به گروه اینترنتی جذاب و پر از خواندنی‌های جالب مبین خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

Tuesday, February 26, 2008

[MoBiN-Group] RooZaaNe (No. 903)

 
 

 

 

 

 

 

903

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 903 :: چهارشنبه 8 اسفند 1386

Mobin_s2004@yahoo.com

برایت آرزومندم ....

سلام عرض شد
ديروز در بين انبوه ايميلهاي دريافتي، مطلبي بود با عنوان «برایت ارزومندم» (نامه ای از ویکتور هوگو) که بسيار زيبا و پرمحتوا مي باشد. لذا تصميم گرفتم سخن مبين شماره امروز روزانه را به اين مطلب اختصاص بدم، توجه بفرمائيد:

قبل از هر چيز برايت آرزو مي‌كنم كه عاشق شوي، و اگر هستي، كسي هم به تو عشق بورزد، و اگر اينگونه نيست، تنهاييت كوتاه باشد و پس از تنهاييت، نفرت از كسي نيابي. آرزومندم كه اينگونه پيش نيايد، اما اگر پيش آمد، بداني چگونه به دور از نااميدي زندگي كني.

برايت همچنان آرزو دارم دوستاني داشته باشي، از جمله دوستان بد و ناپايدار، برخي نادوست و برخي دوستداركه دست كم يكي در ميانشان بي ترديد مورد اعتمادت باشد و چون زندگي بدين گونه است، برايت آرزومندم كه دشمن نيز داشته باشي، نه كم و نه زياد. درست به اندازه، تا گاهي باورهايت را مورد پرسش قراردهند، كه دست كم يكي از آن‌ها اعتراضش به حق باشد تا كه زياده به خود غره نشوي.

و نيز آرزومندم مفيد فايده باشي، نه خيلي غير ضروري تا در لحظات سخت،.وقتي ديگر چيزي باقي نمانده است، همين مفيد بودن كافي باشد تا تو را سرپا نگاه دارد.

همچنين برايت آرزومندم صبور باشي، نه با كساني كه اشتباهات كوچك مي‌كنند، چون اين كار ساده اي است، بلكه با كساني كه اشتباهات بزرگ و جبران ناپذير مي‌كنند و با كاربرد درست صبوريت براي ديگران نمونه شوي.

و اميدوارم اگر جوان هستي، خيلي به تعجيل، رسيده نشوي و اگر رسيده‌اي، به جوان نمايي اصرار نورزي، و اگر پيري، تسليم نا اميدي نشوي، چرا كه هر سني خوشي و ناخوشي خودش را دارد و لازم است بگذاريم در ما جريان يابد.

اميدوارم كه دانه اي هم بر خاك بفشاني .....هر چند خرد بوده باشد...... و با روييدنش همراه شوي، تا دريابي چقدر زندگي در يك درخت وجود دارد.

به علاوه اميدوارم پول داشته باشي، زيرا در عمل به آن نيازمندي و سالي يك بار پولت را جلو رويت بگذاري و بگويي: " اين مال من است" فقط براي اينكه روشن كني كدامتان ارباب ديگري است!

اگر همه اين‌ها كه گفتم برايت فراهم شد، ديگر چيزي ندارم برايت آرزو كنم ...

 

عناوين برخي از  مطالب شماره امروز مجله الکترونيکي «روزانه»

  • خداحافظي با پدر
  •  تصاویر جالب از هند
  • خانه های مکعبی در روتردام با طراحی بی نظیر
  • ۱۰ جانوری که احتمالا در 10 سال آینده منقرض خواهند شد
  • مایکروسافت هم با HD DVD وداع کرد
  • معرفي و دانلود فيلم : تبعيد
  • دانلود انيميشن : Robotech: The Shadow Chronicles
  • Recover Lost Data v3.1.2.
  • یکی از حرفه ای ترین ابزارها برای بازگردانی اطلاعات پاک شده
  • Zensis Photo Rite v6.13
  • ببخشيد! شما محبوب مرا نديده ايد؟
  • امیر قلعه نوعی حق مسلم ماست!
  • حكايت يك سفر، از محرم تا صفر
  • حقارت سفیر انگلیس
  • هالیوودی‌ها لینوکس را دوست دارند
  • چگونه جای مناسب برای کارمند جدید را تشخیص دهیم
  • موضوع انشا: رژيم بهتر است يا ورزش
  • جديدترين شماره از ماهنامه Electronic Gaming Monthly
  • فرفره با دوربین دیجیتال
  • غلات و امامان شيعه
  • مثبت انديشي  در زندگي شخصي و كاري
  • پولدارترين هاي ايران كجا جمع ميشوند؟
  • و ....


آرشيو روزانه

براي مشاهده شماره ديروز «روزانه» (902) اينجا را کليک کنيد

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


خداحافظي با پدر

ميا پترسون 3 ساله كه در كنار مادرش شاهد اعزام پدر به مأموريتي يك ساله احتمالا به عراق است. شاخه هوايي لشكر دوم آمريكا 20 فبريه به اين ماموريت 12 ماهه اعزام شد.

 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

 تصاویر جالب از هند
یک عکس زیبا از کره زمین
ويژه نامه الکترونيکي اربعين حسيني
نقشه محبوبیت شبکه‌های اجتماعی در دنیا
دومین شماره «گزارش جامعه» منتشر شد
خانه های مکعبی در روتردام با طراحی بی نظیر
مجموعه عکس لوموند :‌ زنجیره انسانی در غزه
۱۰ جانوری که احتمالا در 10 سال آینده منقرض خواهند شد
شبکه سراسري رزرواسيون هتلهاي مشهد

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

مایکروسافت هم با HD DVD وداع کرد

مایکروسافت، غول نرم‌افزاری آمریکا، هم از فن‌آوری HD دست کشید. بدین ترتیب شرکت سونی با Blu-ray(بلو رِی) یکه‌تاز رقابت فرمت‌های جدیدتر از دیویدی شد. چندی پیش شرکت توشیبا کناره‌گیری خود را از این بازار اعلام کرده بود.
مایکروسافت به همراه شرکت‌های اینتل، NEC و توشیبای ژاپن، تولیدکنندگان فرمت HD DVD بودند. در سوی دیگر این رقابت، فرمت Blu-ray با پشتیبانی شرکت‌هایی هم‌چون هیتاچی، ال‌جی، پاناسونیک، فیلیپس، پایونیر، سونی و ... قرار دارد که بعدها شرکت‌های اپل و دل نیز به جمع این کنسرسیوم پیوستند.
چندی پیش شرکت‌های معتبر فیلم‌سازی هالیوود، هم‌چون Sony Pictures، Walt Disney،Fox Century Twentieth و چند شرکت دیگر، برای تبلیغ فیلم‌های خود به سراغ فرمت Blu-ray رفتند. در ادامه نیز شرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای Wal-Mart تیر خلاص را به HD DVD زد و تنها به فروش دستگاه‌‌های پخش فرمت Blu-ray پرداخت. در این زمان بود که توشیبا کناره‌گیری خود را از رقابت اعلام کرد.

HD DVD چیست؟
HD DVD (High Density Digital Versatile Disc) یک فرمت برای داده‌های دیجیتالی تصویری است. این فرمت بین سال‌های ۲۰۰۵ تا فوریه‌ی ۲۰۰۸ در کنار فرمت‌های Blu-ray Disc و VMD به‌عنوان یکی از فرمت‌های جدیدتر از دیویدی به بازار ‌آمد. این فرمت توسط کنسرسیومی از چند شرکت، هم‌چون توشیبا، اینتل، ان‌ای‌سی، مایکروسافت و آی‌بی اِم تولید و عرضه می‌شد. در ۳۱ مارچ ۲۰۰۶ نخستین دستگاه پخش فرمت HD DVD از سوی شرکت توشیبای ژاپن و با نام تجاری HD-XA1 وارد بازار شد.

