيعت و برف و سرماي منطقه بجنگند. فيلمي که قرار بود سام رايمي آن را بسازد، اما در آخرين لحظات قرعه به نام ديويد اسليد متولد 1969 افتاد که دو سال قبل تريلر مستقل و خوش ساخت آب نبات سفت را کارگرداني کرده بود. اسليد که سابقه خوبي در ويديو کليپ سازي دارد، با آب نبات سفت نشان داد که از پس کار در نماهاي بسته با شخصيت هاي محدود برمي آيد. اما توليد فيلمي ترسناک با هزينه بالاي 30ميليون دلار چيز ديگري است. برگردان بعضي کتاب ها به فيلم واقعاً سخت است. براي برخي نيز غير ممکن و گاهي هم غير لازم و اطمينان دارم که هر کسي خاطره اي از کتابي خوب که تبديل به فيلمي بد شده، در ذهن خود دارد. اين موضوع درباره داستان هاي مصور نيز صدق مي کند که شب 30روزه يکي از آنهاست که در ميان دوستداران آمريکايي اين نوع کتاب ها جايگاهي خاص دارد. بزرگ ترين ضعف فيلم پرداخت ناکافي رابطه عشق-نفرت ميان ايبن و استلاست که فداکاري ايبن و در نتيجه مرگش در مين بازوان استلا هنگام طلوع مجدد آفتاب را کم رمق مي سازد. از طرف ديگر صحنه هاي پناهگاه زير شيرواني نيز که قسمت عمده اي از فيلم را به خود اختصاص داده، به دليل انتخاب شخصيت هاي غلط فاقد جذابيت است. نمونه خوب اين صحنه ها را سال قبل در فيلم 28 روز ديگر ديديم و طبيعي است که فيلم هاي تازه تر بايد پرداخت بهتري نسبت به پيشينيان خود داشته داشته باشند و نه بالعکس! اما اسليد ترجيح داده تا دل دوستداران اکشن را به دست آورد و صحنه هاي قصابي شدن خونبار ساکنان ده در ميان برف و بوران را نقطه ثقل فيلم خود قرار دهد. شب 30 روزه تاکنون 39 ميليون دلار عايدي در اکران آمريکا داشته و درکارنامه اسليد شکست محسوب نمي شود. اما پيروزي درخشاني هم نيست! ژانر: ترسناک، مهيج. براي مشاهده عکسهايي از اين فيلم اينجا کليک کنيد لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال با کيفيت DVD)
http://rapidshare.com/files/74275890/30HasHDays.part1.rar http://rapidshare.com/files/74278719/30HasHDays.part2.rar http://rapidshare.com/files/74281473/30HasHDays.part3.rar http://rapidshare.com/files/74284168/30HasHDays.part4.rar http://rapidshare.com/files/74286753/30HasHDays.part5.rar http://rapidshare.com/files/74289257/30HasHDays.part6.rar http://rapidshare.com/files/74291916/30HasHDays.part7.rar http://rapidshare.com/files/74292551/30HasHDays.part8.rar رمز فايل: ندارد لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد . براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد Alvin and the Chipmunks لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد
---------------------------------------------------------------------- قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور ! با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد. | | |
| | ماماني آلبوم جدید نگار (دی جی نگار) به نام مامانی براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد. آهنگ زيباي «بت نگویید، شکستیم که بتگر باقی است»
لينک دانلود مستقيم براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد. | | |
| | مدیریت حرفه ای دانلود فایل با GetRight Professional 6.3c+02 GetRight نرم افزاری در زمينه دانلود و مديريت فايلها از اينترنت میباشد. اگر هنگام گرفتن فايلی توسط اینترنت اکسپلورر، ارتباط شما با اينترنت به هر دليلی قطع شود، بايستی دانلود آن فايل را از نو آغاز کنيد اما با استفاده از GetRight ميتوان ادامه دانلود قبلی را پی گرفت بدون اينکه نيازی به شروع مجدد دانلود از اول باشد. اين نرم افزار دارای ويژگيهای ديگری نيز می باشد؛ مانند زمانبندی برنامه، تا در ساعت معينی شماره گيری کرده و ارتباط با اينترنت را برقرار نمايد، آنگاه به دانلود فايلهای درخواستی شما بپردازد و پس از گرفتن تمامی فايلها ارتباط را قطع نموده و يا کامپيوتر را خاموش نمايد . GetRight با بکارگيری جستجوی FTP ، سايتهای ديگری که ممکن است فايل درخواستی شما در آنجا موجود باشد را پيدا کرده و با برقراری ارتباط بين آنها، بهترين سايت را برای دانلود انتخاب ميکند. درضمن با تقسيم کردن يک فايل به چندين قسمت و دانلود هر يک از آنها از سرورهای مختلف، باعث می شود که گرفتن يک فايل سريعتر انجام بگيرد. اين نرم افزار با مرورگرهای Internet Explorer, Firefox, Mozilla, Opera, and Netscape Navigator هماهنگی کامل دارد. به کارگيری آسان و سازگاری با همه ويندوزها از ديگر خصوصيات اين نرم افزار قدرتمند به شمار می آيد.
قابلیت های کلیدی نرم افزار GetRight Professional 6.3c+02: - قابلیت دانلود فایل های بیت تورنت (BitTorrent) - قابلیت دریافت فید های RSS - قابلیت ساخت Playlist برای فایل های دانلود شده - بازسازی رابط کاربری و گرافیک کلی نرم افزار - پشتیبانی از پروتکل FTPS - قابلیت تست MD5 و SHA1 به منظور تست دانلود کامل و صحیح فایلها - قابلیت مقایسه فایل دانلود شده با فایل روی سرور از لحاظ حجم و تاریخ - سازگار با ویندوز ویستا - و ... لينک دانلود (حجم فايل حدود 4 مگابايت مي باشد و کرک برنامه در داخل فايل زيپ قرار دارد) رمز فايل: ندارد لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد تقویم شمسی، میلادی IranCal v.2.11 تقویمی شمسی که امکانات فراوانی را برای شما از جمله تنظیم و نمایش قرار ملاقات ها , رویدادهای مهم مانند روز تولد ,سالگرد ازدواج , تعطیلات رسمی و.... را به شما ارائه میدهد.
قابل نصب بر روی گوشی های دارای ویندوز موبایل نسخه 5 و 6 لينک دانلود مستقيم (حجم فايل کمتر از يک مگابايت مي باشد) رمز فايل: www.mobin-group.com براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد. نکته: فایل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند های Zip یا Rar میباشد. لذا بعد از دریافت فایل ، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث یا کابل و یا دستگاه کارت ریدر برروی گوشی موبایل خود Install نمایید. | | | |
| | بخش اول | مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه» | نمکدون alimerikhi@yahoo.com | | | حديث روزانه arash_new2001@yahoo.com | | حضرت امام حسين (عليه السلام) فرمودند: إنَّ اَعْمالَ هذِهِ الاُْمَّةِ ما مِنْ صَباح إلاّ و تُعْرَضُ عَلَى اللهِ تَعالى.
همانا ـ نامه كردار و ـ أعمال اين امّت، در هر صبحگاه بر خداوند متعال عرضه مى گردد. تحف العقول: ص 174، و بحارالأنوار: ج 10، ص 137، ح 4. | آل ياسين hra62302@yahoo.com | | مردي مي آيد ز خورشيد
آسمان شهر تاریک و غبارآلوده بود. مردی باید از جای برمی خواست و شهر وهم زده را بیدار می کرد. مردی باید از جای برمی خواست که صدایش شب شکن باشد، چرا که هر صدایی توان شکستن تاریکی را ندارد. او باید به جای دیگری وصل باشد، به جایی که سرچشمۀ خورشید است، او باید به کسی وصل می بود که روشنایی هدیۀ نگاه اوست به خورشید. آری مردی باید از جای برمی خواست که با برخواستن او فجر طلوع کند و مهمان آسمان شود. مردی که فطرتهای پاک را بیدار نماید، خونهای بی آلایش را به جوشش وادارد و فکرهای بیدار را رهنمون به انقلاب کند. کسی که از ظلم بیزار باشد و طاقت دیدن فقر مردم محروم را نداشته باشد. کسی که خواسته اش، خواستۀ پیشوایش باشد، فکرش فکر امامش باشد و روحش چون او خدایی و پاک. آن شیر مرد شب شکن شهرلاله ها، همان مبارز خفاشهای شب، بیدار بود و با ندای ملکوتی اش مردم شهر را بیدار کرد، هر چند در این راه بسیاری از پرستوهای شهرش را به سوی آسمان کوچ دادند، هر چند عقابهای بی رحمی بودند که کبوترهای گرد کویش را خونین پر کردند، همان کبوترهایی روی بالهای سفیدشان، با خط سرخ نوشته شده بود«یا لثارت الحسین»، همان کبوترهایی که روی سینه های دریائیشان نگین زیبای«یامهدی» نقش بسته بود. بعد از طلوع فجر دیگر شهر تاریک و ظلمانی نبود، روحهای پاکی که به آسمان پر کشیده بودند، لاله های سرخی که در دل خاک روئیده بودند، همه یکصدا سرود آزادی را سر می دادند. از آن پس تنها آرزوی ای مردم، آزادی دنیا شد، دنیای که در هر گوشه اش خفاش های مرگ آسایی خانه کرده و رنگ روز را از دیده های مسلمانان مظلوم دریغ می کنند. خفاشهایی که انسانهای بی گناه را به جرم مسلمانی عذاب می کنند، کودکان معصوم را در مقابل دیدگان مادرانشان می کشند و جوانان آرزومند را راهی سفر ابدیت می کنند. ای کاش ناجی مظلومان و محرومان زودتر ظهور کند، چرا که سیاهی فراگیر شده وظلم در تکاپو است. | يک لبخند toraj_fal@yahoo.com | | شخصی در زمان سلطنت کریم خان نزد او آمده و اظهار داشت : من دختری را عقد خود کرده و صد تومان نیز مهرش نموده ام ، الحال معلوم شده که دختر باکره نیست ، کریم خان گفت : من صد تومان را که مهر اوست می دهم و تو هم زن را رسوا مکن و او را داشته باش . خبر منتشر شد و چون صد تومان پول قابل توجه ای بود ، شخصی دیگر نیز آمد و چنین عرض کرد و صد تومان گرفت و رفت . همینطور تا چند نفر پی در پی آمدند و و چنین گفتند و هر کدام صد تومان گرفتند. پس از آن شخصی دیگر نیز آمد و همان قصه را تکرار کرد . کریم خان که دید با این اوضاع باید تا مدتها خزانه را بابت پرده نداشته ها خرج کند ، در جواب گفت : ای برادر ، برو با او بساز که آنچه معلوم میشود امسال سالش چنین است که هر کس دختر می گیرد بیوه از آب در می آید . فضولباشی : اگر کریم خان در جواب نفر اول گفته بود : من تا خودم امتحان نکنم باور نمی کنم ، مشتری زیاد نمی شد .
مردی از کسی چیزی خواست ، آن کس در جواب او را دشنام داد . مرد گفت : مرا چیزی نمی دهی ولی چرا دشنامم می دهی ؟ آن کس در جواب گفت : مرا عادت نباشد که کسی از نزد من دست خالی روانه شود ،
زنی بیمار شد و بیماری او پر زحمت و طولانی شد ، در حال نزع به شوهرش می گفت : وای بر تو اگر من بمیرم ، چه میکنی ؟ شوهر گفت : وای بر من ، اگر نمیری چه کنم ؟ | ترجمه اخبار ترکيه uzakyol@gmail.com | | عکسی که بینندگان را تکان داد: حقیقت فاجعه آتش سوزی در آلمان چه بوده است واقعه آتش سوزی در یک ساختمان متعلق به ترک ها در شهر لودویگ شافن آلمان (یا لودویگز هافن در فارسی) در مطبوعات کشورهای آلمان و ترکیه انعکاس وسیعی یافت. در زمان آتش سوزی صحنه های غمناک انسانهایی که می کوشیدند خود را نجات دهند لحظاتی سخت را برای آنها رقم زد. 52 ساکن و مهمان این ساختمان در حالی می کوشیدند خود را از آتش نجات دهند که نردبان چوبی طبقات تخریب شده بود. ساکنان به ناچار برای نجات جان فرزندان خود اقدام کردند. آنچه که بیشترین ابراز همدردی مردم را با این فاجعه در پی داشت عکسی بود که از صحنه تأثربرانگیز تلاش یک خانواده برای زنده نگهداشتن فرزند 8 ماهه شان از آتش سوزی گرفته شده بود. با توجه به سوختن نردبانهای چوبی ساختمان، این خانواده برای زنده نگداشتن فرزندشان، او را از طبقه چهارم ساختمان به بیرون پرتاب کردند. یک مأمور پلیس با هر زحمتی که بود انور چاغلار 8 ماهه را در بغل گرفت و نجات داد. گفته می شود این مأمور پلیس نیز ترک تبار (به نام حقی پاکر)بوده است! در این حادثه 9 شهروند ترک ساکن کشور آلمان زنده زنده در آتش سوختند و جان سپردند که پنج تن از قربانیان این حادثه کودک بودند. مطبوعات ترکیه از این حادثه به عنوان حمله نژادپرستانه یاد می کنند. خانواده کاپلان 18 سال قبل از شهر غازی آنتپ ترکیه به آلمان آمده بودند و طبقه اول یک ساختمان چهارطبقه چوبی با رونمای آجری را خریداری کرده بودند. اکثریت ساکنان این مجتمع چهارطبقه نیز ترک تبار بوده اند. در اثر آتش سوزی در این ساختمان، مدینه کاپلان 48 ساله، دخترش بِلما اؤزکاپلی 22 ساله، نوه اش الیاس چاغلار 4 ساله، عروس حامله اش هولیا کاپلان 31 ساله و دختران وی کارانفیل 4 ساله و دلارا 11 ساله، عروس کوچکش دؤنه کاپلان 21 ساله، به همراه فرزندانش کامل 3 و کنعان کاپلان دو ساله جان خود را از دست دادند. مسئولان آلمانی در حالی از غیرعمدی بودن این آتش سوزی صحبت می کنند که به نوشته روزنامه پوستا چاپ ترکیه دو تن از بازماندگان این حادثه، بدریه و آیلین کاپلی اعتقاد دارند مسئولان آلمانی دروغ می گویند و این آتش سوزی عمدی بوده است. آیلین 9 ساله گفته شاهد مردی بوده است که با فندک، کاغذ و مواد مشتعله به ساختمان نزدیک شده و آتش را روشن کرده و در کالسکه موجود در منزل انداخته است. وی گفته است به این مرد که به آلمانی صحبت می کرده مشکوک شده اند و خواسته اند در ساختمان را ببندند که وی به زور وارد ساختمان شده و ساختمان را به آتش کشیده است. آتش سوزی در طبقه اول ساختمان روی داده بود و بعلت چوبی بودن بنا، نردبانهای طبقات به طور کامل سوخته بود و امکان فرار وجود نداشت. شهردار شهر گفته است بعد از جنگ جهانی دوم این بزرگترین فاجعه شهر بوده است. گفته می شود ساکنان قبلی این بنا نئونازی بوده اند. بعد از آتش سوزی، تنها در فاصله چند متری بنا و در یک زیرگذر عابر پیاده یک شعار نژادپرستانه با این عنوان نوشته شده است: "Dreckstürken ausrotten" به معنای: ریشه ترک های کثیف را بخشکانید. که این شعار نژادپرستانه بودن این آتش سوزی را قوت می بخشد. این اولین باری نیست که نژادپرستان آلمانی خانه ترک تبارها را در آلمان آتش می زنند. در سال 1992 راستی های افراطی ـ نئونازیها ـ در شهر مولن آلمان خانه یک ترک تبار را آتش زده بودند که در اثر آن 3 ترک تبار جان باختند. در سال 93 نیز در شهر سولینگن آلمان 4 آلمانی دست راستی افراطی خانه یک ترک تبار را به آتش کشیده بودند که در اثر آن آتش سوزی هم 5 شهروند ترک جان باخته بودند. وزیر خارجه ترکیه اعلام کرده است برای بررسی موضوع یک هیأت بررسی و تحقیق شامل حداقل یک وزیر کابینه و عده ای متخصص به آلمان اعزام خواهند کرد. نخست وزیر ترکیه هم در دیدارش با وزیر کشور آلمان در آنکارا گفته است موضوع عمدی و نژادپرستانه بودن این آتش سوزی باید بررسی شود و چنانچه این حادثه عمدی بوده باشد مجرمان باید دستگیر و محاکمه شوند.