و اما Blu-ray ؟
این فرمت نیز هم‌چون HD یک فرمت تصویری است. نام آن از واژه‌ی انگلیسی Blue Ray گرفته شده و غلط املایی آگاهانه‌ی موجود در نام، آن‌را به نام تجاری این محصول بدل کرده است.
دیسک بلو رِی در سه نوع "فقط خواندنی" ، "یک‌بار قابل رایت" و "دیسک با قابلیت رایت چندباره" به بازار عرضه می‌شود. این دیسک ۱۲ سانتی‌متر قطر دارد و می‌توان روی آن به‌صورت یک‌لایه ۲۷ و دو لایه ۵۴ گیگابایت اطلاعات ذخیره کرد.
شرکت TDK موفق به ذخیره‌ی ۱۰۰ گیگا بایت به‌صورت چهار لایه و ۲۰۰ گیگا بایت به‌صورت شش‌لایه هم روی یک دیسک بلو رِی شده است. البته این تجربه در حد آزمایشگاهی است و عرضه‌ی انبوه آن به بازار اندکی دور از انتظار به‌نظر می‌رسد.
فرمت VMD نیز سومین فرمت جدیدتر از دیویدی است که صورت اختصاری اصطلاح " Versatile Multilayer Disk" بوده و به‌صورت تئوری قابلیت ذخیره‌ی ۱۰۰ گیگابایت اطلاعات را بر روی یک دیسک دارد. این فرمت طوری طراحی شده است که دستگاه‌های معمول دیویدی‌خوان هم دیسک‌های آن را پخش می‌کنند.

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي و دانلود فيلم

تبعيد
Izgnanie



کارگردان: اندري زوياگينتسف. فيلمنامه: آرتيوم ملکوميان، اولگ نگين و اندري زوياگينتسف بر اساس کتاب موضوع ‏خنده دار نوشته ويليام سارويان. موسيقي: آندري درگاچيف، آروو پرات. مدير فيلمبرداري: ميخاييل کريچمان. تدوين: آنا ‏ماس. طراح صحنه: آندري پونکراتوف. بازيگران: کنستانتين لاوروننکو[الکس]، ماريا بونه ويه[ورا]، الکساندر ‏باليوف[مارک]، ماکسيم شيبائف[کير]، کاتيا کولکينا[اوا]. 150 و 157 دقيقه. محصول 2007 روسيه. نام ديگر: ‏The ‎Banishment‏. برنده جايزه بهترين بازيگر/لاوروننکو و نامزد نخل طلا از جشنواره کن، نامزد جايزه بزرگ جشنواره ‏سينماي جوان اروپاي شرقي و ‏Cottbus، نامزد جايزه بهترين فيلمبرداري از مراسم فيلم اروپايي، برنده جايزه ‏فدراسيون باشگاه هاي فيلم از جشنواره مسکو. ‏
الکس با همسرش ورا و فرزندانش اوا و کير به خانه پدري اش در روستا مي رود. يک شب اوا به الکس مي گويد که ‏حامله است و بچه به وي تعلق ندارد. الکس ابتدا با برادرش مارک که خلافکار است، تماس مي گيرد. مارک به او مي ‏گويد که يا اوا را از ميان بردارد و يا او را ببخشد. الکس راه سومي را انتخاب مي کند. او از مارک مي خواهد تا کساني ‏را براي انجام عمل سقط جنين به او معرفي کنند. کاري که پيامدي بسيار شوم براي همه آنها به دنبال خواهد داشت...‏

چرا بايد ديد؟‏‎
آندري زوياگينتسف‎ ‎‏43 ساله تاکنون فقط دو فيلم ساخته، اما همان فيلم اولش به نام بازگشت کافي بود تا نام او را در ‏جهان بلند آوازه کند. بازگشت برنده شير طلاي جشنواره ونيز و 27 جايزه بين المللي شد. نامزدي گولدن گلاب و سزار ‏را براي وي به ارمغان آورد و مژده ظهور تارکوفسکي ديگري در سينماي روسيه را داد. تبعيد دومين فيلم چنين ‏فيلمسازي است که بعد از نامزدي نخل طلاي کن، به تازگي اقبال پخش جهاني را يافته است. فيلمي در همان سبک و ‏سياق و مدت نمايشي 50 دقيقه طولاني تر از بازگشت که مي تواند بسياري از بينندگانش را فراري دهد.‏
مخصوصاً کساني که با ديدن سکانس اول آن انتظار ديدن فيلمي رازآميز و بيشتر جنايي را فکر خود مي پرورانند. ‏انتظاري که هرگز به ان پاسخ شايسته اي داده نمي شود. با اين حال اگر اندکي حوصله به خرج دهيد، شاهد درام تکان ‏دهنده اي خواهيد بود که مي تواند سوال هاي فلسفي-هر چند نه خيلي تازه- برايتان مطرح کند. منتقدان اروپايي ترجيح ‏مي دهند او را تارکوفسکي روستايي بنامند که دغدغه هايش به اندازه ايثار جهاني نيست. اما در مقياسي کوچک تر به ‏حيات، مذهب و انسان مي انديشد. ‏
زوياگينتسف اين بار داستاني از ويليام سارويان نويسنده ارمني را براي کار برگزيده و محل وقوع حوادث را از کاليفرنيا ‏به روستا و شهري نامعلوم در روسيه منتقل کرده است. او براي روايت داستان و ايده فلسفي نهفته در آن روشي را ‏انتخاب کرده که گاه کمي کشدار و حتي نا لازم مي نمايد. اين که وراي درگير با مسئله حيات نمي خواهد کودک ديگري ‏را به دنيا آورد، پوشش غلط خيانت در زناشويي را بر تن مي کند و تماشاگر را به همراه الکس سر در گم مي نمايد. گاه ‏به نظر مي رسد اگر شخصيت هاي فيلم به جاي سکوت سعي در سخن گفتن در زمان و مکان درست کنند، درام به ‏شکلي منطقي تر و کمتر فاجعه بار به آخر مي رسد. ‏
بعيد نيست که تبعيد به عنوان اثري که جانمايه اي به شدت ديني دارد در  تلويزيون به نمايش در ‏آيد، با اين حال اگر بازگشت را ديده ايد، حتماً براي ديدار تبعيد نيز مشتاق خواهيد بود!‏
ژانر: درام. ‏
 

لينکهاي دانلود (نسخه اورجينال با کيفيت DVD)
http://rapidshare.com/files/87199376/interfilm-izgnanie.part01.rar 
http://rapidshare.com/files/87200452/interfilm-izgnanie.part02.rar 
http://rapidshare.com/files/87201232/interfilm-izgnanie.part03.rar 
http://rapidshare.com/files/87202065/interfilm-izgnanie.part04.rar 
http://rapidshare.com/files/87203064/interfilm-izgnanie.part05.rar 
http://rapidshare.com/files/87204040/interfilm-izgnanie.part06.rar 
http://rapidshare.com/files/87204918/interfilm-izgnanie.part07.rar 
http://rapidshare.com/files/87205584/interfilm-izgnanie.part08.rar 
http://rapidshare.com/files/87206373/interfilm-izgnanie.part09.rar 
http://rapidshare.com/files/87207029/interfilm-izgnanie.part10.rar 
http://rapidshare.com/files/87207915/interfilm-izgnanie.part11.rar 
http://rapidshare.com/files/87208818/interfilm-izgnanie.part12.rar 
http://rapidshare.com/files/87209806/interfilm-izgnanie.part13.rar 
http://rapidshare.com/files/87210791/interfilm-izgnanie.part14.rar

 رمز فايل: ندارد


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد


دانلود انيميشن


لينکهاي دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد
.
براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد

 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه شما ایرانیان عزیز خارج از کشور !
با همکاری دوست بسیار عزیزم «benz223@gmail.com» هر هفته، روزهاي جمعه يک فيلم سينمائي ايراني براي مشاهده آنلاین (و یا دانلود) تقدیم می گردد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