منبع: روزنامه های ترکیه بویژه روزنامه پوستا | پرسش از اسلام zahra4066@yahoo.com | | سوال:
آيا تشكيل حكومت تنها در شاءن امام زمان (عج) است ؟ پاسخ: عده اى معتقدند در زمان غيبت , نبايد تشكيل حكومت داد و تا زمان قـيام امام زمان (عج ) بايد صبر نمود و تمام ستمگريها را تحمل كرد, چـرا كـه قـيـام بر ضدستمگران و تشكيل حكومت اسلامى , تنها در شاءن امام زمان (عج ) است . لازمه اين اعتقاد, انكار ولايت فقيه است . مـبـنـاى تفكر آنان , پاره اى از روايات است كه هرگونه قيام قبل از ظهور حضرت مهدى (عج ) را محكوم به شكست دانسته است .
اولا, بـر فـرض صـحت سند اين روايات , موارد بيشتر آنها, قيامهاى خاصى است وربطى به ادعاى ياد شده ندارد. بـراى آنكه بى اساس بودن اين ادعا و همچنين معناى رواياتى كه به آن تمسك كرده اند روشن شود توجه به يك نكته , ضرورى است : قيامهايى كه پيش از ظهور حضرت مهدى (عج ) صورت گرفته و يا ممكن است صورت بگيرد, بطور كلى به دو بخش تقسيم مى شوند: الف ـ قيامهايى كه به انگيزه حق طلبى , امر به معروف و نهى از منكر تحت رهبرى فردى واجد شرايط پديد آمده است . ب ـ قـيـامـهايى كه به انگيزه سلطه طلبى و دست يافتن به قدرت صورت گرفته است . روايـات مـورد اسـتدلال ادعاى ياد شده , ناظر به بخش اخير از اين قيامهاست . ثـانـيـا, تـكـلـيـف بـه دفـاع در برابر كفر و ظلم و سعى در حفظ و گـسترش حق در هرزمان و مكان كه امكان تحقق آن باشد قطعى اسـت و آيـات و روايـات مربوط به جهاد به دفاع و حكومت اسلامى , قـابـل تخصيص نيست . بنابراين , اين روايات درصورت صحت سند, تـنـهـا شـامـل قـيـامهايى مى شود كه داعيان باطل رهبرى كننده آن باشند و تعميم دادن اين روايات به مطلق قيامها در هر زمانى و با هـر انـگـيزه اى به معناى ناديده گرفتن آيات و رواياتى است كه در بـاب جهاد و امر به معروف و نهى از منكر وارد شده و اين دو فريضه بـزرگ را در رديـف مهمترين و اساسى ترين فرائض اسلامى قلمداد كرده و در هر زمان بر اجراى آن تاءكيد كرده اند. بنابراين تشكيل دولت عدل و اجراى قوانين عدالت گستر اسلام در دوران غيبت زير نظر ولى فقيه جامع الشرايط, نه تنها اشكالى ندارد بلكه از آنجا كه چنين اقدامى زمينه ساز ظهور و قيام جهانى قائم آل مـحمد(عج ) است , امامان معصوم عليهم السلام , نسبت به آن در اين مـقـطـع زمانى توجه خاصى معطوف داشته وفقهاى خويشتن دار, حافظ دين , مخالف هواى نفس و مطيع اوامر پروردگار را به عنوان ولـى و سـرپـرست واجب الاطاعة جامعه اسلامى معرفى كرده و از همگان خواسته اند تا به فرمان آنان گردن نهند. امام خمينى رضوان اللّه تعالى عليه نيز در سخنى , پيروى از ولى فقيه واجد شرايطرا بر همگان لازم دانسته مى فرمايد: اگـر فـرد لايقى كه داراى اين دو خصلت (علم به قانون و عدالت ) بـاشـد بپا خاست و تشكيل حكومت داد, همان ولايتى را كه حضرت رسـول اكـرم (ص ) در امر اداره جامعه داشت دارامى باشد و بر همه مردم لازم است كه از او اطاعت كنند.) ثـالثا, اعتقاد به تعطيل بخش عظيمى از واجبات الهى و رها كردن مـحـرمـات ومـعـاصـى خدا به حال خود با امكان اجراى واجبات و جـلوگيرى از معاصى ومحرمات , به معناى رضايت دادن به تحقق كفر و فسق است و حال آنكه قرآن مى فرمايد: (زمر , آيه 7) ) و لا يرضى لعباده الكفر ( خداوند براى بندگانش , كفر را نمى پسندد. روايـات امـر بـه معروف و نهى از منكر دلالت بر ضرورت پاكسازى جامعه از كفر وفسق دارد. اين روايات نيز قابل تخصيص نيست . بـا عنايت به دلايل ياد شده و بسيارى از دلايل قطعى ديگر, تشكيل حـكـومـت اسـلامـى در عصر غيبت نه تنها غير مشروع نيست كه با فراهم آمدن شرايط آن, واجب و ضرورى است . | فردوسي طوسي baran432002@yahoo.no | | با جمشید در شاهنامه خاور شناسان بیگانه و داخلی روزگاری کوشیدند تا تاریخی بنویسند که در آن اروپاییان سرور دنیا باشند و تمدنشان کهن تر از دیگر مردمان جهان ؛ تا بتوانند بر سر آنان سرور باشند. بنا براین تاریخی نوشتند که در آن تمدن ایرانیان نزدیک دوهزار و پانصد سال پیش و پس از جدایی از اروپاییان و کوچ به داخل ایران بنا نهاده شده و تمدن اروپاییان بیش از سه هزار سال دارد. پس ما هرچه داریم از غرب است. مانیز این داستان تلخ و بدون گواه را پذیرفتیم و خواندیم و بازگو کردیم. و این درست نبود. تمدن ایران کهن، بیش از ده هزار سال پیش، در بلخ و سیستان و گیلان و کاشان و کردستان و خوزستان پا گرفت و بر کنار رودخانه ها و دریای مرکزی ایران بود. شهر سوخته سیستان و سیالک کاشان و زیویه کردستان و... امروز دهان گشوده اند و سخن از کهن ترین و درخشان ترین تمدن و فرهنگ جهان در سینه ی خویش دارند. سپس دریا ی مرکزی خشکید و کویر پدیدار شد. مردمان؛ بسیار شدند و به هرسوی کوچیدند و هند و اروپا را خانه ی خود کردند و تمدن و دانش و فرهنگ را از داخل همین فلات به هر کجای جها ن بردند. ایرانیان بر پشت اسبان خویش فرهنگی درخشان و تابناک را با اسطوره ها و افسانه ها و داستان ها و دانش و دانایی ها در هر جای جهان پراکندند . چنین است که امروز از ایرلند تا هندوستان و چین داستان های شاهنامه را با اندکی تفاوت می توانیم بیابیم و بدانیم که خنیاگران و گوسان ها و کولیان و عاشق ها و بخشی ها و درویشان ایرانی بودند که در سینه ی تنبورها و کشکول دوششان و دل دل تار و ربابشان، این داستان ها و حماسه ها را با داستان های بومی در آمیختند و در جهان پراکندند. ادامه دارد ... | | هر روز چند آيه قرآن بخوانيم « براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد » سوره: سورة مريم آيات: 98 محل نزول: مکه | | | | آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید توضيح: هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن) هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي. فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.» بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم! ياعلي مدد ... التماس دعا | بخش دوم | ديگر مطالب ارسالی | اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس Mobin_s2004@yahoo.com بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود. | در شماره هجدهم همشهري ماه؛ رشيدي مطلق دوباره به حضرت امام خميني اهانت كرد نشريه همشهري ماه در شماره هجدهم خود که بهمن ماه امسال و به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامي منتشر شده ، سرمقاله احمد رشيدي مطلق، را بازنشر کرد. به گزارش خبرنگار سرويس سياسي برنا، ماهنامه همشهري ماه متن کامل سرمقاله روزنامه اطلاعات که با امضاي جعلي احمد رشيدي مطلق منتشر شد را بازنشر کرد. بر اساس اين گزارش، نشريه مذکور اين متن را با تيتر "مقاله اي که آتش به جان پهلوي انداخت" منتشر کرده است. اين مقاله در تاريخ 17 دي ماه سال 1356 منتشر شده و بر اساس اسناد تاريخي تاثير ويژه اي در قيام مردم عليه رژيم فاسد پهلوي داشت. اين مقاله موهن آن چنان خشم مردم را برانگيخت که رژيم شاه، روزنامه اطلاعات را توقيف کرد و کسي جرات نکرد مسئوليت نگارش آن را بر عهده بگيرد. مقاله مذکور بعد از سال ها و بدون تغيير در همشهري ماه درج شده است. | | مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگين شده و شنوائيش کم شده است. به نظرش رسيد که همسرش بايد سمعک بگذارد ولى نميدانست اين موضوع را چگونه با او در ميان بگذارد. بدين خاطر، نزد دکتر خانوادگيشان رفت و مشکل را با او در ميان گذاشت. دکتر گفت براى اين که بتوانى دقيقتر به من بگويى که ميزان ناشنوايى همسرت چقدر است آزمايش ساده اى وجود دارد. اين کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ?ابتدا در فاصله ٤ مترى او بايست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو. اگر نشنيد همين کار را در فاصله ٣ مترى تکرار کن. بعد در ٢ مترى و به همين ترتيب تا بالاخره جواب دهد.؟ آن شب، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهيه شام بود و خود او در اتاق تلويزيون نشسته بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود ٤ متر است. بگذار امتحان کنم. سپس با صداى معمولى از همسرش پرسيد: عزيزم شام چى داريم؟ جوابى نشنيد. بعد بلند شد و يک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسيد: عزيزم شام چى داريم؟ باز هم پاسخى نيامد. باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقريباً ٢ متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت: عزيزم شام چى داريم؟ باز هم جوابى نشنيد . باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسيد . سوالش راتکرار کرد و باز هم جوابى نيامد. اين بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت: عزيزم شام چى داريم؟ زنش گفت: مگه کرى؟ براى پنجمين بار ميگم: خوراک مرغ !!!
نتيجه اخلاقى: مشکل ممکن است آنطور که ما هميشه فکر ميکنيم در ديگران نباشد و شايد در خود ما باشد. | | اولین سرباز محجبه سوئد این دختر خانم كه میبینین شاتیلا سلامی ۲۳ ساله هست كه اولین زن محجبه و مسلمان سوئد هست كه مشغول به گذراندن دوره خدمت سربازیش هست در ارتش سوئد! شتیلا در مساحبه ای كه باهاش شده میگوید كه: در اوائل خیلی ان موضوع برام سخت بود، چون بعضیها میگفتند اگر من در گروهشان باشم از گروه خارج میشوند. هنگام شروع انجام وظیفه به شتیلا پیشنهاد داده بودند كه اتاقک جدا داشته باشه ولی او قبول نكرد و با كشیدن پرده ای دور تختش او همراه با سایر مردان و زنان دیگر سرباز در یك سالن میخوابد. شتیلا میگوید كه خودش تمام روسریهایش را دوخته كه حتی قابل استفاده در زیر كلاهخود هم میباشند. وی ادامه میدهد كه یك دختر محجبه در ارتش باید اعتماد به نفس زیادی داشته باشد. آرزوی وی این است كه روزی پلیس شود. قدم بعدی كه او را به آرزویش نزدیكتر میكند گذراندن مدتی از انجام وظیفه در كشور كوسوو میباشد. | | در جواب YAZZ دوست عزیز شما که این همه آیه بلدی آیه های در قرآن نیست که بگه آدم باید اول فکر کنه بعدش حرف بزنه؟؟؟اگه ملاک شما برای الگو قرار دادن فقط پیامبر بودن یا امام بودن هست پس کسی هم نباید حضرت فاطمه(ص) رو الگوی خودش قرار بده واگر میگید که ایشان دختر پیامبر بودن پس تکلیف پسر نوح چی میشه؟(پس ملاک الگو قرار دادن فقط تقواست و نه چیز دیگر) در مورد بی احترامی به اشخاص آیه ای در قرآن نیست؟؟؟ به نظر شما مقام کسی که برای کشورش جنگیده چیه که همین طوری دهنت و باز میکنی و حرف میزنی.اگه امثال همینا نبودن الان کشوری به نام ایران نبود. شما میگید که فقط فلسطین مطرح نیست وحاضرید به تمام کشورهای مسلمان کمک کنید.پس چرا به صرب ها کمک نکردید؟مگه اونا مسلمان نبودن که روس ها اونا رو قتل عام میکردن.پس قضیه کمک کردن نیست خر همونه فقط پالونش عوض شده.تا دیروز به آمریکا سواری میداد امروز به روس ها. راستی در قرآن آیه ای در مورد عشق و دوست داشتن وجود نداره؟؟ که هر چی آیه پیدا میکنی در مورد قتل و کشتن و خونریزیه؟؟؟؟ در مورد بودجه ای که به بم دادن و میگی مشکل از یه جای دیگه است بله مشکل اینجاست که این بودجه رو به جای اینکه به اهل فنش بدن به ریاکارهای دادن که از شدت ریاکاری به عرش رسیدن وکار امثال اینهاست که آدم وقتی تو خیابون راه میره میبینه همه دارن به اسلام و قران نا سزا میگن.نگو نمیدن که هر روز شاهد موارد زیادی هستم. راستی یه سوال دیگه چرا بسیجی ها 40% سهمیه دانشگاه دارن؟؟؟چند سال پیش منی که ترازم 5800 بود شهرستان قبول نشدم ولی یه بسیجی بیسواد با 4900 تهران قبول شد.البته خدا خواست که ترم بعدش سراسری قبول شدم. ولی برام همیشه این سوال هست که این 40% برای اشخاص بیسواد(همه رو نمیگم ولی نوع بیسوادش زیاده) در کجای قران اومده و ما که خودمون رو نائب امام زمان میدونیم برای چی به نام اسلام این ناعدالتی و امثال این که کمم نیست رو انجام میدیم؟؟؟ به خدا اسلام این نیست این اسلام شما اسلام معاویه هست. | | يک ايميل دريافتي سلام براي ابتداي سخنم ازنوشته ي خودتان در خبرنامه (ش 888)استفاده ميكنم: "با اين حساب بد نيست نگاهي دوباره به مفهوم تهاجم فرهنگي بياندازيم. تهاجم فرهنگي عبارت است از هجوم يك مجموعه سياسي يا اقتصادي به بنيادهاي فرهنگي يك ملت به منظور بي هويت كردن و سپس اسير كردن آن. نكته اي كه در اين مفهوم نهفته، آن است كه دشمن نقطه اي از فرهنگ خود را به ملت مقابل و گيرنده مي دهد كه از طريق آن به هدف خود دست يابد.. با اين وجود با توجه به نقش رسانه هاي تصويري در الگو دهي به اذعان عمومي ضرورت نگاهي دوباره به پخش اين گونه تبليغات انكار ناپذير است." به نظرمن استفاده از عكس ها وتصاوير محرك زنان در برخي قسمت هاي خبرنامه كاري نادرست است وبه روند تهاجم فرهنگي كمك مي كند. درست است كه اينترنت و صفحات وب از اينگونه تصاوير آكنده است اما براي چنين خبرنامه اي استفاده از اين تصاوير كار درستي نيست به عنوان مثال : در همين خبرنامه ش 888 چه نيازي است براي تبليغ سندل از عكس سانسور شده ي يك زن استفاده شود؟ يا براي مطلب گرفتگي عضله ازتصويركمر يك زن استفاده شود؟ و يا براي خبر" احتياج نداشتن زنان به مردان در آينده "چه نيازي است عكس زده شود؟ ويا در همين مطلب مورد بحث اگر پخش كردن و نظاره به عكس محرك تبليغ آن زن كاري نادرست است شما خود چرا با درج آن عكس به اشاعه ي آن كمك ميكنيد؟ به نظر من به جاي اينگونه تصاوير مي توان از كاريكاتورهاي جذاب ويا در مواردي كه ميتوان ، تصاوير را جايگزين كرد(مانند جايگزيني عكس مرد به جاي زن در خبر" درد عضلاني") اگر امكان دارد به سؤالات من جواب دهيد قبلا متشكرم | | خلایق را هرچه لایق!!! عاشق پیشگی یا هوس بازی یک رییس جمهور!!؟ این زوج عاشق پیشه یعنی سارکوزی و برونی در پاریس ازدواج کردند نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، با کارلا برونی، خواننده و مدل ایتالیایی، ازدواج کرده است! این خبر را فرانسوا لبل، مقام قانونی که مراسم ازدواج این دو را اجرا کرده است، در گفتگو با رادیو اروپا-1 بیان کرد. او گفت عروس در این مراسم سفید پوشیده بود و "مطابق معمول ظاهری مسحورکننده" داشت. به گفته او داماد هم "چندان بد نبود". پیشتر رادیو فرانسوی آر تی ال اعلام کرده بود که این زوج در کاخ الیزه، کاخ ریاست جمهوری فرانسه، ازدواج کردند. رابطه عاشقانه آقای سارکوزی با خانم برونی در ماه های اخیر موضوع گمانه زنی های گسترده ای در رسانه های فرانسه بوده است. آقای سارکوزی در اکتبر سال 2007 از همسر پیشین خود جدا شد. به گفته آقای لبل، آقای سارکوزی 53 ساله و خانم برونی 40 ساله در حضور بستگان و دوستان نزدیکشان ازدواج کردند. کارلا برونی از رابطه قبلی اش دارای یک پسر جوان است. همچنین گفته می شود که او با مردان دیگری از جمله میک جگر، خواننده بریتانیایی و دونالد ترامپ میلیاردر آمریکایی نیز رابطه داشته است. در گذشته ها مرسوم بود که مقامات کشوری از بین بزرگان و خانواده های سرشناس همسر بر می گزیدند. ولی ظاهرا که در مهد دموکراسی! آقای سارکوزی، بر اساس دموکرسی! به همه آداب و رسوم پشت پا زده است! واقعا که فرانسوی ها چشم و دلشان روشن! | . | تومور عجیب مرد چینی بعد از 17 سال سرانجام گردن یک مرد چینی تحت عمل جراحی قرار گفت. هانگ لیکیان 58 ساله، نخستین بار در سال 1990 متوجه تودهای در ناحیه گردنش شد ولی در آن هنگام تصمیم گرفت توجهی به آن نکند. این توده با روند سریعی به رشد خود ادامه داد و وزن آن به 15 کیلوگرم رسید. از دو سال پیش آقای هانگ دچار درد شدید و همچنین محدودیت حرکت به خاطر این تومور بزرگ شد و سرانجام تصیم گرفت به پزشک مراجعه کند. پیگیریها و بررسیها پزشکی نشان دادند که او توموری در ناحیه گردن به نام لیپوما دارد. سرانجام او در بیمارستانی در جنوب غربی چین بستری شدو مورد عمل جراحی قرار گفت. منبع | | اسناد سخن مي گويند - 6
به اختلافات دامن بزنيد! موضوع: به اختلافات دامن بزنيد! مرجع صدور: ساواك توضيحات: به نحو مقتضي به اختلافات موجود بين فارسها و تركها دامن زده و از اين جريان به طورمطلوب بهرهبرداري و نتايج حاصله اعلام. ثابتي امنيت داخلي توسط منابع و عوامل ديگر نسبت به پياده كردن اين دستور اقدام شود. ۲۹12 منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي | | آیا یاهو پیشنهاد خرید مایکروسافت را می پذیرد؟! مایکروسافت یک سال پیش هم پیشنهاد محرمانه ای به یاهو ارائه داده بود که بلافاصله رد شد.شرکت مایکروسافت به شرکت یاهو پیشنهاد داده که حاضر است این شرکت را به قیمت 44.6 میلیارد دلار بخرد. این پیشنهاد که روز جمعه در نامه ای به هیات مدیره یاهو ارائه شده، 62 درصد بیشتر از ارزش سهام شرکت یاهو در پایان روز پنجشنبه است. یاهو اوایل این هفته اعلام کرد سودش از آنچه پیش بینی می شد کمتر خواهد بود و نیز اعلام کرد در سال جاری 300 میلیون دلار دیگر هزینه خواهد کرد تا شرکت را احیا کند. یاهو در سال های اخیر رقابت شدید و دشواری با شرکت گوگل داشته است، شرکتی که از جهاتی رقیب مایکروسافت نیز هست. کوین جانسون، از مدیران مایکروسافت، بعد از اعلام این خبر گفت شرکتی که از ترکیب این دو شرکت ایجاد شود بهتر می تواند با گوگل رقابت کند. آقای جانسون گفت: "در حال حاضر، بازار [جستجو و تبلیغات اینترنتی] روز به روز بیشتر در انحصار یک بازیگر] شرکت گوگل[ قرار می گیرد." شرکت یاهو نیز تایید کرده که پیشنهاد مایکروسافت را دریافت کرده و هیات مدیره یاهو این پیشنهاد را "با دقت و به سرعت و در چارچوب برنامه های استراتژیک یاهو" بررسی کرده و تصمیمی را که "بیشترین سود را در طولانی مدت برای سهامداران داشته باشد"، اتخاذ می کند. اگر یاهو پیشنهاد مایکروسافت را بپذیرد، احتمالا سازمان های نظارت بر رقابت در بازار، هم در اتحادیه اروپا و هم در آمریکا، این قرارداد را بررسی خواهند کرد. مایکروسافت گفته است سهامداران یاهو می توانند انتخاب کنند که پول نقد دریافت کنند و یا سهام شرکت را. کارشناسان می گویند: "آنچه در نهایت ازدواج این دو شرکت را باعث شد، ظهور و پیشرفت گوگل بود. گوگل در نقش یک شرکت تولید کننده نرم افزار، رقیب مایکروسافت است و در نقش یک وب سایت اینترنتی، رقیب یاهو." در نامه مایکروسافت آمده است که این شرکت یک سال پیش هم پیشنهاد مشابهی به یاهو داده بود، اما مدیران یاهو در آن زمان این پیشنهاد را رد کردند، چون مطمئن بودند که تغییرات ساختاری که در آن زمان در شرکت داده بودند، به بهتر شدن وضع منجر خواهد شد. در نامه مایکروسافت آمده است: "یک سال گذشته است، و موقعیت رقابتی [یاهو] بهتر نشده است." در صورتی که این معامله انجام شود، هم بازار نرم افزار و هم بازار اینترنت به رقابت دو شرکت بزرگ مایکروسافت و گوگل تبدیل خواهد شد. | | پاسخي به پاسخ دوست رزمنده سابق سلام عليكم در مورد اول بنده اتفاقا دقيقا عرض كردم كه من نميگويم شما به خاطر پول به جبهه رفتيد، كه يكوقت خداي ناكرده تهمت نزده باشيم. مثل اين كه مطلب را درست نخوانديد. بلكه عرض كردم اقول و اعمال شما مانند چنين كساني است و مطابق با حديث «زبان مردم، قلم پروردگار است» و آنچه كه ديگران، نه از روي دشمني، در مورد شما ميپندارند ميتواند شما را در روز جزا مسوول و پاسخگو نمايد. در رابطه با خطاب كردن لفظ تازي نيز بنده اشتباه آن را از لحاظ اخلاقي و شرعي بيان داشتم كه متاسفانه حضرت عالي ظاهرا فحش دادن را بر رعايت اصول اخلاقي و شرعي ترجيح ميدهيد! نكته ديگر اين كه چه كسي گفته كه ما برادر ديني و هموطن خود را براي كمك انتخاب نكردهايم؟! چه كسي گفته كه ما فقط به فلسطين كمك ميكنيم و به مردم خود كمك نميكنيم؟! البته اين مساله را بنده در مورد خودم عرض ميكنم و متضمن ساير افرادي كه به فلسطين كمك ميكنند، نيستم. در ضمن همه برادر ما هستيم و ملاك برادري، مرز و بوم جغرافيايي نيست، چرا كه برادر بودن و مساوي بودن در هيچ جاي قرآن و حديث به هموطن بودن اطلاق نشده است. در رابطه با ضربالمثل به قول شما معقولانه «چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است»، اولا عقل حضرت زهرا (س) كه ميفرمايد «الجار ثم الدار» از عقل من و شما بيشتر است. ثانيا شما نه تنها مقاله روزانه شماره 865 بنده را نخواندهايد، بلكه همين مقاله را نيز درست نخواندهايد و اصولا مباحثه در صورتي كه يكي از طرفين صحبتها و يا نوشتههاي طرف ديگر را نگاه نكند، امري بيحاصل است. بنده عرض كردم كه يكي از هزار چراغ كشور ما به فلسطين داده ميشود؛ حالا 999 چراغ ديگر به كجا ميرود، نميدانيم. اما چيزي كه هست دادن آن يك چراغ از هزار چراغ ما به فلسطين باعث بدبختي ما نيست. در ضمن ما سنگ اعراب را به سينه نميزنيم. ما سنگ فلسطين را به سينه ميزنيم؛ آن هم چون در راه هدف ما يعني مبارزه با صهيونيسم و آزادي قدس شريف ميجنگد و مانند شما نيز بابت اين كار پولي به جيب نميزنيم، خيالتان راحت! مساله ديگر اين كه دانش مذهبي ربطي به فساد در دستگاه حكومتي ندارد. زمان ائمه نيز نه تنها فساد در دستگاه حكومتي وجود داشت، بلكه خود دستگاه حكومت نيز فاسد بود؛ در حالي كه ائمه داراي بالاترين دانشهاي مذهبي بودند و جاي صد شكر باقي است كه دستگاه حكومتي ما لااقل خودش فاسد نيست، اگرچه فساد در آن وجود دارد. در مورد پرداختن به حل مسايل كشور نيز اگر منظور شما بنده است، كه بنده دانش سياسي و اقتصادي و اجتماعي و ... ندارم تا بتوانم كمكي بنمايم و براي حل مشكل فلسطين هم راهكاري ارايه ندادهام. بلكه موافقت خود را با كمك مالي و معنوي به آنها براي پيروزي بر صهيونيسم و آزادي قدس ابراز داشتم. اگر اين را راهكار ميدانيد، پس موافقت بنده با تلاش دولت براي مبارزه با اختلاس و ارتشا و ... را نيز بايد راهكار بدانيد! اگر هم مخاطبتان از اين كه راهكار ارايه دهيد، دولت است اولا بنده وكيل مدافع دولت نيستم كه از آن دفاع كنم. هر چند گمان ميكنم دولت در اين زمينه تلاش ميكند، اما متاسفانه فساد آن قدر رخنه كرده كه ريشهكن كردن آن را بسيار دشوار كرده است و اما بحث ديگر اين كه مطابق با آيات و احاديث در حال حاضر فلسطين براي ما بيگانه نيست، بر خلاف آنچه شما ميپنداريد. زيرا در اسلام بيگانه و خودي را اهداف ديني- مذهبي مشترك