هجده اجراي ديگر در نه شب؛ اكستر سمفونيك تهران با هلال كاروان بر صحنه مي‌ماند

اجراي هلال كاروان تا 13 اسفندماه جاري براي 18 اجرا در تهران تمديد شد.
اجراي اركستر سمفونيك تهران با رهبري سعيد ذهني از 29 بهمن‌ماه جاري در تالار وحدت آغاز شده است.
اين اركستر كه با همراهي گروه كر دفتر موسيقي و نغمه‌سرايان عاشورايي با آهنگ‌سازي و رهبري سعيد ذهني همراه شده، قرار بود امشب آخرين اجرايشان را به صحنه ببرند.
ذهني آهنگ‌سازي قطعات قافله،‌ حر، عطش،‌ علمدار و وداع را انجام داده و براي اين برنامه اركستر سمفونيك را رهبري مي‌كند؛ اين برنامه در دو نوبت، در ساعت‌هاي 19 و 21 تاكنون اجرا شده‌ و طبق اعلام در همين زمان‌ها ادامه مي‌يابند.
هلال كاروان با تركيبي از سازمان ايراني و غيرايراني، همچنين بهره‌گيري از خط آواز سنتي ايراني همراه است كه "علي مينوسپهر" تك‌خوان‌ آواز سنتي ايراني، گروه نغمه‌سرايان عاشورايي و گروه كر موسيقي نيز به‌عنوان هم‌خوان اين اركستر را همراهي مي‌كند.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

Recover Lost Data v3.1.2.2 یکی از حرفه ای ترین ابزارها برای بازگردانی اطلاعات پاک شده



بسیاری از مواقع کاربران ممکن دچار مشکلاتی در حافظه های جانبی و به خصوص در هارد دیسک خود شده و این مشکلات موجب از بین رفتن اطلاعات بر روی حافظه و پاک شدن آن ها شود. به عنوان مثال ممکن است سیستمی به ویروس آلوده شده و موجب پاک شدن کلیه سند های متنی بر روی هارد دیسک کاربر شود. حال این سندهای متنی ممکن است حاوی اطلاعات مهم یک شرکت و یا اطلاعات شخصی و مهم یک شخص باشد. همچنین ممکن است بر اثر یک اشتباه یک پوشه مهم در یک درایو که شامل عکس های مهمی و یا دیگر اطلاعات با ارزش باشد پاک شود. در هنگام چنین مشکلاتی و از دست دادن اطلاعات ، کاربرانی که از قبل به این مشکلات فکر کرده بودند و با استفاده از ابزارهای مختلف اقدام به تهیه فایل های پشتیبان از اطلاعات کرده بودند دارای نگرانی نیستند و تنها با چند کلیک اطلاعات خود را بازگردانی می کنند . اما کاربرانی که توجه ای به این موضوع نکرده و هیچ گونه Backup ای از اطلاعات ندارند نیز نباید زیاد نگران باشند. استفاده از نرم افزارهای بازیابی اطلاعات برای چنین مواردی می باشد.
در این مطلب نرم افزاری را در این زمینه به شما معرفی می کنیم.

Recover Lost Data نام نرم افزاری می باشد که به کمک آن کاربران قادر به بازیابی اطلاعات پاک شده از سیستم می باشند. در این نرم افزار می توان با انتخاب درایو مورد نظر اقدام به اسکن آن درایو نمود و برنامه نیز فایل های پاک شده از سیستم را که قابلیت بازگردانی آن ها موجود می باشد را براب کاربر لیست می نماید ، سپس کاربر در صورت تمایل می تواند هر یک از فایل های لیست شده در برنامه را انتخاب و اقدام به بازگردانی آن ها نماید. همچنین در مواردی ( بسته به نوع فایل ) کاربر قادر است تا قبل از انجام عمل بازیابی ، پیش نمایشی از فایل را مشاهده کند. این نرم افزار قدرتمند در زمینه بازیابی اطلاعات پاک شده توسط شرکت Migo Software طراحی شده است.
از ویژگی های این نرم افزار می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- توانایی بازیابی فایل های عکس ، صوتی و تصویری پاک شده
- قابلیت بازیابی فایل های مربوط به سند های متن Office و Tax
- توانایی بازیابی فایل هایی که از درون Recycle Bin پاک شده اند
- قابلیت پیش نمایش از فایل ها قبل از عمل بازگردانی اطلاعات
- قابلیت بازیابی اطلاعات از هارد دیسک ، کارت های حافظه SD ، فلش کارت های حافظه و بسیاری دیگر از حافظه های جانبی
و ... .
 

لينک دانلود (حجم  فايل حدود 5 مگابايت مي باشد، کرک فايل در داخل فايل زيپ قرار دارد)

رمز فايل: ندارد
 

لينک دانلود غيرمستقيم و از سايت رپيدشر مي باشد. براي آشنايي با نحوه دانلود از سايت رپيدشر (Rapidshare) اينجا را کليک کنيد
 

دنياي موبايل

Zensis Photo Rite v6.13

احتمالا تا کنون برای شما پیش آمده است ، زمانی که با دوربین گوشی عکس گرفته باشید و آن عکس بسیار تیره و نا واضح افتاده باشد. اما دیگر نگران این مساله نباشید زیرا توسط نرم افزار قدرتمند Photo Rite میتوانید در عرض چند ثانیه عکس های تیره را روشن و واضح سازید. این برنامه با گوشی های نگارش سوم از سیمبیان سری 60 سازگار است.
 

لينک دانلود مستقيم (حجم فايل کمتر از يک مگابايت مي باشد)

رمز فايل: www.mobin-group.com

براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
 

نکته: فایل مورد نظر بصورت فشرده با پسوند های Zip یا Rar میباشد. لذا بعد از دریافت فایل ، آن را از حالت فشرده خارج و سپس با استفاده از دستگاه بلوتوث یا کابل و یا دستگاه کارت ریدر برروی گوشی موبایل خود Install نمایید.

 

 
 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

بخش اول

مطالب ارسالی نویسندگان ثابت «روزانه»
 

نمکدون
alimerikhi@yahoo.com

 

 

حديث روزانه
arash_new2001@yahoo.com

حضرت امام حسين (عليه السلام) فرمودند:

إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ غِلّ وَ دَغَل.

شيعيان و پيروان ما ـ اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) ـ آن كسانى هستند كه أفكار و درون آن ها از هر گونه حيله و نيرنگ و عوام فريبى سلامت و تهى باشد.

تفسيرالإمام العسكرى(عليه السلام): ص 309، ح 154، بحارالأنوار: ج 65، ص 156، ح 11.

 

 

آل ياسين
hra62302@yahoo.com

ببخشيد! شما محبوب مرا نديده ايد؟

سلام.! خوبى؟ ... خسته ام از «خوبيم و جز دورى تو ملالى نيست». خسته ام از نامه هاى «اينجا هوا خوبست و ...» يا «خبرت دهم، اسماعيل دانشگاه قبول شد ...»
عادت كرده ايم كه بگوييم منتظريم. عادت كرده ايم بعد از هر صلواتمان بگوييم: «... وَ عَجّل فَرَجَهم» يا اين كه بعد از هر نماز دعاى فرج را بخوانيم. حتى از روى عادت براى سلامتى امام زمان (عج) صلوات نذر مى كنيم. به نبودنش، به نيامدنش، به انتظارمان عادت كرده ايم.
آن قدر در اين آخرالزمان در فتنه غرق شده ايم كه يادمان رفته مدينه فاضله يعنى چه؟ انگار عادتمان شده كه هر روز، خبر يك قتل، يك تصادف مرگبار يا يك سرقت را بشنويم. مثل اين كه اگر پنج شنبه ها منتظر نباشيم، يكى از كارهاى روزمره مان را انجام نداده ايم. يا فكر مى كنيم اگر صبحهاى جمعه در مراسم دعاى ندبه شركت نكنيم، از دوستانمان عقب مانده ايم. آخرين بارى كه صبح جمعه بيدار شديم و از اين كه »او« نيامده بود، دلمان گرفت؛ كى بود؟ عزيزى مى گفت: »خيلى وقتها منتظريم. منتظر تلفن كسى كه دوستش داريم، يا نامه اى كه بايد مى رسيده و نرسيده؛ يا كسى كه بايد مى آمده. چندبار از اين دست انتظارها براى آن كسى كه مدعى انتظارش هستيم، داشته ايم؟ ... يك جاى كار مى لنگد.« راست مى گفت. يك جاى كار مى لنگد ...
چند روز قبل، مرد نابينايى را ديدم كه كنار خيابان ايستاده بود. نه به ماشينهايى كه برايش بوق مى زدند توجه مى كرد، نه به آدمهايى كه مدام به او تنه مى زدند. پسركى كنارش ايستاد. زير گوش پيرمرد چيزى گفت و او سرش را به علامت جواب مثبت تكان داد. و بعد، پسرك با نرمى زير بازوى پيرمرد را گرفت تا او را از خيابان بگذراند. به وسط خيابان كه رسيده بودند، ديدم لبهاى پسرك مدام تكان مى خورد و بر لبهاى پيرمرد هم لبخندى نشسته. خيابان شلوغ بود و چند دقيقه اى طول كشيد تا از عرض آن گذشتند. و در اين مدت پيرمرد و پسرك جوان با هم صحبت مى كردند و مى خنديدند. به سمت ديگر خيابان كه رسيدند، پيرمرد دست پسر را از بازويش جدا كرد و به سرعت به سمت لبهايش برد و بوسيد ... پسرك مات و مبهوت به پيرمرد كه عصازنان دور مى شد، خيره شده بود ...
من هم مات شده بودم. پس از چند لحظه اى كه به جاى خالى پيرمرد خيره شده بودم، به خودم آمدم. صداى بوق ماشينها و همهمه مردم، به من فهماند كه در دنياى بى رحم اين زمانه، پيرمردى دست عاطفه فراموش شده بشرى را بوسيده، دست كمك به همنوع، دست «بنى آدم اعضاى يكديگرند» را ...
مى بينى چقدر در آخرالزمان غرق شده ايم؟ از اين روزهاى روز مرگى، از روزهايى كه با ديروز و فردايمان تفاوتى ندارند، خسته ام ...
چند وقت قبل - جايت خالى - ميهمان امام رضا (ع) بودم. يكى از شبها، با حال و هواى غريبى، گيج و منگ، تن به سينه سرد ديوار داده، به ضريح چشم دوخته بودم. دخترى كنارم نشسته بود. چادرش را تا روى صورت كشيده بود و با خود زمزمه مى كرد: «يا وجيهاً عنداللّه، إشفع لنا عنداللّه» يك نفر بلندبلند صلوات مى فرستاد و كسى آن طرف تر خوابيده بود... از سمت ديگر ضريح، حدود 20 جوان، در حالى كه هر كدام گل سرخى در دست داشتند و منظم و عاشق به سمت ضريح حركت مى كردند، يكصدا شروع به خواندن كردند:
«اى خداى من اومدم دعا كنم / از ته دلم تو رو صدا كنم
اى خدا منم دارم در مى زنم / يه شب اومدم به تو سر بزنم ...»
با همين نواى دلنشين تا نزديك ضريح آمدند و ايستادند؛ دست بر سينه و سرشار از حس احترام:
«... اومدم امشبو منت بكشم / چه كنم، خيلى خجالت مى كشم
هميشه كرامت از بزرگ تر است / پيش تو دست پر اومدن خطاست.»
همه آدمها مى گريستند، همه آنهايى كه خواب بودند و يا بيدار ...
تضرع عاشقانه شان كه به پايان رسيد، گلهايشان را به ضريح هديه دادند و رو به قبله، با دستانى سوى آسمان رفته، نشستند: «اللَّهمَّ كن لوليّك الحجةبن الحسن ...»
نمى دانم چرا نام زيبايش، گونه هايم را نيلوفرى كرد ... دعاى فرج كه تمام شد، برخاستند و با بغضى غريب شروع به زمزمه كردند:
»اباصالح! التماس دعا هر كجا رفتى ياد ما هم باش!
نجف رفتى، كاظمين رفتى، كربلا رفتى، ياد ما هم باش!
مدينه رفتى به پابوس قبر پيغمبر، مادرت زهرا ...
و دور شدند. ناخودآگاه نيم خيز شدم. مى خواستم دنبالشان بروم، بگويم: »ببخشيد آقاى محترم! شما يك مرد ميانسال را نديديد؟ مى گويند نشانش يك خال هاشمى است و يك شال سبز. شنيده ام مانند جدش، يتيمان را از محبت سيراب مى كند و همچون سيدالشهدا، مظلومان را از عدالت. همانى كه همه آدمها، همه اديان، موعود مى نامندش...

 

 

ترجمه اخبار ترکيه
uzakyol@gmail.com

تلفات روز چهارم نبرد در شمال عراق:
41 عضو پ.ک.ک و 2 سرباز ترکیه کشته شدند


بنا به خبر سایت ارتش ترکیه در دوشنبه شب، چهارمین روز نبرد نیروهای ارتش ترکیه با جدائی طلبان پ.ک.ک 43 کشته برجای گذاشت. بنا به بیانیه ارتش ترکیه نبرد در شمال عراق علیه گروه جدائی طلب پ.ک.ک همچنان از زمین و هوا ادامه دارد. نیروهای ترک 6 هدف عمده و در مجموع 30 هدف را در روز چهارم مورد حمله قرار دادند.
به نوشته این سایت، در مجموع 153 عضو شورشیان پ.ک.ک تا آخر روز چهارم کشته شده اند.
همینطور ارتش ترکیه پیش از این در بیانیه ای اعلام کرده بود اعضای پ.ک.ک نسبت به جنازه کشتگان خود بی حرمتی کرده اند و برای جلوگیری از پیشروی سربازان ترکیه در بدن جنازه های جنگ مین و مهمات جاسازی کرده اند.
برخی از اعضای پ.ک.ک تسلیم نیروهای ارتش شده اند و جدائی طلبان همدیگر را به جاسوسی و انتقال اطلاعات به سربازان ترکیه متهم می کنند. احتمال نبرد داخلی بین اعضای پ.ک.ک نیز با این اختلافات شدت گرفته است.

 

 

پرسش از اسلام
zahra4066@yahoo.com

سوال:

من از چندین نفر شنیده ام که حدیث ذیل خیلی ضعیف است و یا اینکه اصلاً حدیث نیست: «هر روز عاشورا است و هر جا کربلا». همچنین در شبکه اینترنت تحقیق کردم و دیدم که این حدیث را استناد به امام صادق(ع) کردند. خواهش می کنم که اطلاعات بیشتری در این باره ذکر کنید. و اگر این حدیث می باشد لطفاً ذکر کنید که اعتبار و صحت این حدیث در چه حدی می باشد.



 

پاسخ:

در متون روایی به مدرکی که اثبات نماید این جمله ی «کل يوم عاشوراء و کل ارض کربلاء» حدیثی از معصومان است[1] برخورد نکردیم.[2]
ولی این عبارت برداشت درستی از مجموع حادثه کربلا و خط سیر امامت و در بر دارنده چندین پیام آموزنده و زیبا است؛ چون اگر چه روزی مثل واقعه عاشورا نیست و بوجود نخواهد آمد اما همیشه ظلم ظالمان و ستم به مظلومان پا بر جا هست تا اینکه قائم آل محمد(عج) ظهور کند و ریشه همه ظلمها را میان ببرد. اما فرهنگ عاشورا جاری بر بستر زمان و کربلا نماد استقامت در راه هدف و مبارزه با ظلم و بی عدالتی است. پیشوایان دینی ما به ما این گونه آموختند که باید با ظلم ظالمان مبارزه کرد و خود نیز این چنین عمل می کردند و این گونه نیست که عاشورا حادثه ای محدود در چارچوب زمان و مکان معین باشد.
‏جمله «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، نشان ‏دهنده ی پیوستگی و تداوم خط درگیری حق و باطل در همه زمانها و مکانهاست. عاشورا و کربلا، یکی از بارزترین حلقه‏های این زنجیره طولانی است. همیشه ‏حق و باطل رو در روی هم هستند و انسانهای آزاده، وظیفه پاسداری از حق و پیکار با باطل را بر عهده دارند و بی‏تفاوت گذشتن از کنار صحنه حق و باطل، بی‏دینی است.
حضرت امام خمینی ‏(ره) که خود پیرو راستین امام حسین (ع) و بنیانگذار جمهوری اسلامی و مبارز بزرگ در مقابل ستمگران عصر خویش است، از این جمله با تعبیر « کلمه بزرگ» یاد می کند و بر حفظ معنای عاشورا و پیاده کردن نقش کربلا تأکید نموده است و می فرمایند: «این کلمه (کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا)، یک کلمه ‏بزرگی است...همه روز باید ملت ما این معنی را داشته باشد که امروز روز عاشورا است و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را ما پیاده‏ کنیم، انحصار به یک زمین ندارد. انحصار به یک افراد نمی‏شود. قضیه کربلا منحصر به یک ‏جمعیت هفتاد و چند نفری و یک سرزمین کربلا نبوده، همه زمینها باید این نقش را ایفا کنند.»[3]
در واقع امام خميني ‏(ره) با اعتقاد به اين امر كه قيام و شهادت سيد‌‌الشهدا (ع) بايد ملاك عمل اجتماعي مسلمانان قرار گيرد،‌ نهضت حسيني را مبناي حركت خويش در انقلاب اسلامي قرار داد. «آنچه كه سيدالشهدا عمل كرد و ‌آن ايده‌ اي كه او داشت و آن راهي كه او رفت و آن پيروزي كه بعد از شهادت براي او حاصل شد و براي اسلام حاصل شد. اين عبارت آموزنده هم تكليف است و هم مژده، تكليف از آن جهت كه مستضعفان با عده‌اي قليل، عليه مستكبران با ساز و برگ مجهز و قدرت شيطاني عظيم، مأمورند چونان سرور شهيدان قيام كنند. و مژده بدين جهت كه شهيدان ما را در شمار شهيدان كربلا قرار داده است.»
آن رهبر فرزانه در ایام جنگ تحمیلی فرمودند: نبرد عاشورا،گر چه از نظر زمان، کوتاهترین درگیری بود (نیم روز) ولی از نظر امتداد،طولانی‏ترین درگیری با ستم و باطل است و تا هر زمان که هر آرزومندی آرزو کند که‏کاش در کربلا بود و در یاری امام شهیدان،به فوز عظیم شهادت می‏رسید (یا لیتنا کنا معکم‏ فنفوز فوزا عظیما)[4]، جبهه کربلا گرم و درگیری عاشورا دایر است. [5]
به بیان بهتر همان گونه که امام حسین (ع)، وارث آدم و ابراهیم و نوح و موسی و عیسی(علیهم السلام) و محمد (ص) است، پیروان ‏عاشورایی او نیز وارث خط سرخ جهاد و شهادت‏اند و پرچم کربلا را بر زمین نمی‏نهند، و این جوهر تشیع در بعد سیاسی است چنان که خود امام حسین (ع) می‏افزاید: «فلکم فی اسوة‏، در کار من برای شما الگو است».[6]
این دیدگاه، رد کننده ی نظریه‏ای است که کربلا و قیام حسینی را تکلیفی خاص امام‏ می‏داند که نمی‏توان از آن تبعیت کرد.
" شیعه یعنی سالک پا در رکاب
تا که خورشید افکند از رخ نقاب
شیعه یعنی تشنه ی جام بلا
شیعه گی یعنی قیام کربلا
شیعه یعنی بازتاب آسمان
بر سر نی جلوه رنگین کمان
از لب نی بشنوم صوت تو را
صوت‏ «انی لا اری الموت‏» تو را
شیعه یعنی تیغ بیرون از نیام
این سخن کوتاه کردم و السلام" [7]
یکی از نویسندگان می‏نویسد: «ما یقین داریم که اگر امام حسین‏(ع) در زمان ما بود، از قدس، جنوب لبنان و بیشتر مناطق اسلامی کربلای دومی می‏ساختند و همان موضعی را می‏گرفتند که در برابر معاویه و یزید انتخاب نموده بودند».[8]

----------------------------------
[1] البته برخی سخن فوق را بدون مدرك و مأخذ از زبان امام صادق(ع) نقل کرده اند، نک: پیام عاشورا، عباس عزیزی، ص 28؛ فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص 371.
[2] عده ای هم قرائنی را ذکر کرده اند که بیان می کند این جمله حدیثی از معصومین نیست، نک: مجله ی علوم حدیث، شماره 26.
[3] صحیفه نور،ج 9،ص 202.
[4] زیارت عاشورا.
[5] صحیفه نور،ج 20،ص 195.
[6] تاریخ طبری،ج 4،ص 304.
[7] ابیاتی از مثنوی:«شیعه نامه‏»،محمد رضا آقاسی (کیهان 12/6/71).
[8] الانتفاضات الشیعیه، هاشم معروف الحسنی،ص 387.

 

 

فردوسي طوسي
baran432002@yahoo.no

 وشاه اژدهافش را که خوراک اژدهای شانه هایش مغز جوانان است، ازدشت نیزه وران
یا سرزمین تازیان به ایران می آورند و تاج بر سرش می گذارند:

کی اژدهافش بیامد چو باد
به ایران زمین تاج بر سر نهاد
شاه نیک نهاد و مردم دوست را آواره ی جهانش می کنند و پس از اوارگی بسیار سرانجام ضحاک ناپاک او را در کنار دریای چین به چنگ می آورد و امانش نمی دهد:
به اره مر او را به دو نیم کرد

و این نامردمی چنان دل فردوسی را به درد می آورد که در پایان تلخ داستان فریاد بر می آورد:

دلم سیر شد زین سرای سپنج
خدایا مرا زود برهان ز رنج

شاید اگر امروز هم فردوسی در میان بود و می دید که چگونه بار دیگر و بار دیگر و بار دیگر داستان جمشید را تکرار و تکرار می کنیم، هزار بار تلخ تر فریاد بر می داشت:

دلم سیر شد زین سرای سپنج...

ادامه دارد ...

 

 

مصحف
hamed.1360@yahoo.com

هر روز چند آيه قرآن بخوانيم

« براى شنيدن آيه مورد نظر بر روى شماره آيه كليك كنيد و براي مشاهده تفسير الميزان و نمونه بر روي آيه کليک کنيد »

سوره: سورة طه آيات: 135 محل نزول: مکه
 
 
كَذَلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء مَا قَدْ سَبَقَ وَقَدْ آتَيْنَاكَ مِن لَّدُنَّا ذِكْرًا 99 مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وِزْرًا 100 خَالِدِينَ فِيهِ وَسَاء لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حِمْلًا 101 يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا 102 يَتَخَافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا 103 نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا يَوْمًا 104 وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا 105 فَيَذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا 106 لَا تَرَى فِيهَا عِوَجًا وَلَا أَمْتًا 107 يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُ وَخَشَعَت الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا 108 يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا 109 يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا 110 وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا 111 وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا 112 وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا وَصَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْرًا 113

 