مشخص ميكنند و نه مرز فرضي جغرافيايي كه همواره در طول تاريخ در حال تغيير بوده است. براي خود شما هم همينطور است، اگر بينديشيد! مثلا فرض كنيد شما ساكن يكي از شهرهاي همجوار بحرين در آن زماني كه بحرين جزو ايران بود، هستيد و پدر و مادر و يا دوست صميمي شما در بحرين زندگي ميكنند و هر دو متعلق به يك كشور هستيد. آيا هنگامي كه بحرين از ايران جدا شد، مشكلات پدر و مادر شما مشكلات شما به حساب نميآمدند؟! آيا مرز جغرافياي باعث ميشد شما ابتدا مشكلات مردم شهر و كشور خود را حل كنيد و بعد به سراغ پدر و مادر خود برويد، يا اولين كسي كه حاضر بوديد از نان شب خود بزنيد و به آنها كمك كنيد پدر و مادرتان بودند، ولو تبعه كشور ديگري باشند؟! در اينجا به طور حتم پاسخ شما اين است كه علايق و عواطف شخصي و خانوادگي برتر است از مرز جغرافيايي كه در آن لحظه از نظر شما تنها يك خط فرضي و بر روي كاغذ است. در مورد فلسطين نيز مساله همين است. كمك به فلسطين مطابق با آيات و احاديثي كه در مقاله قبل به آنها اشاره كردم، وظيفه شرعي ما و فرمان خداست و فرمان خدا قطعا از عواطف و علايق و پدر و مادر و وطن و همه چيز بالاتر است. پس اين مساله نشاندهنده اين است كه ما بايد كمك به فلسطين را در كنار حل مشكلات كشور خود در نظر بگيريم. و اما مساله بعدي در رابطه با ضربالمثل كذايي كه اخيرا مستمسك بسياري از مخالفان شده اين است كه چه كسي گفته فلسطين خانه ما نيست؟! قدس خانه همه مسلمانان جهان است و اتفاقا به حكم ضربالمثل عقلاني شما هم كمك به فلسطين براي آزادي قدس بر ما واجب است. در مورد قرآن و مسايل علمي نيز بنده عرض كردم و شما ظاهرا اين بار خواندهايد، اما ادراكي كه به ما سفارش كردهايد را به كار نبردهايد! ظاهر امر اين بود شما در ابتدا فرموده بوديد مطالب علمي در دين يافت نميشود و بنده هم گفتم چرا؛ اتفاقا مطالب علمي و فناوري هم در دين يافت ميشود. فكر ميكنم مستنداتي كه در مقاله قبل از زبان دانشمدان جهان آوردم گواه بر اين مدعا باشد كه بيان دوباره آن ضروري نيست. اگر بار ديگر آن بخش از مقاله قبلي را بخوانيد و نسخه تجويزيتان براي ما يعني ادراك را اين بار خود به كار گيريد، مشخص ميشود. در رابطه با منابع طبيعي نيز بنده نگفتم تنها ما آنها را در اختيار داريم. اما اين دليلي نميشود كه بگوييم چون همه منابع طبيعي در اختيار ما نيست، پس غرب چشم طمع به منابع ما ندوختهاند! در رابطه با بحث مربوط به مخترعين نيز بايد بگويم كه شما كمي راه را اشتباه رفتهايد و مرا مدافع دولت و حكومت فرض كردهايد و پاسخ تمامي اشتباهات آنها را ميخواهيد از من بگيريد. بنده نگفتم كه مخالف برقراري رابطه با آمريكا هستم و به ما چه كه من يا ساير مردم از اين عدم ارتباط ضرر ميكنند؟! بنده فقط كمك به فلسطين را توجيه كردم. حال اين هدف يا نظر من بنا به تصادف يا هر دليل ديگري با نظر دولت يا حكومت يكي درآمده است، اين به معني اين نيست كه پس بنده حامي دولتم و وكيل مدافع تمامي كارهاي آن. مساله ديگر اين است كه دوست عزيز! شما ظاهرا بنده را دشمن خود فرض كردهايد و با ما در مقام جدل برآمدهايد. نگران نباشيد. ما هرگز ادعا نكرديم كه كم نميآوريم و شما كم ميآوريد! كم آوردن مال ما و زياد آوردن مال شما! مشكلي نيست. اما ما تنها نظرات خود را بيان كرديم و اما گمان نميكنم بيان برخي مسايل مانند كوتهفكري و نگرش عوامانه هميشه نشاندهنده كم آوردن انسان باشد. اگر كسي واقعا در مسالهاي كوتهفكري كند و يا نگرش عوامانه داشته باشد و از سر خيرخواهي بخواهيم به او تذكر دهيم و يادآوري كنيم، آيا واقعا نشاندهنده كم آوردن تذكردهنده است؟! استفاده از كلمه ادراك كه حضرتعالي ما را به نداشتن آن متهم كرديد با آگاهي از اين مساله كه نداشتن ادراك يعني نداشتن درك و فهم، نشانه چيست؟! اينجا ديگر نشانه كم آوردن نيست، نه؟! در ضمن ما در زير پاي همه انسانهاي اين كره خاكي چون مور هستيم و با شبنمي دچار طوفان ميشويم. اين را قبول داريم. نيازي به بازگو كردن از جانب شما نيست! به خصوص اگر شخص رزمنده باشد كه در پيش او از مور هم كمتريم. ميخواهد بر سر عقايد سابقش باقي مانده باشد، ميخواهد نمانده باشد. در ضمن در شرع اسلام استفاده از محصولات داراي كپي رايت شامل (فيلم، بازي، نرمافزار، ...) (به جز در برخي استثنائات معدود) حكم تصرف در مال غير را دارد و نوعي دزدي بوده و حرام است. شما از كجا ميدانيد كه بنده اين مساله را رعايت نميكنم؟! در مورد فناوري نيز همانگونه كه ميبينيد ما به پيشرفتهايي دست يافتهايم، مانند استفاده از انرژي هستهاي و يا ساخت موشك فضاپيما و موارد ديگر. حالا ممكن است شما بگوييد با كمك روسيه بوده، اما به قول خود شما ما كه ادعاي دشمني با روسيه نكردهايم و شعار مرگ نيز به آنها ندادهايم. اين كه كسي به رئيس جمهور بگويد مانند گوسفند پشت وانت نشسته است، توهين است. به اميد فردايي بهتر براي اسلام و پيروزي مسلمين بر دشمنان | | حد شکنجه در کمیته مشترک سال های 53 1352 اتاق شکنجه در طبقه سوم زندان زنان، مقابل اتاق شماره 11 بود. من تقریباً تیر و مرداد 52 را در آنجا به سر بردم. اتاق شکنجه حدوداً 4×3 متر بود. یک تخت فلزی به ابعاد تقریبی 2/1×2 متر، طنابی برای بستن دست ها و پاها به تخت، چند عدد شلاق در اندازه ها و ضخامت های مختلف، یک باطری ماشین برای تأمین برق باتوم الکتریکی و... از جمله وسایل این اتاق بود. وقتی متهم را به اتاق شکنجه می آوردند، اگر مهم بود، چند بازجو او را احاطه کرده با هم او را شلاق می زدند، «سین جیم» می کردند یا یکی شلاق می زد دیگری لگد و آن دیگری سیلی. که چاشنی همه اینها فحش و ناسزا بود. هم صدای آنها بلند بود و هم صدای مأمورین. از طرفی هم ممکن بود بقیه زندانیان را هراس و ترس فرا بگیرد که مبادا آن فرد از هم پرونده های آنها باشد. در مدتی که بازجوها مشغول ضرب و شتم و سر و صدا بودند، سایر زندانیان در سلول ها عذاب می کشیدند و در ناراحتی به سر می بردند. هم برای خود و هم برای فردی که شکنجه می شد ناراحت بودند. اصلاً گاهی بازجوها درهای سلول های دیگر را باز می کردند و به متهمین و زندانیان فحش و بد و بیراه می گفتند و تهدید می کردند. شکنجه ها در آن زمان (شش ماه اول 52) در حد سوزاندن با آتش سیگار و فندک بود. چک و لگد که جای خود داشت. بالاترین شکنجه هم شلاق بود. شلاق با کابل برق. بعضی ها آن قدر سریع در برابر این شکنجه کوتاه می آمدند و حرف می زدند که شکنجه گران به شلاق می گفتند: «مشکل گشا»؛ تازیانه های شلاق به کف پا روی رشته های عصبی اثر می گذاشت. با هر ضربه شلاق، درد تا مغز استخوان آدم را در بر می گرفت و به اصطلاح تا مغز آدم سوت می کشید. تکرار شلاق موجب می شد کف پا گوشت اضافی بیاورد و برآمدگی در کف پا ایجاد شود. آویزان کردن به صورت وارونه و چرخاندن نیز در کار بود. دستبند زدن صلیبی از همه شکنجه ها غیر قابل تحمل تر بود. در این شکنجه فرد را از مچ دست به دیوار صاف یا نرده ای آویزان می کردند که سنگینی بدن موجب کشیده شدن دست ها در طرفین و فشار طاقت فرسایی در مچ و آرنج و کتف می شد. آدم احساس می کرد که هر آن رگ هایش پاره خواهد شد. ادامه این شکنجه و تحمل آن بیشتر از بیست دقیقه ممکن نبود، چرا که دست ها باد می کرد و حرکت خون کند و دست ها کبود می شد، بعد چهار پایه ای زیر پای فرد می گذاشتند و از او می خواستند که حرف بزند، اگر به زبان می آمد که هیچ، اگر دم فرو می بست دوباره چهار پایه را از زیر پایش می کشیدند. یک سال بعد که مرا به ساختمان اصلی بازداشتگاه کمیته آوردند، چندین بار از نرده های دور دایره آویزانم کردند و تا سر حد مرگ شکنجه ام دادند که... از دیگر شکنجه ها باتوم برقی بود. برای برق آن از باطری های ماشین استفاده می کردند. این باتوم مثل باتوم های پاسبان ها بود منتها باتوم اینها، برقی و لاستیکی بود. داخل سیم کشی و المنت و سر آن قطعه ای فلزی داشت، در دسته آن یک شاسی بود. با فشردن آن، ولتاژ برق باطری وارد باتوم می شد و بدن را می لرزاند. نمی سوزاند، بلکه حالت رعشه به آدم دست می داد. یکی دیگر از شکنجه های سخت و وحشتناک، آپولو بود که تقریباً از سال 52 در ساختمان اصلی کمیته مورد استفاده قرار می گرفت. وقتی کسی را به آن می بستند، سردردی به او دست می داد که اعصاب و روانش را خراب می کرد، و به هم می ریخت. جنبه روانی این شکنجه ها بیش از خود شکنجه، افراد را اذیت می کرد. بزرگ کردن بعضی شکنجه ها و شایعه درخصوص آنها، دل زندانی را خالی می کرد. دلهره و وحشت داشتن از شکنجه ای موجب می شد که آدم زودتر مقاومتش شکسته شود. در مورد ناخن کشیدن، من ندیدم و نشنیدم که بنشینند و با انبردست، ناخن کسی را از بیخ بکنند. وقتی روی ناخن شلاق می زدند، از بیخ می پرید. گاهی هم سه یا چهار سوزن ته گرد را تا نیمه در زیر ناخن فرو می کردند، بعد فندک یا شمع زیر سوزن روشن می کردند. این کار سوزش عذاب آوری داشت. بعد از مدتی زیر این ناخن سیاه می شد، چرک می کرد و بعد از چند روز می افتاد. و ...
منبع: برگرفته از کتاب خاطرات عزت شاهی( مطهری) | | زیارت و زیارتگاه زیارت، مسافرت به مکان های مقدس و شرکت در مراسم مذهبی و روحانی است.این مکان ها را زیارت گاه و بازدیدکنندگان ان ها را زایر می گویند. در بیش تر دین ها مردم به دیدار مکان های مقدس می روندودر انجا مراسم و عبادتهای خاصی به جای می اورند.بعضی از مکانهای مقدس به بیش از یک دین اختصاص دارند.برای مثال مسلمانان و هندوان مکانی به نام تخت سلیمان را با هم زیارت می کنند.
زیارت در اسلام مسلمانی که توان مالی دارد دست کم یک بار به زیارت خانه ی خدا در مکه میرود.کسی که به زیارت خانه خدا برود حاجی نامیده می شود.اغلب مسلمانان به زیارت ارامگاه پیامبر(ص)و امامان (ع) نیز می روندو با خواندن زیارت نامه و دعا ادای احترام می کنند.گروهی از اهل سنت(وهابی ها)با زیارت ارامگاه ها و نماز خواندن در کنار انها مخالفند اما پیش تر اهل سنت ان را دارای ثواب می دانند.شیعیان حدیثهای زیادی درباره ثواب زیارت ارامگاه پیامبر (ص)و امامان (ع) دارند.به نظر شیعیان مهمترین فایده زیارت برقراری ارتباط روحی و معنوی است که سر مشق قراردادن انان در زندگی و شفاعتشان را در روز قیامت به دنبال دارد.
زیارت یهودیان در تورات امده است که مردمان باید سالی سه بار به مراسم زیارت در اورشلیم (بیت المقدس)بروند.در گذشته یهودیان با کاروان به زیارت بیت المقدس می رفتند.انان به این زیارت عالیه(یعنی بالا رفتن)می گویند.در این مراسم قربانی می کنند و هدایایی تهیه می کنند.انها باید چند روز پیش از مراسم به صورت گروهی یا فردی در اورشلیم حاضر باشند.
زیارت مسیحیان زیارت در زندگی دینی مسیحیان نقش مهمی دارد.انان از قدیم به زیارت بیت المقدس در فلسطین می رفتند.پس از بیت المقدس رم بزرگترین مکان زیارتی مسیحیان است کاتاکومب در رم مقبره ی شهیدان مسیحی است که زایران به انجا می روند. مسیحیان جنگهای صلیبی را برای تصرف بیت المقدس که یک زیارتگاه بود به راه انداختند.بیت المقدس قبله ی اول مسلمانان و زیارتگاه پیروان هر سه دین بزرگ توحیدی (اسلام /یهود/و مسیح) است.
زیارت بوداییان بودا هیچ وقت پیروانش را به زیارت توصیه نکرد اما دوستان و پیروان او بعد از مدتی زیارت مکان های مقدسی که انان را به یاد معلمانشان می انداخت مرسوم کردند.اکنون بوداییان ازراههای دور به زیارت بنارس می روند بنارس یکی از قدیمی ترین شهر های مقدس جهان و نخستین مکانی است که بودا پیامش را در انجا تبلیغ کرد. بوداییان به زیارت محل تولد بودا و محل مرگش کوساناگارا می روند.انان همچنین به بودگایا محلی که پس از مراقبه ی عمیق به روشنایی دست یافت علاقه دارند. بوداییان زیارت گاههای با شکوهی در کشورهای جنوب شرقی اسیا دارند.مانند {کک لوک سی}در جزیره پنانگ مالزی.و زردتشتیان هر سال به مناسبت عید نوروز و جشن مهرگان در کنار مکان مقدسی به نام {کعبه زرتشت}جمع می شوند و ایین های مذهبی گوناگونی از جمله اوستا خوانی به جای می اورند.مانند بنای مکعبی شکلی که در شیراز قرار دارد.
بزرگترین زیارت گاه هر سال میلیون ها مسلمان به زیارت کعبه می روند.هر حاجی در محل خاصی وارد محدوده ی مقدسی می شود که احرام نامیده می شود.بعضی کارها مثل کشتن جانداران حتی کوچکترین حشره ها ممنوع است . حاجی بدنش را با دو تکه پارچه سفید می پوشاند و بعد از ان به طواف می رود. پیش از اسلام حج وجود داشت اما پیش از اینکه عملی دینی باشد جنبه اقتصادی در بین مردم داشت.چون بازار مکه محلی امن برای خرید و فروش زایرین بود و در طول این مدت جنگ و خونریزی و دزدی ممنوع بود.
زیارت امام زاده ها پس از روی داد کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش فشار حکومت اموی بر شیعیان افزایش یافت و بسیاری از انان به سفارش امامان به ایران سفر کردند هجرت امام رضا(ع) به ایران نیز به مهاجرت فرزندان امامان به ایران افزود .پس از شهادت امام رضا (ع) فرزندان امامان و شیعیان خاص انان مورد شکنجه قرار گرفتند و بسیاری از انان کشته شدند.مردم ایران به سبب علاقه قلبی به اهل بیت پیامبر(ص)هر جا ارامگاهی از فرزندان امامان بود زیارتگاهی ساختند. تعداد امامزاده های ایران بیش از 1000 است بعضی به علت سفارش امامان معصوم در مورد انها از بقیه مهمترند مثل حرم حضرت معصومه در قم یا شاه چراغ در شیراز.
لقب های معنوی درایران کسی که از زیارت برگشته باشد میان مردم ارزش و اهمیت خاصی دارد.همه به دیدارش می روندو به او تبریک می گویند.اغلب به او لغبی هم داده میشود که نوعی امتیاز است.به کسی که از مکه برگشته باشد حاج اقا یا حاجیه خانم و به کسی که از زیارت امام رضا (ع) در مشهد بیاید مشهدی می گویند .به زایر امام حسین (ع) هم کربلایی می گویند. پیروان ایین جین هر 12 سال یک بار برای زیارت پیکره های باهو بالی یکی از مردان مقدسی که مورد توجه انان است به شهر سراونابگولا در هندوستان سفر می کنند.انان پیکره ی مقدس را باشیر شست و شو می دهند و در کنار ان به نیایش می پردازند. شیعیان در روز عرفه و روز عاشورا به زیارت امام حسین (ع) میروند .در این روزها زایران از سراسر جهان به کربلا میروند و مراسم با شکوهی برگزار می کنند که با نوحه خوانی و سینه زنی همراه است. پیروان ایین شینتو در ژاپن سالی یک بار به ارامگاه خانوادگی خود سر می زنند. ارامگاه مردان بزرگ و عارفان و عالمان نیز در ایران به زیارت گاه تبدیل شده است. مقبره امام خمینی (ره) هم اکنون یک زیارت گاه است مقبره کسانی مثل بایزید بسطامی حافظ و سعدی نیز نوعی زیارت گاه محسوب میشود اما جنبه مذهبی کمتری دارد.
برگرفته از:فرهنگ نامه (کلید دانش) | javadi_hossein@hotmail.com | | به سازی تمدن قسمت اول مقدمه: مشکلات اساسی موجود در جوامع بشری پدیده ی تازه ای نیست و سابقه ای دیرینه به قدمت تاریخ تشکیل اجتماع دارد. اما با گسترش جوامع و پیشرفت فنآوری این مشکلات نیز بیشتر و پیچیده تر شد. نکته ی مهمی که در اینجا باید متذکر شد این است که کلمه ی مشکلات برای آنچه که امروزه بشریت از آن رنج می برد، کلمه ی مناسبی نیست، بلکه اصطلاح بیماری های اجتماعی برای آن مناسب تر است. این بیماری ها را می توان در سه گروه تبهکاری های سازمان یافته، تروریزم و جنگ، دسته بندی کرد که دارای ریشه ی مشترکی هستند و در عین حال موجب رشد یکدیگر می شوند. اگر این پدیده ها را به عنوان آثار اجتناب ناپذیر پیشرفت تمدن و رشد جمعیت شهر نشینی به حساب آوریم، دیگر نمی توانیم با آنها مبارزه کنیم یا مانع رشد آنها شویم، زیرا نگاه ما به آنها از نخست نادرست بوده و در نتیجه، به راه حل های نادرست و بی نتیجه ای نیز خواهیم رسید. به عنوان مثال دو رویداد زیر را در نظر بگیرید، شهرک کوچکی را مجسم کنید که در حاشیه جنگلی قرار دارد. در یک شب تاریک و سرد زمستانی تعدادی گرگ به شهرک حمله می کنند و اهالی را به وحشت می اندازند و حتی ممکن است صدمات جانی نیز به آنها وارد کنند. در رویداد دوم یک گروه مسلح تبهکار به این شهرک حمله می کنند و علاوه بر سرقت اموال اهالی شهرک، عده ای را می کشند یا مجروح می کنند. اگر این دو رویداد را یکسان بدانیم و هر دو را با اصطلاح مشکل مورد بررسی قرار دهیم، باید به برخی از انسان ها نیز مانند حیوانات وحشی و درنده نگاه کنیم که ذاتاً جانی بوده و تحت هیچ شرایطی نمی توانستیم مانع از رویکرد آنها به سرقت و جنایت شویم. اشکال مهم این نگرش در این است که نمی توانیم چنین انسان هایی را از بقیه جدا کنیم و علاوه بر آن نمی دانیم کدام کودکان را به خاطر آینده نگری و پیشگیری از سقوط در دام گروه های تبهکاری شناسایی کرده و با آنها رفتار متمایزی داشته باشیم. اما هر کودکی ممکن است آینده ی روشنی داشته باشد و از خدمگذاران بزرگ جامعه آتی شود و یا ممکن است جنایت کار یا تروریست گردد. واقعیت انکار ناپذیری که تاریخ تمدن نشان داده، این است که اصولاً نمی توان انسان ها را از نظر فطری یا پایگاه اجتماعی و اقتصادی به گروه های مختلف ذاتی تقسیم بندی کرد. تجارب تاریخی نشان داده که در بین طبقات پائین اجتماعی دانشمندان بزرگی ظاهر شدند که بشریت را مرهون خود کردند و در عین حال در بین به اصطلاح اشراف زادگان نیز کم نیستند کسانی که از ابتدایی ترین خصلت های انسانی و اجتماعی بی بهره بوده و با قتل و جنایت و تبهکاری زندگانی را سپری کردند. اگر به این پدیده نیز با انگ سرنوشت محتوم افراد برخورد کنیم، در تار و پود جهالت گرفتار خواهیم شد و باید از تلاش برای بهروزی زندگانی اجتماعی خود دست برداریم و هرچه را که پیش آید بپذیریم که در این صورت نیز تمام ارزش ها و اهمیت تلاش و اندیشه ورزی انسان را بی اعتبار خواهیم کرد. هجوم گرگ به شهرک به دلیل گرسنگی و یک واکنش طبیعی و قانونمند است. گرگ گوشت خوار آفریده شده و در تنازع بقا، هنگام گرسنگی به هر جانداری که بتواند از گوشت آن تغذیه کند، حمله می کند. در حالیکه اعضای باند تبهکاری، انسان هایی هستند که در فرایند رشد خود و شرایط نامطلوب اجتماعی آلوده به انواع تبعیضات اقتصادی، حقوقی و فرهنگی، با معیارهایی به سنجش حق می پردازند که با منافع عمومی و اصول بقای جامعه در تعارض قرار دارد. ما نمی توانیم و نباید اعضای این باند تبهکاری را بیگناه قلمداد کنیم، زیرا هر کس در مقابل قانون مسئول و پاسحگوی اعمال خود است. اما نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که شرایط نامساعد گوناگون اجتماعی عامل اصلی پیدایش و رشد تبهکاری و تروریزم است. از دید کلی نظم حاکم بر جهان، نظام مطلوبی نیست و این نظام با سه بیماری مهلک تبهکاری های سازمان یافته، تروریزم و جنگ دست و پنجه نرم می کند که نه تنها آسایش و آرامش بشریت را مختل کرده، بلکه موجودیت انسان را به خطر انداخته است. این بیماری ها خود نیز معلول دو عامل مهم زیر هستند: 1 نگرش تبعض آلود به انسان از آغاز تشکیل اجتماع 2 پایمال شدن ابتدایی ترین حقوق فطری و طبیعی انسان از آغاز پیدایش تمدن بررسی و تجزیه و تحلیل دو مورد بالا می تواند ما را به ارائه ی راهکارهای نظری روشن برای مداوای این بیماری های مهلک رهنمون گردد.
5 1 نگرش تبعیض آلود به انسان برای شناخت بهتر انسان و بیان دلایلی که نگرش به انسان نادرست و تبعیض آلود است، مرور کوتاهی به فصول گذشته می اندازیم. محیط زیست: در فصل یک با بررسی محیط زیست نشان داده شد که اجزای تشکیل دهنده ی زمین با یکدیگر کنش دارند و موجب تغییر یکدیگر می شوند. بنابراین هریک از اجزای زمین موجودیتی مستقل و منزوی از دیگر اجزا ندارد. آب دارای جریانی دائمی است که با تمام اجزای زمین در تماس است و آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. علاوه بر آن مولکول های آب در محیط های مختلف شکل های متفاوتی دارند. حتی شکل مولکول های آب در مقابل اصوات مختلف نیز تغییر می کند. همچنین بخش بزرگی از بدنه ی جانداران از جمله انسان را آب تشکیل می دهد. هوا نیز جریانی دائمی از درون انسان تا اعماق وجود سایر جانداران دارد. همچنین هوا شامل مقداری مولکول های آب است که این این مولکول های آب با شکل های متفاوتی که در محیط های مختلف می گیرند، حامل اطلاعاتی هستند که از محیطی به محیط دیگر منتقل می کنند. هنگامی که طبیعت بیجان تحت تأثیر افکار ما قرار دارد، چگونه می توان تآثیر افکار و تمایلات خود را ولو آنکه به عمل در نیاید، بر روند حرکت جامعه باور نداشت؟ از آنجایی که انسان نیز جزئی از طبیعت است، از طریق جریان آب و هوا تحت تأثیر سایر جانداران از جمله انسان های دیگر و حتی افکار آنها قرار می گیرد. سیمای انسان تحت تأثیر افکار وی شکل های مختلفی می گیرد و با تابش امواج الکترومغناطیسی منعکس کننده ی افکار او به محیط است. بنابراین نحوه ی اندیشیدن و افکار ما(چه بخواهیم و چه نخواهیم) به بیرون درز می کند و محیط، از جمله مغز سایر انسان ها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین هر رویدادی در جهان، سایر پدیده ها را متأثر می سازد. افزون بر آن، اندیشیدن و انچه را که به آن می اندیشیم، یک رویداد است که بر سایر پدیده اثر می گذارد. اندیشه ی انسان، زیربنای گفتار و کردار او است که ساختار جامعه ی فردا را شکل می دهد و سرنوشت انسان ها را رقم می زند. دفاع، قدرت و توسعه انسانی: در فصل دو با ذکر موارد مندرج در قوانین مدنی و حقوق جزا نشان داده شد که دفاع مشروع یکی از حقوق طبیعی انسان است. مستقل از دیدگاه انسان و قوانین جاری، هر جانداری در مقابل عاملی که موجودیت وی را به خطر اندازد، در مقام دفاع بر می آید. گیاهی که برگ هایش از دندان های تیز گیاه خواران صدمه دیده، با تولید سم و ارسال پیام، گیاهان اطراف خود را مطلع می کند و حتی اگر سایر گیاهان مورد هجوم گیاه خوار قرار نگیرند، محیط زندگی آنان حاکی از حالت دفاعی است. وقتی که جانداران فاقد مغز و یا جاندارانی که دارای مغزی ساده تر از انسان هستند، به طرق مختلف از موجودیت خود دفاع می کنند، طبعاً انسان با شیوه های پیچیده تری حالت دفاعی می گیرد یا در مقابل عامل تهدید کننده، حالت تهاجمی اتخاذ می کرد. توجه به این نکته ضروری است که اصولاً انسان موجودی فرهنگی است و در بسیاری از مواقع، بنیان های فرهنگی نهادینه شده در ذهنیت وی چنان عمیق و مؤثر است که دفاع از گرایش های فرهنگی و اعتقادی وی بالاتر و مهمتر از تداوم حیاتش می باشد. ویژگی های فرهنگی و اعتقادی انسان چنان مهم و بنیادی است که هر انسانی تحت تأثیر مختصات فرهنگی جامعه ی خود، دارای ویژگی خاصی است که آن را شرافت انسانی می نامند. در مناسبات اجتماعی و بین المللی، شرف انسانی بیش از حب نفس تأثیر گذار و هرگونه تجاوز به حیثیت فرهنگی و اعتقادی افراد، آنان را وادار به دفاع می کند. در فصل دو، تعاریف مختلفی از قدرت بیان شد. فارغ از این تعاریف مختلف و بعضآ متضاد، قدرت موجودیتی اجتماعی است که تا به حال به شکل های مختلفی جلوه گر شده و در دست افراد یا گروه های خاصی متمرکز بوده و همواره چه در سطح خرد و چه در سطح کلان از آن سوء استفاده شده است. منظور از سوء استفاده در اینجا اصطلاحی عام است که هرگونه کاربرد قدرت که با فلسفه ی تشکیل جامعه در تناقض قرار گیرد، سوء استفاده از قدرت است. انسان ها با توانایی های مختلف تشکیل جامعه می دهند تا با قدرت جمعی مشترک ضمن مقابله با خطرات، با آسایش و آرامش به رفع نیازهای خود بپردازند. اما با تمرکز قدرت در دست افراد یا گروهی خاص، ترس از قدرت، آرامش همه را برهم زد. سوء استفاده از قدرت چنان دهشناک شد که هیچ کلمه و اصطلاحی نمی تواند گویای عمق جنایاتی شود که با سوء استفاده از قدرت انجام شد. هیچ حیوان درنده ای یا بلای طبیعی به اندازه ی تمرکز قدرت در دست عده ای خاص و سوء استفاده از آن موجب آزار و وحشت انسان نشده است. گذشته از کشتارهای فراوان، به سیاه چاله انداختن انسان ها، کور کردن، اخته کردن و ده ها جنایت دیگر که هیج کسی از آن در امان نبود. اینکه پسر پادشاه به فرمان پدر کور یا کشته شد و یا پدر به دست فرزند خلع موقعیت و محبوس شد، از مصادیق بارز عمق و همه گیر بودن وحشت ناشی از تمرکز قدرت در دست افراد یا گروه ها است. این رویدادهای وحشتناک ناشی از نگرش جاهلانه به انسان بود. کسی که وحشت می آفرید و پخش می کرد، تصور می کرد خود در امان است، در حالی که امنیت یک پدیده ی عمومی و فراگیر است و هرجا امنیت انسانی به خطر افتد، کل امنیت حاکم بر جامعه ی بشری مختل خواهد شد. ادامه د ارد .... | | | |
| | -
براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد. -
دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه. -
از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد. -
منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم! -
دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! باقي بقايتان!