ترجمه فارسي مکارم

اين گونه بخشى از اخبار پيشين را براى تو بازگو مى‏كنيم; و ما از نزد خود، ذكر (و قرآنى) به تو داديم! «99» هر كس از آن روى گردان شود، روز قيامت بار سنگينى (از گناه و مسؤوليت) بر دوش خواهد داشت! «100» در حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند; و بد بارى است براى آنها در روز قيامت! «101» همان روزى كه در «صور» دميده مى‏شود; و مجرمان را با بدنهاى كبود، در آن روز جمع مى‏كنيم! «102» آنها آهسته با هم گفتگو مى‏كنند; (بعضى مى‏گويند:) شما فقط ده (شبانه روز در عالم برزخ) توقف كرديد! (و نمى‏دانند چقدر طولانى بوده است!) «103» ما به آنچه آنها مى‏گويند آگاهتريم، هنگامى كه نيكوروش‏ترين آنها مى‏گويد:«شما تنها يك روز درنگ كرديد!» «104» و از تو درباره كوه‏ها سؤال مى‏كنند; بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشى كرده) برباد مى‏دهد! «105» سپس زمين را صاف و هموار و بى‏آب و گياه رها مى‏سازد «106» به گونه‏اى كه در آن، هيچ پستى و بلندى نمى‏بينى!» «107» در آن روز، همه از دعوت كننده الهى پيروى نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگى از قبرها برمى‏خيزند); و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع مى‏شود; و جز صداى آهسته چيزى نمى‏شنوى! «108» در آن روز، شفاعت هيچ كس سودى نمى‏بخشد، جز كسى كه خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضى است «109» آنچه را پيش رو دارند، و آنچه را (در دنيا) پشت سرگذاشته‏اند مى‏داند; ولى آنها به (علم) او احاطه ندارند! «110» و (در آن روز) همه چهره‏ها در برابر خداوند حى قيوم، خاضع مى‏شود; و مايوس (و زيانكار) است آن كه بار ستمى بر دوش دارد! «111» (اما) آن كس كه كارهاى شايسته انجام دهد، در حالى كه مؤمن باشد، نه از ظلمى مى‏ترسد، و نه از نقصان حقش «112» و اين گونه آن را قرآنى عربى ( فصيح و گويا) نازل كرديم، و انواع وعيدها (و انذارها) را در آن بازگو نموديم، شايد تقوا پيشه كنند; يا براى آنان تذكرى پديد آورد! «113»

آیات امروز را می توانید از طریق این لینک هم مطالعه کنید


توضيح:
هر روز مي خواهيم يک صفحه از قرآن را با هم بخوانيم (به همراه معني آن) هر روز چند دقيقه وقت مي ذاريم، بعد از يه مدت مي بينيم کل قرآن را ختم کرده ايم، به همين راحتي.
فرمايش امام صادق (عليه السلام) هم که يادمون هست: «قرآن پیمان خداست بر خلق او و برای شخص مسلمان شایسته است که بر عهد خود نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»
بيائيم فعلا حداقل با يک صفحه در روز شروع کنيم!
ياعلي مدد ... التماس دعا

 

 

بخش دوم

ديگر مطالب ارسالی

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

mimkaf1986@yahoo.com

در جواب شايعه وجود قبر نبيين نوح و آدم (ع) در ايران!

خیلی مختصر و کوتاه باید به این دوست بیگانه پرست و ضد میهن عرض کنم همونطور که دوست دیگری اشاره فرمودن بجای تعصب و افکار کودکانه و با عرض شرمندگی دستمال دست گرفتن برای اعراب و مسلمین باید با دلیل و مدرک صحبت کرد.
شما هرزمان که دلایل صحیح و معتبری را برای ادعای حضور آرامگاه آن دو بزرگ در سرزمین اعراب در دست داشتین میتوانید بیان کنین.البته دوباره تاکید میکنم دلایل معتبر نه چند حدیث از افرادی که صحت و سلامتشان جای سوال دارد.
همچنین همه دوستان میتوانند با جستجو در گوگل به صحت ادعا مبنی بر امکان حضور کشتی و آرامگاه آنها پی برده و بجای چند حدیث محمل به تحقیقات مخققین در این زمینه دست پیدا کنند.
با تشکر
پدرام

 

 

chehrzad332@yahoo.com

امیر قلعه نوعی حق مسلم ماست!

درست بعد از شکست مقتدرانه‌ی تیم ملی در مقابل تیم چهارم جام جهانی ۲۰۰۲ که تازه هفته‌ی پیش امیر قلعه نوعی در برنامه‌ی نود روشنمان کرد باخت در ضربات پنالتی را فیفا باخت حساب نمی‌کند طومار نوشتیم و به نیت اعضای کادر فنی تیم کمپین یک میلیون امضا راه انداختیم که مربیگیری تیم ملی را کل یوم بدهند به ژنرال و یک صدا فریاد زدیم ژنرال اول بشی آخر بشی دوست داریم، بعد چی شد؟ یک مشت عناصر معلوم‌الحال و دست نشانده‌ی استکبار جهانی به اسم کمیته‌ی انتقالی رفتند و تمام کاسه کوز‌ه‌ها را سر ژنرال شکستند و چه بساطی راه انداختند و آن عادل فردوسی پ‍ور نامرد که در عقبه‌ی ورزشی‌اش فقط یک بار توی مدرسه پینگ پنگ بازی کرده بود یک لشکر جمع کرد و چه توهین‌ها و چه افتراها به ژنرال نزد ژنرالی که آزمون و خطایش را پس داده بود و وقت بازدهی‌اش فرا رسیده بود و طی یک برنامه‌ی سه دوره‌ای می‌خواست تیم ملی را به جام جهانی ۲۰۱۸ برساند. اصلآ ما فقط بلد شده‌ایم نیروهای داخلی را خرج کنیم و بعد برویم آن کلمنته‌ی پروازی را با ناز و ادا بیاوریم اینجا، که همه دیدند فردوسی پور مزدور چه کارها برایش نکرد فقط کم مانده بود جلوی دوربین لپش را ببوسد که پشت دوربین همین کار را هم کرد و امیرخان در حرکتی شجاعانه این مسئله را افشا کرد، اصلآ به قول ژنرال که در همین برنامه‌ی هفته‌ی‌ پیش نود گفت: فکر کرده‌اید انرژی هسته‌ای کم چیزیست که جوانان ما به آن دست پیدا کرده‌اند؟ این یعنی چرا مربیگری تیم ملی را نمی‌دهید به امیرخان؟ نه واقعآ چرا نمی‌دهید؟ وقتی جوانان ما به انرژی هسته‌ای دست پیدا می‌کنند سرمربیگری تیم ملی فوتبال از دست امیرقلعه نویی برنمی‌آید؟ مربیگری فوتبالی که ما با دو تا گوش خودمان شنیدیم ناصر حجازی در یک برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی در موردش فرمود: فکر نکنین چیز پچیده‌ایه ما بچه‌ها را می‌فرستیم تو زمین بقیه‌ش با اوناس! خلاصه اگر دیر بجنبید تیم‌های قدرتمندی مثل پاختاکور ازبکستان خواهان جذب ژنرال هستند بس نبود این همه فیفا دی که بیهوده خرج شد بس نبود این همه نیروی داخلی آزمون و خطا پس داده که یکی یکی خرج شدند به سرنوشت آن مزدوری که یک جو معرفت فوتبالی بو نکرده بود نگاه کنید که در همان برنامه‌ی نود رسوای عالم شد و برادر هاشمی پوزه‌اش را به خاک مالید خلاصه ازما گفتن بود آقای کفاشیان!

 

 

salarilaleh@yahoo.com

اين بازيگر پيشكسوت حدود يازده روز پيش به دليل انسداد روده در بيمارستان بستري و تحت عمل جراحي قرار گرفت و ساعتي پيش مرخص شد. براين اساس،وي كه قرار بود امروز نيز در بيمارستان تحت نظر باشد،بنا به صلاحديد پزشك مربوطه‌اش از بيمارستان آتيه مرخص شد. حال عمومي اين بازيگر پيشكسوت سينما،تلويزيون و تئاتر مطلوب است و كاملا بهبود يافته است

 

 

hamed.1360@yahoo.com

حكايت يك سفر، از محرم تا صفر



 