Copyright © 2005-2006 mobin_s2004@yahoo.com All Right Reserved © www.mobin-group.com | | | | | 21 بهمن / 10 فوريه / 2 صفر | | | | | | ... و به اين سان آخرين خليفه عباسيان نمدمال شد | دهم فوريه سال 1258 (21 بهمن) سپاهيان هلاكو خان نوه چنگيز و ايلخان مغول ايران بغداد را تصرف و المستعصم ــ اخرين خليفه عباسي را در نمد پيچيدند و كشتند و 17 روز طول كشيد تا بغداديان را قتل عام و اين شهر را ويران ساختند. علت نمد مال كردن خليفه اين بود كه شنيده بودند قتل يك مقام مذهبي با دست ، باعث خشم خدا مي شود. در آن زمان ، هنوز مغولان مستقر در ايران پيرو آيين نياكان خود بودند. بغداد هنگام تصرف به دست مغولان بيش از چهارصد هزار تن جمعيت داشت كه بيشتر آنان به دست مغولان كشته شدند. آمارهاي مختلف ــ از 80 تا 300 هزار تن ــ درباره شمار مقتولان بغداد داده شده است. هلاكو دوسال پيش از تصرف بغداد ، ايلخاني خود را بر مناطق متصرفه در ايران كه سهم او از فتوحات پدر بزرگش شده بود مستقر ساخته بود ولي امور اداري و كشور داري را از دست ايرانيان خارج نساخته بود. طبق بعضي روايات ، نزديكان ايراني هلاكو كه از عربان و آسيبي كه ايرانيان ازدو قرن حكومت آنان بر وطنشان ديده بودند دلخور بودند او را به بر انداختن بساط عباسيان تشويق كرده بودند؛ گرچه در آن زمان اقتدار خليفه عباسي محدود به شهر بغداد بود. | وقايع ابتدای انقلاب و دفاع مقدس در چنين روزي | 21/11/57 ابزار ناتواني نيروهاي نظامي و انتظامي شاهنشاهي از مقابله با توزيع سلاح بين مردم در مساجد. ادامه هجوم نيروهاي گارد به نيروي هوايي. سرازير شدن سيل جمعيت براي كمك به مدافعان پايگاه هوايي در فرحآباد. انهدام پنج دستگاه تانك و تصرف سهدستگاه ديگر به دست مردم و خلعسلاح افراد گارد. انتشار اعلاميه شماره 40 فرمانداري نظامي در تهران در ساعت 14 مبني بر افزايش ساعت منع رفت و آمد از ساعت 30 :16 تا 5 بامداد و بروز هيجان و التهاب در شهر. انتشار اعلاميه آيت الله خميني در ساعت 16 مبني بر غيرقانوني بودن اعلاميه فرمانداري نظاميتهران و دعوت از مردم به ناديدهگرفتن آن. هجوم مردم به خيابانها و سنگربندي آنها به منظور مقابله با حكومت نظامي. همچنين صدور اعلاميه نخستوزير درباره پذيرفتني نبودن ممنوعيت اعلام شده از سوي فرماندار نظامي. انتشار اعلاميه شماره 41 فرمانداري نظاميتهران در ساعت 20 و افزايش ساعت منع رفت و آمد تا ساعت 12 ظهر روز 22 بهمن 1357. هجوم مردم به مراكز نظامي و انتظامي و سقوط كلانتريهاي 10، نارمك، تهراننو. محاصره كلانتري 6، تسليحات ارتش در فرحآباد و پادگان لويزان در تهران. خلع سلاح پايگاه نوژه در همدان به دستور آيتالله مدني و مسدود شدن جاده همدان به تهران و جاده ساوه به تهران به دست مردم براي جلوگيري از حركت ستونهاي نظامي به سوي پايتخت.
پيام آيتالله طالقاني خطاب به مردم و نيروهاي درگير در مركز آموزش دوشانتپه : واقعه پادگان نيروي هوايي توطئهاي از ناحيه بعضي از مسؤولين جزء در ارتش است ؛ ملت از مداخلهجويي پرهيز نمايند.
آغاز درگيري مسلحانه در داخل ارتش شاه به طرفداران انقلاب در نيروي هوايي و نظاميان وفادار به رژيم گذشته در ساعت 22 ديشب (20/1/1357) به هنگام تماشاي مراسم استقبال امام از تلويزيون و ابراز احساسات پرسنل نيروي هوايي نسبت بهايشان. شرح چگونگي اين ماجرا به نقل از مطبوعات و از زبان ارتشبد قرهباغي (آخرين رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران). تشكيل جلسه شوراي امنيت ملي با شركت شاپور بختيار (نخستوزير)، ميرفندرسكي (وزير امورخارجه) و فرماندهان نيروهاي نظامي و انتظاميدر ساعت 18 پس ازاينكه مردم به دستورهاي حكومت نظامي عمل نكردند و تصميماين شورا دربارة تشديد مقررات حكومت نظامي و دستگيري رهبران انقلاب.
گزارش لحظه به لحظه روزنامه اطلاعات از مقر امام و واكنش عمومي در مقابل اعلاميه شماره 41 فرمانداري نظامي. پخش شايعه توطئه كودتاي نظاميدر ساعت 22 و اعترافهاي سرهنگ كيخسرو نصرتي (آخرين رئيس ستاد پليس تهران) از چگونگي اجراي طرح كودتا.
21/11/58 ديدار شاه حسن از عربستان و عراق.
21/11/62 درگذشت آندروپوف صدر هيئت رئيسه اتحاد جماهير شوروي
21/11/64 تصميم عربستان به پرداخت وام 6 ميليارد دلاري در عرض 6 ماه آينده به عراق 21/11/65 اعزام سپاه يكصد هزار نفري حضرت مهدي (عج) به جبهههاي نبرد. 21/11/66 عراق در هفتههاي اخير جنگ صادرات نفت را افزايش داده است. | | شكسته شدن حكومت نظامى به فرمان آيت الله خميني | 21 بهمن 1357 - ميليونها تن از مردم انقلابي كشورمان براي تأييد حكم آيت الله خميني رهبر فقيه انقلاب اسلامي در انتخاب اولين دولت نظام جمهوري اسلامي ايران راهپيمايي باشكوهي شركت كردند. در همين حال هزاران تن از كاركنان نيروي هوايي به مردم پيوستند و دولت غير قانوني بختيار را از بيم نابودي اعلام كرد. « امروز حكومت نظامي از ساعت 16:30 بعد از ظهر تا پنج بامداد برقرار خواهد بود.» آيت الله خميني با صادركردن اعلاميه اي از مردم خواستند كه در خيابانها بمانند و به حكومت نظامي اعتنايي نكنند. ايشان حكومت نظامي را خدعه و خلاف شرع دانستند . در همين روز لشكر گارد شاهنشاهي به پادگان نيروي هوايي حمله كرد و در پي آن مردم مسلمان و انقلابي از سراسر ايران به ياري انقلابيون داخل پادگان شتافتند. بدين ترتيب جنگ مسلحانه در تهران آغاز شد و مردم ضربه نهايي را بر پيكر پوسيده نظام شاهنشاهي وارد آوردند وبه 2500 سال حكومت جابرانه سلطنتي پايان دادند. | | | | | | | شهر گمشده« مايا » و تمدن درخشان بوميان قاره آمريكا | | هرم باستاني مايا در شهر گمشده موييل | دهم فوريه سال 1926 اعلام شد كه شهر باستاني « مايا » ها ( بوميان ــ سرخپوستان ــ قاره آمريكا كه عمدتا در آمريكاي مركزي و جنوب مكزيك امروز زندگي مي كردند) در جنگلهاي يوكاتان كشف شده است . باستانشناسان آمريكايي ضمن مطالعه آثار باستاني كشف شده درشمال مكزيك پي به وجود شهري به نام « موييل ××× » با تمدني درخشان برده بودند و چون آن را نمي يافتند ؛ شهر گمشده مي خواندند. در « موييل » يك بناي بزرگ هرمي شكل ، شش معبد و ساختمانهاي متعدد به دست آمد . وضعيت ساختمانها نشان مي داد كه اين شهر مركز معاملات تجاري و داد و ستد ميان جنوب و شمال قاره آمريكا بوده و مايا ها داراي تقويم و كتابت بوده و حسابداري مي دانسته اند. شهر « موييل » از ساحل درياي كاراييب فاصله چنداني ندارد. تمدن ماياها مشابه ساير تمدنهاي قاره آمريكا از جمله آزتك ، آندز و آمريكاي شمالي بوده است. | | اعدام در اطاق گاز | | اطاق گاز زندان «كارسون سيتي» حاكم نشين ايالت نوادا | در اين روز در سال 1924 براي نخستين بار در آمريكا براي اعدام يك مجرم از اطاق گاز استفاده شد. اين مجرم، «جاني جي» جنايتكار معروف بود كه در زندان شهر « كارسون سيتي» حاكم نشين ايالت نوادا در اطاق گاز قرار گرفت و پس از رها شدن گاز سمي ظرف شش دقيقه جان سپرد. مدتها بود كه اعدام با دار در جامعه آمريكا مورد انتقاد قرار گرفته بود . اين طريقه اعدام بعدا جاي خود را به صندلي برقي داد كه مرگ با آن سريعتر صورت مي گرفت . در دهه 1980 چون هنگام اعدام يك مجرم با صندلي الكتريك، از گوشهاي او خون بيرون زده بود ، اين طريقه هم ترك شد و اعدام در آمريكا اينك با تزريق داروي سمي صورت مي گيرد . اخيرا در چند ايالت آمريكا انتخاب نوع اعدام به اختيار خود محكوم واگذار شده است .در پاره اي از ايالات آمريكا بمانند اروپا ، مجازات اعدام وجود ندارد. آمار نشان داده است كه در دو ايالت تكزاس و ويرجينيا بيش از ساير ايالتهاي آمريكا اعدام صورت گرفته است. | | مخلوق عجيب جنگ سرد؛ 2 كشور با يك محدوده جغرافيايي! | فوريه 1950 ، جهان با دو كشور در يك محدوده جغرافيايي رو به رو شد كه اين وضعيت مخلوق جنگ سرد دو بلوك غرب و شرق بود. اين كشور، « ويتنام » بود كه تحت الحمايه فرانسه قرار داشت . «بائو داي» اين كشور را امپراتوري ويتنام و پايتخت آن را شهر باستاني « هوئه » اعلام كرده بود و پذيرفته بود كه تحت سرپرستي فرانسه باشد و دكتر هوشي مين آن را جمهوري دمكراتيك ويتنام و پايتختش را شهر هانوي معرفي كرده بود كه تابع دولت ديگري نيست و حاكميت ملي كامل دارد. نيروهاي فرانسه در هر دو پايتخت مستقر بودند . فرق اين دو حاكم اين بود كه بائوداي با حمايت فرانسه بر كرسي امپراتوري اش تكيه مي زد و دكتر هوشي مين از دست فرانسه در جنگلها پنهان بود . تا هفتم فوريه دولتهاي انگليسي زبان ــ آمريكا ، كانادا ، استراليا ، انگلستان و نيوزيلند ــ كشور بائوداي و دولتهاي هند ، روسيه ، لهستان ، چك اسلواكي ، روماني ، مجارستان ، آلباني ، كره شمالي و... كشور دكتر هوشي مين را برسميت شناخته بودند. نهرو نخست وزير هند بائوداي را دلقك و عمل او را خيمه شب بازي مي خواند . در عوض، دولت آمريكا به كشتي هاي نظامي اش اجازه داد كه از بندر سايگون ديدار دوستانه به عمل آورند. | | برخي ديگر از رويدادهاي 10 فوريه | 1763: فرانسه كه درجنگ بر سر كانادا از انگلستان شكست خورده بود كانادا را به اين كشور داد . | 1846: انگليسي ها كه سرگرم تصرف همه هند بودند سيكهاي پنجاب را كه استقلال داشتند در جنگ شكست دادند و تابع خود ساختند. | 1933: هيتلر اعلام كرد كه ماركسيسم جايي در آلمان ندارد، زيرا آلماني ها سوسياليسم ملي را پذيرفته و به آن راي داده اند. | 1933: هيتلر اعلام كرد كه ماركسيسم جايي در آلمان ندارد، زيرا آلماني ها سوسياليسم ملي را پذيرفته و به آن راي داده اند. | 1951: ( بهمن 1329 )شاه با ثريا اسفندياري بختياري ازدواج كرد . ثريا همسر دوم شاه بود. | 1954: آيزنهاور رئيس جمهوري آمريكا اعلام كرد كه به مصلحت اين كشور نيست كه خود را در مسئله ويتنام درگير كند. | | | | | | | شهادت « زيد بن علي ابن الحسين(ع)» | 2 صفر 121 - «زيد بن علي ابن الحسين(ع)» به شهادت رسيد. وي فرزند امام زين العابدين (ع) نخستين نهضت اصيل شيعي را برپاكرد كه درپي اين دو نهضت امام حسين (ع) نخستين نهضت اصيل شيعي را برپاكرد كه درپي اين دو نهضت ديگرجنبشها و نهضتهاي اسلامي نيزشكل گرفتند. زيد بن علي درسال120هجري قمري بر«هُشام بن عَبدُ المَلِك» خروج كرد و هُشام نيز«يوسُفِ بن عُمَر ثَقَفي» را به جنگ زيد فرستاد. زيد پس ازنبردي دليرانه سرانجام درشهركوفه به شهادت رسيد. او هنگام شهادت 42ساله بود و برخي ازمورخان شهادت وي را روزاول ماه صفرسال122هجري قمري نيزذكركرده اند. | | وفات آقا نجفي اصفهاني فقيه و عالم بزرگ علم اصول | 2 صفر 1301 - آقا نجفي اصفهاني فقيه و عالم بزرگ علم اصول بدرود حيات گفت و او را درآرامگاه جدّش شيخ جعفركاشفُ الغطاء به خاك سپردند. آقانجفي ازاهالي اصفهان بود اما به سبب مهاجرت پدرش به عراق دراين سرزمين رشد و نمويافت و به تحصيل پرداخت. ايشان ازتحصيل به اصفهان بازگشت و درحوزه درسي خود دانشمندان گرانقدري پرورش داد. آقانجفي اصفهاني نفوذ ديني و اجتماعي بسيارداشت؛ و چون براي امربه معروف و نهي ازمنكراهميت فراوان قائل مي شد و صاحب فتوا و قضاوت هم بود درگيرامورمردم شد و به قضاوت نشست. ازآثارآقا نجفي اصفهاني« لُبّ الفِقه و لُبّ الاُصُول» را مي توان نام برد. | | | | | | تهران | -1 5 | | | اهواز | 12 23 | | | تبريز | -6 4 | | | شيراز | 2 17 | | | مشهد | -9 -1 | | | بندرعباس | 11 26 | | | کرمان | -3 12 | | | اصفهان | -3 12 | | | يزد | 0 12 | | | کرمانشاه | -2 8 | | | اراک | -7 -1 | | | رشت | 3 7 | | | دبی | 14 24 | | |