دين براى زنده ماندن، احتياج به عاشورا داشت و عاشورا براى پاينده ماندن، البته محتاج اربعين بود؛ هيچ خونى، بى‏خون دل همواره نمى‏جوشد. هيچ پيامى بدون پيامبر ابلاغ نمى‏گردد؛ زين رو حتى از حلقوم بريده نيز بايد فرياد برآورد. با گوشهاى بريده نيز بايد شنيد. با چشم‏هاى از حدقه بيرون درآمده نيز بايد ديد. بى‏دست نيز مى‏بايد ساقى بود كه گاه لازم است بى‏عباس(س)، علمدار باشى و بى‏حسين(ع)، امام. حتى گاه لازم است كه در عين زن بودن به سان جوانمردان، گام بردارى...سنگ صبور كاروان باشى. براى "رقيه" حسين(ع) باشى و براى "سكينه" عباس(س). اين نيز كافى نيست، گاه لازم است نقش پيامبران را ايفا كنى. پيامبر پيام برادر باشى. رسول خون. ابلاغ اين رسالت اما فرياد مى‏خواهد. دادخواهى عليه بيداد مى‏خواهد.
اين داد و فرياد، تنها از حلقوم توست كه سزاوار بيرون تراويدن است؛ كه حلقوم‏ها را همه بريده‏اند...تو مانده‏اى و جماعتى يتيم. تو مانده‏اى و رسالتى عظيم. جماعت يتيم، از يك سو محتاج مهربانى‏هاى مكرر توست و از ديگر سو اين خون حسين(ع) است كه براى ابلاغ پيام خود چشم به لب‏هاى ترك بسته تو دوخته است. از كربلا تا شام،: براى يتيمان هم پدر بوده‏اى هم مادر. كار سختى بود كه تو به نيكى از پس آن گذشتى، ليك اينك كارى سخت‏تر، ابتكارى ديگر از تو مى‏طلبد؛ تو بايد از سخنانت تازيانه بسازى و با كلام، انتقام خون امام را بگيرى. از حلقوم تو بايد همان بيرون آيد كه حسين مى‏خواهد. تو بايد غربت حسين را نيز جبران كنى. تو بايد به جاى تمام آن بيست و پنج سال سكوت پدرت نيز فرياد برآورى. تو بايد "فاطمه(س)" باشى اما نه بين در و ديوار، كه اگر بانگ برآرى و پيام برادر را ابلاغ كنى در و ديوار بر شاميان آوار خواهد شد. شك مكن؛ معجزه تو فرياد است...اشك را يتيمان به حد وفور مى‏ريزند، اما تو كارت نه گريستن بر فقدان برادر كه نگريستن بر پيام بر زمين مانده اوست. پس درنگ مكن، بانگ بردار، پيام برادر را ابلاغ كن. آن قدر شيوا و رسا كه داغش تا ابد بر دل يزيديان باقى بماند. بگو كه حسين(ع) چرا مكه را به مقصد كربلا ترك گفت. بگو كه حسين(ع) چرا راضى به مصالحه با اصحاب ستم نشد....و بگو كه در اين سفر از كربلا تا شام و از محرم تا صفر چه بر سر تو و ذريه آخرين فرستاده خدا آوردند...بگو كه دين محمد(ص) نيازمند اربعين حسين(ع) است و اين وسط همه كاره تو هستى. اما مبادا تصور كنى كه قليلند ياران تو، بسيارند، پرشمار به تعداد همه حروف، به عدد تمام كلمات، به استعداد هر آنچه كه جمله هست. پس، برگو، كه برادر چه مى‏خواست و بر او چه گذشت. برگو كه تاريخ، جنايت حرمله را فراموش نكند. كه عشق به اباعبدالله(ع) را در وجودش خاموش نكند. اگر مى‏خواهى كربلا در كربلا باقى نماند بايد فرياد بر آورى بايد بخروشى، اگر كه مى‏خواهى خون برادر، همواره در تاريخ بجوشد...تو بايد كارى كنى كه در آخرالزمان حتى از مزار برادرت نيز بترسند. تو بايد كارى كنى كه چشم‏ها جز براى حسين(ع) مبدل به چشمه نشوند. تو بايد كارى كنى كه اشك تنها به عشق عاشورا بريزد. تو بايد هر زمانى رإ؛ عاشورا كنى. از هر زمينى بايد كربلا بسازى، تو بايد بارقه اميد اهل حق باشى. صاعقه‏اى نيز بر فرق اباطيل. آرى، اين همه وظيفه توست؛ آخر قرار است تو جوانمردترين زن تاريخ باشى. بهترين پيامبر. بلندترين فرياد، سردار اربعين حسين(ع). علمدارى با اصحابى از جنس كلام. پيامبر با اعجازى از جنس سخن. حسينى ديگر، در شمايل يك زن، كه اگر چه "خون" نداد ولى چه بسيار كه "خون دل" خورد.
***
هان اى زينب(س) با تو هستم. مى‏ خواهمت بگويم سپاس ، كه بى ‏اربعين، حلقوم دين را نيز بريده بودند. اما ما كه باشيم كه مديون تو باشيم؛ آدميت، ممنون توست. تو بر شهادت، منت گذاشتى. شرافت، مديون توست. مردانگى بايد هم در ركابت، جوانمردى بياموزد!

 

 

mahdi.mahdinejad@yahoo.com

تلاش اسرائیل برای ساخت تجهیزات
بسیار کوچک جنگی با بهره‌گیری از فن‌آوری نانو

اسرائیل امروزه تلاش می‏کند تا به منظور ترور افراد مورد نظر با بهره گیری از فن آوری نانو (نانوتکنولوژی) تجهیزات نظامی پیشرفته و کوچکی را تولید کند.
روزنامه عبری زبان یدیعوت آهارانوت جمعه گذشته طی گزارشی نوشت که ارتش اسرائیل در جنگ آتی خود از تجهیزاتی استفاده می‏کند که ما آن‌ها‌ را در فیلم‌ها‌ی علمی ـ تخیلی دیده ایم.
عمیر پرتس وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در این زمینه گفته است:«جنگ اخیر لبنان ثابت کرد که ما به تجهیزات نظامی بسیار کوچک نیاز داریم و معقول نیست که یک هواپیمای صد میلیون دلاری را تنها برای تعقیب یک فرد انتحاری به پرواز درآوریم حال آن که به وسیله نانوتکنولوژی این کار را می‏توانیم خیلی راحت تر انجام دهیم.»
وی در سخنرانی‌ها‌ی اخیر خود از بخشی از این تجهیزات کوچک و نامرئی که کارشناسان در حال ساخت و تولید آن هستند پرده برداشت. این تجهیزات عبارتند از:
ـ جواهر هوشمند: عبارت است از مجموعه دستگاه‌ها‌یی متشکل از حس گرهای بسیار کوچک که می‏توان آن‌ها‌ را در مواضع دشمن پخش کرد.
ـ زنبور مصنوعی: عبارت است از رباتی مجهز به یک موتور کوچک که مانند هواپیمای بدون سرنشین عمل می‏کند، به کوچه پس کوچه‌ها‌ی تنگ می‏رود، وسایل ارتباطاتی دشمن را مختل کرده و قادر است که از اهداف خود عکس برداری کند و افراد مسلح را به وسیله شلیک تیر یا انفجار خود از بین ببرد.
ـ دست کش‌ها‌ی مصنوعی: هنوز معلوم نیست که این دست کش‌ها‌ چگونه عمل می‏کنند اما کارشناسان و محققان در صدد تولید نوعی دستکش هستند که یک نظامی به وسیله آن می‏تواند درهای محکم را شکسته و وزنه‌ها‌ی سنگنین را بلند کند. همچنین قرار است که مانند این دستکش کفش مصنوعی نیز ساخته شود.
ـ سپر زرهی: این سپر از ابزارهای بسیار سبک و کوچک برای حمایت از نظامیان در برابر گلوله و ترکش‌ها‌ ساخته می‏شود و برای انواع خودروهای نظامی و غیر نظامی نیز می‏توان این سپر را درست کرد.
ـ حس گر ضد شهادت طلبان: این حس گرها بسیار کوچک هستند و قابلیت نصب در اماکن عمومی را دارند و می‏توانند شخص انتحاری را از راه دور به وسیله پارمترهای مختلف مانند بوی مواد منفجره، دما یا وزن تشخیص دهند.
منابع اسرائیلی بر این باورند که طی سه سال آینده نمونه‌ها‌ی این تجهیزات برای آزمایش آماده خواهند شد. پرتس در صدد است تا صدها میلیون دلار برای بررسی و مطالعات مربوط به ساخت و تولید این گونه تجهیزات از نقاط مختلف جهان جمع آوری کند.