نرخ ارز، سکه و طلا در بازار آزاد | 1377 تومان 942 تومان 1843 تومان 880 تومان 250 تومان 258 تومان | يورو اروپا: دلار آمريکا: پوند انگليس: يکصد ين ژاپن: ريال عربستان: درهم امارات: | 240000 تومان 111000 تومان 61500 تومان 213000 تومان | يک بهار آزادی: نيم بهار آزادی: ربع بهار آزادی: طرح جديد: | |
اوقات شرعی (به افق تهران) | اذان ظهر : 12.18 اذان مغرب : 18.05 اذان صبح فردا : 5.27 طلوع آفتاب فردا : 6.51 | | | X-Lay محصول جدید SAFA
اخیرا در کنار انواع mp3 player ها و mp4 های موجود در بازار , محصول جدید media player portable از شرکت safa با مدل x-lay متولد شد.این دستگاه با این جثه کوچک و ظریفش دارای توانایی های بالقوه ایست که نمی توان آن را تنها یک media player نامید. از ویژگی های آن می توان به امکان پخش فرمت هایی نظیر APE , FLAC , WMA , WAV , MP3 و قابلیت ساخت آلبوم عکس و پشتیبانی لازم برای دانلود و مطالعه E BOOK اشاره کرد. علاوه بر آن می توانید از مجموعه مجتمع رادیو FM آن نیز استفاده کرده و حتی یک فیلم ویدیویی کوتاه را در آن ببنید. البته صفحه نمایشگر کوچک آن نمی تواند سلامت چشمان را برای خواندن یک متن و یا دنبال کردن یک کلیپ هر چند کوتاه تضمین کند. این محصول در حال حاضر با حجم حافظه 1 گیگا بایت با قیمت 95$ و 2گیگا بایت 116$ در بازار موجود است. منبع لیزر و flash memory 4GB
هیچ وقت از اینکه یک خودکار به همراه خود نداشته اید خجالت کشیده اید؟ شاید زیاد بودن اقلامی که روزانه به طور مکرر به آنها نیازمندیم باعث فراموشی گذاشتن یک خودکار در جیبمان شود. کلیدها , کیف پول, ساعت, موبایل, کارت شناسایی و از همه مهمتر کارت سوخت!! مسلم است که دیگر فراموش می کنیم که خودکار هم ممکن است نیاز شود. اما هر خودکاری هم ارزش گذاشتن در جیب را ندارد. به این خودکار با کلاس توجه کنید. علاوه بر آنکه می توانید همانند یک خودکار معمولی از آن استفاده کنید می توانید به طور همزمان یک حجم حافظه 4 گیگا بایتی را نیز در اختیار داشته باشید. از طرفی می توانید در مواقع ضروری از نور لیزر آن نیز استفاده کنید. جالب اینجاست که عملکرد نور لیزر آن احتیاج به استفاده از باتری های عدسی شکل ندارد. همزمان با اینکه شما با کمک پورت USB از حجم حافظه استفاده می کنید لیزر مذکور شارژ می شود. این محصول اکنون با قیمت 100$ در بازار موجود است. حقیقتا گذاشتن این خودکار با کلاس در جیبمان ارزش دارد؟!فقط قدری گران است. منبع | | آسيب شناسي گفتمان اصول گرايي نويسنده: مرتضي نبوي معرفی کتاب: فراگیری اجتماعی اندیشه ای خاص، که سبب تفکر، احساس، قضاوت و عمل در فضا و محیطی با ویژگیهای معین می گردد، در قالب «گفتمان» سنجش و تحلیل می شود. پیروزی انقلاب اسلامی و ساختن نظام جمهوری اسلامی در چارچوب اندیشۀ اسلامی، که به صورت گفتمانی با ویژگیهای خاص جلوه گر گردید، امروزه با مفهوم اصول گرایی- که ترجمان اسلام ناب محمدی می باشد- مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به واقعیتهای جهانی شدن ارتباطات، خصوصا در زمینه فناوریهای ارتباطی که مواجهۀ اندیشه ها و همچنین گفتمانها را اجتناب ناپذیر ساخته، لازم است نقاط ضعف آسیب زا برای گفتمان اصول گرایی از زوایای مختلف بررسی گردد. این نوشتار به منظور تحقق این هدف نگاشته شده است. فهرست مطالب کتاب به شرح زیر است:
● نظريه گفتمان
● شاخصه های مهم گفتمان
● گفتمان اصول گرايي
● گفتمان ديگري نسبت به گفتمان اصول گرايي
● آسيب شناسي، چالش و آسيب اجتماعي
● آسيب شناسي گفتمان اصول گرايي الف- آسيب شناسي با استفاده از نظريه نوسازي ب- آسيب شناسي با استفاده از نظريه جهاني شدن ج- آسيب شناسي با استفاده از نظريه گفتمان د- آسيب شناسي از ديد قرآن كريم هـ- آسيب شناسي گفتمان اصول گرايي با رويكرد كاركردگرايي دانلود کتاب:
لينک دانلود (نسخه الکترونيکي با حجم کمتر از يک مگابايت) براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
| | کمی سو تفاهم کچکف از کلاس درس تاریخ مسکوی هیچ چیز نفهمید. استاد می گفت: «مشرف بر مشرف گماردن و مشرف بر مشرف مشرف گذاشتن یعنی اختناق و خفقان، به همین دلیل هیچ کس در دربار تزاری در امان نبود جز شخص شاه، در واقع همه جاسوسی یکدیگر را می کردند و تنها کسی مشرف نداشت شخص شاه بود، حالا فکر کنید که ویلیام والاس فردی را بر شاه مشرف کرده بود، این عین دیوانگی و البته ذکاوت بود، ذکاوتی که عاقبت سر او را به باد داد و پاداش آن چیزی جز مرگی سخت نبود.» کچکف وقتی چیزی را نمی فهمید گمان می کرد که خیلی مهم است، به همین دلیل سخنان کلاس تاریخ مسکوی استاد را به صورت خیلی محرمانه به اداره مرکزی فرستاد و زیر سخنان استاد که نفهمیده بود خط قرمز کشید و در حاشیه نامه نوشت: «اقدام علیه منافع ملی و براندازی نظام از سخنان آتشین استاد محرز است لذا حکم وی محارب می باشد و...» این روش کچکف بود که در همه نامه ها حکم متهم یا متهمه را نمی نوشت و آن را به دادگاه صالحه ارجاع می داد که این نشان از سلامت نفس و تواضع اداری او بود. کچکف با این که از محتوا و فحوای کلام استاد در درس تاریخ مسکوی چیزی نفهمیده بود، هنگام شنود درس ریاضی به افکار پلید استاد پی برد و در نامه ای آنی و سری به پاپ نوشت:
از مامور کد 007 به پاپ اعظم
سلام بدینوسیله آخرین سخنان استاد مارشال در دانشگاه سن پترزبورگ که عینا از روی نوار پیاده شده است را تقدیم می کنم باشد که کلیسا و شخص شما با این عناصر فساد و منتشران نیهیلیسم جهانی در کشور به مبارزه برخیزد. «... هیچ ضرب در هیچ می شود هیچ، هیچ تقسیم بر هیچ می شود هیچ، هیچ به اضافه هیچ می شود هیچ، هیچ منهای هیچ می شود هیچ، پس نتیجه می گیریم که هیچ همیشه هیچ اشت چه وقتی در دو طرف یک معادله باشد چه وقتی که فقط در یک طرف معادله باشد، مثلا هیچ بعلاوه یک میلیارد می شود یک میلیارد و هیچ در آن هیچ تاثیری ندارد به قول پوشکین: جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است، هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق.» برادر کچکف را مامور کرده بودند که به طور مخفیانه کلاس های درس استاد مارشال را شنود و مراتب را به اداره مرکزی گزارش کند. برادر کچکف شب قبل از تشکیل کلاس توانشته بود با همکاری و کمک برادران متعهد حراست دانشگاه وارد کلاس بشود و چهارمیکروفن را در چهار گوشه ی کلاس جا سازی کند. نوشته: رضا ساکی | | Ãزندگي روزانه | کار، مُد، سلامتی، خانواده، رموز موفقیت و ... (مردمان) | استراتژي هاي كاربردي براي موفقيت موفقیت برای افراد مختلف میلیون ها معنی متفاوت در بر دارد. شاید معنایی که یک فرد در نظر خود از موفقیت مجسم می کند، از دیدگاه شخص دیگر چیزی جز شکست و عقبگرد به حساب نیاید. بنابراین می توان گفت که موفقیت یک چیز (یا چیزهایی) کاملا شخصی می باشد. ممکن است یک فرد استاندارهای متعددی را در زندگی خود معین کند، و احساس کند که با اتکا به آنها می تواند به موفقیت دست پیدا کند. به هر حال همه افراد نیازمند استراتژی هایی هستند که به هر ترتیب آنها را به سوی موفقیت هدایت کند. همانطور که اشاره شد، جزئیات این استراتژی ها به طور کامل برای افراد مختلف، متفاوت می باشد.
کاشتن دانه های موفقیت اگر به اطراف خود با دقت بیشتری نگاه کنید، به آسانی متوجه خواهید شد که یکی از درس های بزرگ زندگی را می توانیم از باغبانان و کشاورزان یاد بگیریم. از قدیم گفته اند هر زمان دانه ای را بکارید، بالاخره یک روزی نوبت به برداشت محصول هم خواهد رسید. قوانین و قراردادهای اجتماعی به وضوع این مطلب را منعکس می کنند که موفقیت امری نیست که بتوانید آنرا یک شبه بدست آورید. نباید بنشینید و دست روی دست بگذارید و رشد و شکوفایی دیگران را تماشا کنید. پیشرفت و ترقی در گرو کار و تلاش دائمی به وجود می آیند. می بایست هر روز و در هر زمان، برای رسیدن به آن تقلا کنید. کشاورزان هر روز به دانه های کاشته شده سر می زنند و از آنها مراقبت و نگهداری کرده و تا آنجا که از توانشان بر می آید سعی می کنند در این کار کوتاهی نورزند. در نهایت زمانی که موعد مقرر فرا می رسد، پاداش تلاش های خود را دریافت خواهند کرد. موفقیت هم چیزی جز این نیست. پشتکار و ثبات قدم معجزه می کند؛ روزی فرا میرسد که در زندگی خود یک دنیا تفاوت احساس می کنید. دست به هر چیز می زنید طلا می شود و در هر رشته ای که وارد می شوید، چیزی جز پیشرفت و موفقیت انتظارتان را نمی کشد.
مشاهده و درک تصاویر دراز مدت یکی از حقایق تلخی که به هر تقدیر می بایست در مورد موفقیت قبول کرد، این است که در راه رسیدن به آن، هیچ میان بری وجود ندارد. طول مسیر به تعهد و تلاش فردی که خواستار موفقیت است، بستگی دارد و کوتاهی و بلندی آنرا خودتان تعیین میکنید. یکی دیگر از فاکتورهای حیاتی در این زمینه، دانش و آگاهی است. شما با چه سرعتی می توانید اطلاعات لازم را بدست آورده و در به کارگیری آنها تسلط پیدا کنید؟ پیش از هر چیز رشته اصلی فعالیت خود را انتخاب کنید و با دیدی باز به اهداف خود نزدیک شوید. معمولاً همیشه اینطور است که هر چقدر شما بیشتر تلاش کنید بالطبع سفرتان نیز کوتاهتر خواهد بود. اگر بخواهید گاه و بی گاه از مسیر اصلی گریز بزنید، این احتمال وجود دارد که در طول مسیر دچار یاس و ناامیدی شوید. شاید بتوان گفت شانس و اقبال تا حدی می تواند در کسب موفقیت ایفای نقش کند، اما میان برها، هیچ سودی در راه موفقیت به دنبال ندارند. از سوی دیگر، همواره باید آگاه باشید که می توانید شانس خود را از طریق پافشاری و استمرار، سختکوشی، یادگیری، و به کارگیری آموخته های خود همواره افزایش دهید.
بازبینی مسیر موفقیت همانطور که برای سفر کردن ابتدا مسیر را مشخص نموده و سپس راههای رسیدن را به آن را تعیین می کنید، در راه رسیدن به موفقیت نیز باید پروسه مشابهی را طی کنید. مسیر راه را همواره در دسترس نگه دارید و تلاش های خود را هر چند وقت یک بار مورد باز بینی قرار دهید. در نظر داشتن تلاش هایی که انجام داده اید این امکان را برای شما فراهم می آورد که متوجه شوید چه اموری را به درستی انجام داده و چه اموری با مشکل مواجه بوده است. اگر در طول این سفر فردی هر چند وقت یکبار عملکرد خود را زیر ذره بین قرار دهید، می توانید به درستی طرح و برنامه خود را تعدیل کرده و مقصد را واضح تر ببینید. هر چه بیشتر پذیرای شرایط جدید باشید و بهتر بتوانید خود را با آن وقف دهید، آنگاه با سرعت بیشتری قادر خواهید بود که به سمت اهداف و مقاصد خود حرکت کنید.
مبارزه با استرس یکی از حقایق کاملاً بارز که به طور گسترده در زندگی هر انسانی که نفس می کشد، سایه می افکند، این است که چه بخواهد یا خیر، به هر حال باید با تنش ها و استرس های بیشماری دست و پنجه نرم کند. استرس جزء لاینفک زندگی هر انسانی است و در عین حال یکی از مباحث ضروری در مسیر پیشرفت و ترقی به شمار می آید. اگر واقعاً می خواهید تبدیل به یک فرد موفق شوید، ما به شما توصیه می کنیم که حتما با تکنیک های مبارزه با استرس و جلوگیری از رشد آن آشنا شوید. دو مقوله پیرامون بحث استرس وجود دارد: ابتدا باید یاد بگیرید که میزان استرس های روزانه خود را تعدیل کنید؛ و دوم اینکه به خود بیاموزید که چگونه می توانید انرژی های استرس زا را به مسیر دیگری منتقل کنید و از آن به نفع خود بهره بجویید. بله؛ درست است. حتی استرس هم می تواند به شما سود برساند و از جایگاه یک دشمن مرموز به یک دوست صمیمی، تغییر موضع بدهد. سعی کنید تا آنجایی که در حد توانتان است، انرژی های استرس زا را تبدیل به فاکتورهایی برای ایجاد انگیزه کرده و از آنها به عنوان مشوق خود استفاده کنید؛ بنابراین از این پس هر زمان که احساس استرس به شما دست داد، کانال آنرا عوض کنید، تا دست آخر شما را حتی شده یک گام به سوی موفقیت نزدیک تر کنند، و کاری مثبت و مفید به سمت اهداف و آرزوهایتان انجام داده باشید. از همه این ها مهم تر، باید به خاطر داشته باشید که هیچ گاه صرفاً به دلیل بروز استرس، تزلزل به خود راه ندهید و از اهدافتان روی برنگردانید. مثبت باشید و منفی گرایی را از زندگی خود حذف کنید شاید به زبان آوردن مطلب فوق خیلی راحت تر از عمل کردن به آن باشد، اما راهکارهایی وجود دارند که با اتکا به آنها قادر به انجام چنین اموری خواهید شد. بهتر است در آغاز، از حذف کردن تاثیرات منفی، بر روی زندگی خود شروع کنید. این کار صد در صد عملی است و من خودم به شخصه آنقدر این امر را تمرین کرده ام که دیگر ذهنم به صورت اتوماتیک وار آنرا پی گیری می کند. اگر بخواهم تجربه شخصی ام را با شما در میان بگذارم، باید بگویم که پس از چندی توانستم زندگی ام را به طور کلی عوض کنم و به شادی و شادکامی دست یابم. زمانی که افکار منفی از زندگی رخت بربندند، راههای مثبت اندیشی پیش رویتان قرار خواهند گرفت. اطراف خود را با اشیائی پر کنید که به شما فایده می رسانند و در تقویت روحیه شما موثر هستند. همچنین وقت خود را نیز در کنار افراد مثبت گرا، موفق، و روشن فکر بگذرانید. به هیچ وجه نباید با کسی که همواره بدبخت و منفی نگر است، ارتباط برقرار کنید. همیشه افراد مثبت اندیش را در کنار خود جمع کنید و سعی کنید تا آنجاییکه می توانید از تاثیرات نیک آنها بهره ببرید؛ اجازه دهید این افراد بر روی اخلاق و روحیاتتان تاثیر گذاشته و شما را جذب خود نمایند. | | چطور با آنانكه مشکلشخصیتی دارند رابطه برقرار کنیم؟ «داره حالم ازش بههم میخوره... اصلا انگار نه انگار که آدمای دیگه اهمیتی دارن؛ دقیقا شیفته خودشه و بس»، وای نمیدونی چهجور آدمیه! حال میکنه که 2ماه تنها بزنه بره توی یه ویلا، تک و تنها بمونه بدون اینکه حتی یه آدم هم ببینه. موندم که چهجور میتونه با این همه تنهایی حال کنه؟»، «میزشو که میچینه، یه طرف فقط باید کاغذاش باشن، یه طرف فقط قلما. اگه اینجور نباشه انگار دارن دارش میزنن. حالا اینکه یه مثاله؛ کل زندگیش مثل همون میزه؛ همه چی همیشه باید در نهایت نظم باشه.»، «دارم ذله میشم. این مرد با هر چی که خلاف باشه حال میکنه. اگه فردا اعلام کنن که کمک کردن به گداها خلاف قانونه، میره از یه جای دیگه با خلاف پول جور میکنه و به هر چی گدا تو شهره پول میده...» و... شما هم با اینجور آدمها سر و کار داشتهاید؟ دلتان میخواهد بدانید چطور بهتر میشود با این آدمها سر و کله زد؛ آدمهایی که مشکلشان مال یکروز و یک هفته و یک ماه نیست؛ آدمهایی که همیشه مریضند؛ آدمهایی که اختلال شخصیت دارند؟ در این شماره فقط به 4 نوع از این بیماری میپردازیم. بقیه بماند برای شماره بعد. اینکه تا به حال در صفحه موفقیت از موضوع مهمی مثل رابطه برقرار کردن با افرادی که مشکلات شخصیتی دارند طفره رفتهایم، یک دلیل بیشتر ندارد؛ روانشناسها یک ضربالمثل اعترافگونه و تلخ بین خودشان دارند با این مضمون که «اختلال شخصیت باتلاق روانشناسی است»؛ یعنی علمی که حالا پایش را از گلیم خودش درازتر کرده و دارد روی چاقی و زخم معده و دیابت و حتی سرطان کار میکند، وقتی با بیمار اختلال شخصیت مواجه میشود، مثل آدمی که توی باتلاق مانده باشد، گیر میکند، هی زور میزند و طرف درمان نمیشود. سختترین کاری که ممکن است یک روانشناس در طول دوره درمانش با آن مواجه شود، درمان یک اختلال شخصیت عمیق است؛ چرا؟
اختلال شخصیت یعنی چه؟ وقتی یک آدم در طول دوران زندگیاش تا شکلگیری نسبی شخصیت - یعنی سن قراردادی 18سالگی - طوری بزرگ شود که راههای ارتباط برقرار کردنش با دیگران یا راههای حل مشکلاتاش ناجور باشد و با چیزی که همه پذیرفتهاند متفاوت باشد، میگوییم طرف اختلال شخصیت دارد. این آدمها روشهای ناسازگارانهشان را در همه رفتارهایشان بروز میدهند؛ مثلا یک نفر که تا قبل از 18سالگی همه مشکلاتاش را با خلاف و بزهکاری حل کرده و حتی وقتی که راههای مشروعتری وجود داشتهاند، از راههاي خلاف استفاده کرده است، مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی است. مشکل عمده آدمهایی که اختلال شخصیتی دارند این است که اصلا قبول ندارند بیمار هستند و برای همین، روانشناسها چندان کاری نمیتوانند برایشان انجام دهند. مثلا اگر یک فرد افسرده به راحتی حاضر میشود برای تغییر دادن زندگیاش با یک روان - درمانگر یا روانپزشک مشورت کند، کسی که اختلال شخصیت و بدگماني دارد، عمرا حاضر شود به خاطر بدگمانیاش پایش را توی یک مکان درمانی بگذارد، چرا؟ همانطور که از اسم این بیماری معلوم است، اختلال آنقدر عمیق است که کل شخصیت یک بیمار را دربر میگیرد. اگر یک افسرده فقط خلقش ناجور است، اگر یک بیمار وسواسی فقط فکرهای اضطرابآوری دارد، یک مبتلا به اختلال شخصیت همه رفتارهایش در همه موقعیتها بههم ریخته است. حالا شما چطور میتوانید به یک نفر بگویید کل شخصیتات را بگذار کنار به این خاطر که بیماري؟ شما خودتان را جای آنها بگذارید؛ قبول میکنید که شخصیتی را که با چه جانکندنی در طول 18سال زندگی به دست آوردهاید، بگذارید کنار؟ این قضیه یک مشکل عمده دیگر را هم پیش آورده است؛ این آدمها دارند دور و بر ما میپلکند، بدون اینکه احساس بیمار بودن داشته باشند، با ما رابطه برقرار میکنند، اعصاب ما را بههم میریزند و ما میمانیم که چرا طرف اینجور با ما برخورد کرد. بهترین راه برای اینکه بدانید کسی که کنار شما نشسته است و رفتارهایش دارد حال شما را بههم میزند، از کدام نوع اختلال شخصیتی رنج میبرد، این است که آخرین کلمه نام بلندبالای بیماری را بخوانید و ببینید آیا این صفت در همه رفتارهای طرف وجود دارد یا نه؛ مثلا اگر میگوییم «اختلال شخصیت وسواسی»، باید ببینیم آیا طرف این منظم بودن افراطی را در همه زمانها و مکانهای زندگیاش نشان میدهد یا نه. یادتان باشد که به هر کسی برچسب اختلال شخصیت نزنید. خیلی از ما ممکن است بنا به دلایلی در بعضی از موقعیتها بدگمان شویم، عشوهگری کنیم، تنهایی افراطی را دوست داشته باشیم، بیش از حد منظم شویم، آزار دیدن از دیگران را دوست داشته باشیم اما کل شخصیتمان سالم باشد. خلاصه اینکه یک نفر را مبتلا به اختلال شخصیت دانستن «نه کاری است خرد»، یادتان باشد!
اتوبوسي به نام توهم
اختلال شخصیت ضداجتماعی این آدمها فت و فراوان دور و برمان ریختهاند؛ کسانی که با خلاف - از آفتابه دزدی گرفته تا قتل، بله قتل! - حال میکنند؛ آدمهایی که در خیابان چراغ قرمز را رد میکنند، در خانه زنشان را کتک میزنند، در محل کار خلافهای مالی بزرگ میکنند و با دوستان که مینشینند، دود و دمي راه میاندازند و ... جالب اینکه این آدمها در نظر اول جذاب و باهوش میآیند و به راحتی میتوانند خودشان را در جمع جا کنند. جدیدا مغز این آدمها را که بررسی کردهاند، دیدهاند که بخشي از این سلولهای خاکستری که مخصوص وجدان است در این آدمها وجود ندارد! اگر با این آدمها همپالکی شده باشید، گیر موجودات خطرناکی افتادهاید.
اختلال شخصیت نمایشگر فیلم «اتوبوسی به نام هوس» را دیدهاید؟ نقش اول زن این فیلم دقیقا مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی است. افرادی مثل این زن، عاشق عشوهگری، آرایش شدید و اغوای دیگران هستند. البته آنها هیچوقت دم به تله نمیدهند؛ یعنی اصلا به قصد رابطه جدي این کار را نمیکنند. آنها فقط با این نمایش دادن خودشان حال میکنند و نه چیز دیگر. حتما تا به حال دستتان آمده است که این اختلال در اکثر مواقع مال زنهاست.
اختلال شخصیت وابسته خدا نصیبتان نکند؛ کنهترین نوع اختلال شخصیت! میچسبند به روانتان و تمام انرژیتان را میگیرند. آنها کاملا به شما وابستهاند. البته قبلا هم احتمالا به پدرشان، مادرشان، معلم دوره ابتداییشان، استاد آزمایشگاه دانشگاهشان و دوست اینترنتیشان وابسته بودهاند. شما سوژه فعلی هستید. آنها اعتماد به نفسی از خودشان ندارند و میخواهند همه زندگیشان را با وصل بودن به شما معنی کنند. اگر حرفی بزنید که کوچکترین معنای دک کردن از آن قابل برداشت باشد، باید بنشینید و فاجعه در حال رخ دادن را تماشا کنید.
اختلال شخصیت بدگمان حرف زدن در مورد این یککمی احتیاط میخواهد چون ممکن است همه شما در اطرافتان، آدمهایی که توی یک دوره یا در حد خفیف بدگمان بودهاند را دیده باشيد. برعکس ممکن است کسانی را دیده باشید که از یک اختلال شدید روانی به نام اسکیزوفرنی رنج میبردهاند و بدگمانی یکی از هذیانهایشان بوده است. به هر حال این آدمها به هر کس و هر چیزی سوءظن بیمورد دارند؛ به کوچکترین چیزی که نشانهای از خیانت دارد یا آنها فکر میکنند که این نشانه را دارد، حساسیت شدید دارند، به دیگران به شدت حسادت میکنند و فکر میکنند که همه آدمهای دنیا در پی شیطنت هستند مگر اینکه خلافش ثابت شود.
اختلال شخصیت خودشیفته «انگار از دماغ فیل افتادهاند.» شخصیتهای خودشیفته باور دارند که از دماغ فیل افتادهاند و فکر میکنند تمام عالم باید جمع شوند و برایشان هورا بکشند. آنها فکر میکنند بهترین قیافه، بهترین انتخاب لباس، بهترین همسر، بهترین محل کار و بهترین مدرک تحصیلی در دنیا مال آنهاست. یک خودشیفته اگر خودش را هم بکشد نمیتواند خودش را جای یک آدم دیگر بگذارد؛ مخصوصا اگر طرف مقابلش مشکلی داشته باشد. البته ته این خودبزرگبینی یک حقارت بزرگ خوابیده است. به قول یکی از اساتید «آدم هر چه تو خالیتر باشد پرادعاتر است».
آیا شما طعمهاید؟ تسلیم نشوید. شاید همین دو کلمه کافی باشد. این آدمها عاشق دور زدن افرادی مثل شما هستند. اگر خودتان را مطیع نشان دهید، آنها به هدفشان رسیدهاند. اما اگر موقتا همتیپ خودشان شوید، دستشان میآید که خیلی هم نمیتوانند جولان دهند. اول اينكه یادتان باشد اگر حال اینجور آدمها را گرفتید و حال کردید، ضداجتماعی بودنتان را ادامه ندهید و دوم هم اينکه خیلی در این حالگیری زیادهروی نکنید؛ یادتان هست که صفتهايي مثل «خطرناک» و «قاتل» و... شوخي نیست! شما باید یک مرد موفق و احتمالا خوشتیپ باشید؛ یعنی یک نسخه مارلون براندوی «اتوبوسی به نام هوس». گول این عشوهها را نخورید. شما فقط در مقابل یک نمایش قرار گرفتهاید. کافی است که از این نمایشگر یک کمک مرامی بخواهید و زیرکیاش را در طفره رفتن از این کمک تماشا کنید. اصلا شما انتخاب شدهاید که تماشا کنید! اوایل رابطه با این نوع افراد احتمالا خیلی حال میکنید. بالاخره یکی دارد به شما اظهار وابستگی میکند و شما را همه چیز و خودش را هیچ چیز میخواند؛ میشود با عشق اشتباهش گرفت، نه؟ ولی این فقط مال اوایل است. کمکم این آدم خودش را به همه زندگیتان تحمیل میکند و شما مجبور میشوید ساعت 2نیمه شب به تلفنهای طولانیاش گوش دهید یا ایمیلهای هزار خطیاش را بخوانید. در مقابل وابستگی این آدمها جدیتر باشید، تعارف نکنید و از آنها بخواهید که گاهی نقش شما را بازی کنند. اگر طرف همسرتان است، تسلیت میگویيم، شما در بد دامی افتادهاید! البته اگر حسادتهای معمول دوره زناشویی را با این اختلال اشتباه نگرفته باشید. در پی اثبات بیگناه بودن دیگران برای این افراد نباشید؛ فقط میتوانید از او بخواهید که بیشتر به رفتارهای خودش برسد و تلاش خودش را بکند. جز این کار تقریبا بینتیجه، کاری نمیتوانید انجام دهید. محل نگذارید. از این آدمها هر چه بیشتر تعریف کنید و هر چه بیشتر تحویلشان بگیرید، با بادکنک گندهتری روبهرو میشوید که هم کنترل کردنش و هم اگر خدا خواست و روزی این بادکنک ترکید، جمع کردنش برای شما سختتر میشود. همین که آنها گمان کنند خوشگلترین آدم دنیا را در آینه میبینند، کافی است؛ شما این دروغ را تایید نکنید، اصراری هم به ردش نداشته باشید | | 1121- سنگی که طاقت ضربه ي تيشه را ندارد، تنديسی زيبا نخواهد شد.از زخم تيشه خسته نشو که وجودت شايسته تنديس زيباست.*اهورا مزدا* (5786-0914)
1122- چشمانت... چشمانت چه حرفهايی که براي گفتن ندارند/ بر لبانت مهره سکوت امّا/چشمانت چه گسترده و آزاد سخن ميگويند... (8940-0912)
1123- چشماتو دايورت کردی رو دلم خيالی نيست، حداقل از رو ويبره درش بيار تا اينقدر دلمو نلرزونه.. (4467-0912)
1124- اگه ديدی 100 نفر دوست دارن يکيشون منم اگه 10 نفر دوست داشتن بازم يکيشن منم اگه ديدی کسی دوست نداره بدون من مردم. (1490-0912)
1125- دريا باش که اگر کسی سنگی به سويت پرتب کرد سنگ غرق شود و نه آنکه تو متلاطم شوی. (1490-0912)
1126- ديگران را ببخش نه به اين علت که اونها لياقت بخشش تورو دارند، به اين علت که تو لياقت اون رو داری که آرامش داشته باشی.(مصطفی) (1327-0935)
1127- بچه که بودم تا 10 ميشمردم فکر ميکردم آخر همه چی 10تاس،حالا نميدونم آخر دوست داشتن چقده.ولی ميخوام بگم دوست دارم قده 10تاي بچگی. (4946-0917)
1128- مي خولمت واسه اونت . . . . . . . . اونم اون دله مهربونته... (5202-0912)
1129- خواستم اسمت رو بذارم گل گفتم پژمرده میشی خواستم بذارم خورشید گفتم غروب میكنی خواستم بذارم ماه گفتم روزا تنها میمونم گذاشتم سايه كه هميشه كنارم باشي ..... (5202-0912)
1130- ميدونی چرا سوسکا تو تاريکی زندگی ميکنند . . . . چون اديسن ندارند. (5202-0.912) شماره براي ارسال مسيج : 09125698059 | | | | | | | | | <img border="0" src="http://www.mobin-group.com/ph | | |
__._,_.___
__,_._,___
No comments:
Post a Comment