 

 

ashoora63.ht@gmail.com

حقارت سفیر انگلیس

سفیر انگلیس در تهران یکی از چندین سفیری بود که در مراسمی در ایام دهه فجر برای تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به حضور رئیس جمهور رسید.
اول فکر میکردم در این مراسم شرکت نکرده باشد اما در میان انبوه سفرا، "جفری آدامز" را در صف انتظار برای ملاقات با رئیس جمهور یافتم و جالب اینکه سفیر انگلیس تقریبا در انتهای صف، برای مدتی طولانی منتظر ملاقات با محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران ماند.
شنیده و دیده بودم که سفرای انگلیس خیلی تلاش می کنند تا پرستیژ خود را حفظ کنند، حتی در حالات نشست و برخاست اما اینبار سفیر انگلیس با حالتی حقیرانه به انتظار ایستاده بود؛ شاید به این خاطر که خیلی به ادامه ارتباط با ایران نیاز دارند.
فرصت را غنیمت شمردم و بعلت غفلت اکثر عکاسان از این صحنه، با موبایل شکارش کردم

جفری آدامز سفیر انگلیس در تهران
نفر وسط تصویر(عینکی قدبلند)- جفری آدامز سفیر انگلیس در تهران

جفری آدامز سفیر انگلیس در انتهای صف انتظار دیدار با رئیس جمهور احمدی نژاد
سفیر انگلیس در تهران در انتهای صف انتظار دیدار با رئیس جمهور احمدی نژاد

 

.

alirezamajidi@gmail.com

کامپیوتر در دنیای هالیوود - قسمت اول:
هالیوودی‌ها لینوکس را دوست دارند

استودیوهای دیسنی/پیکسار، DreamWorks، سونی و ILM و سایر استودیوهای فیلم‌سازی از لینوکس برای ساختن فیلم‌های خود استفاده می‌کنند. هالیوود به 3 دلیل علاقه دارد که از لینوکس به جای سسیتم عامل‌های دیگری مانند ونیدوز و مکینتاش استفاده کند: لینوکس بهتر، سریع‌تر و ارزان‌تر است.
در هالیوود 95 درصد کامپیوترهای دسکتاپ و سرور از لینوکس استفاده می‌کنند. بله! برای ساختن بیشتر جلوه‌های ویژه فیلم‌هایی مانند اسکوبی دو، ماتریکس ، تایتانیک، گلادیاتور، بازگشت سوپرمن، چه رؤیاهایی می‌آیند، گربه‌ها و سگ، شرک ، شاهزاده مصر، ارباب حلقه‌ها، هر پاتر و ... از برنامه‌های گرافیکی که در محیط لینوکس کار می‌کنند مانند RAYZ، مایا و یا Shake استفاده شده است. البته این نرم‌افزارها رایگان نیستند و قیمتی بین 8 هزار تا 15 هزار دلار دارند.
استودیوهای انیمیشن‌سازی هم از نرم‌افزارهای تجاری موجود در بازار و هم از نرم‌افزارهای ساخته شده به وسیله نرم‌افزارنویسان خودشان برای خلق انیمیشن‌ها استفاده می کنند. بیشتر نرم‌افزارهای داخلی برای سیستم عامل IRIX نوشته می‌شوند و از آنجا که این سیستم عامل شباهت زیادی با لینوکس دارد، وارد کردن آنها به محیط لینوکس بسیار آسان‌تر از از محیط ونیدوز یا مکینتاش است.
برای خلق شخصیت «یودا» در قسمت دوم «جنگ‌های ستاره‌ای» از نرم‌افزارهای خلق چهره مبتنی بر ILM  استفاده شد:

 309mmlinuxyoda.facial.jpg

برای ساختن قسمت اول انیمیشن «شرک»، 41 کامپیوتر پنتیوم 3 یک گیگاهرتزی با 2 گیگابایت رم به صورت سری به هم متصل شدند. در پروژه شرک 80 درصد کامپیوترها از لینوکس و 20 درصد کامپیوترها از IRIX استفاده می‌کردند.

منبع : softpedia

 

 

yazynh@yahoo.com

توقيف کتاب شيعي
و جنجال بر سر تدريس شيعه در الازهر

چندي پيش يکي از متفکرين جهان اسلام که رئيس دانشگاه الازهر، بزرگ‌ترين دانشگاه اهل سنت جهان است، اظهار داشت از اين پس دانشجوي شيعه نيز توسط اين دانشگاه پذيرفته مي‌شود و فقه شيعه نيز به عنوان يکي از مذاهب اسلام مي‌تواند به صورت يک رشته جداگانه در اين دانشگاه تدريس شود. وي همچنين با برخي از مسوولين جمهوري اسلامي از جمله آقاي دکتر علي لاريجاني ديدار و گفتگو کرد و از طرف جهموري اسلامي نيز به آن‌ها وعده داده شد که شعبه‌اي از دانشگاه الازهر در ايران تاسيس و دروس فقهي اهل سنت توسط اساتيد خود الازهر در ايران تدريس شود. در پي اين اقدام، وهابيون که به ضلالت و پايان تاريخ عمر خود پي برده‌اند، به وحشت افتاده و بزرگان آن‌ها که از نظر سياسي نيز در سطح پاييني از شعور قرار دارند و حرف‌هايشان در نهايت به محکوميت خودشان منجر مي‌شود، در اظهار نظرهايي جالب با اين اقدام مخالفت شديد خود را ابراز داشته و در کمال تعجب بزرگان اهل سنت گفتند اگر اساتيدي که براي تدريس به ايران مي‌روند شيعه شوند، چه کنيم؟! مخالفت با تصميم شيخ الازهر به نقل از جهان به مجلس مصر که ظاهرا خالي از گمراهان وهابي نيست، نيز کشيده شد و «علي لبن» يکي از نمايندگان افراطي رسما از مجلس مصر خواست اقدامي سريع جهت جلوگيري از اين امر بکار بندند. وي نيز که مانند وهابيون ترس از شيعه شدن مدرسين و محصلين را دارد، گقت «اين امر موجب مقايسه مذاهب توسط دانشجويان غير شيعه مي‌شود»!! در صورتي که مقايسه بين دو چيز اصولا امري عقلاني بوده و نماينده مذکور اگر از حق بودن مذهب خود اطمينان دارد، نبايد از چنين مقايسه‌اي هراس داشته باشد. لبن براي پوشاندن وحشت خود ادامه داد «دانشجويان الازهر به آموزش کليه مذاهب از جمله مذهب شيعه در يک واحد دانشگاهي مي‌پردازند و لازم نيست براي تدريس اين مذهب رشته جداگانه‌اي راه‌اندازي شود.» اما وي به اين مساله اشاره نکرد که تدريس کل يک مذهب در تنها يک واحد! کمي غيرعقلاني به نظر مي‌رسد!. وي همچنين به اين مساله اشاره نکرد که تدريس يک مذهب شيعه توسط اساتيد مذهب ديگر و آن هم احتمالا به صورت گزينشي و تنها با تاکيد بر نقاط مشترک با تدريس واقعي و مفصل توسط اساتيد همان مذهب فرق دارد و در فضايي کاملا آزاد به دانشجو اين حق را مي‌دهد که خود با رجوع به عقل و وجدان خود دريابد که کدام راه بهتر است. شايان ذکر است که پيش از اين نيز بسياري از عراقيان شيعه که به مصر پناهنده شده‌اند، با مخالفت شديد دولت مصر براي ساخت حسينيه روبرو شدند! اين همه دشمني با شيعه از جانب مذهبي که خود را حق مي‌داند، براي چه؟! اين نشانگر اين است که يا خود را حق نمي‌دانند و به حقانيت شيعه پي برده‌اند و يا کمترين عقل و شعوري براي مردم قايل نيستند و مي‌ترسند همگي به سرعت با برگزيدن مذهب شيعه گمراه شوند!! در اين راستا مجمع پژوهش‌هاي اسلامي مصر نيز بسياري از کتب و مجلات شيعيان از جمله کتاب احمد راسم النفيس را مصادره کرد. احمد راسم النفيس يکي از چندين و چند عالم اهل سنتي است که پس از تحقيق و بررسي اين مذهب حقه و کنار گذاشتن تعصبات کورکورانه راه خود را به سوي خداوند پيدا کرد و مذهب تشيع را براي خود برگزيد. وي در اين کتاب به چگونگي شيعه شدن خود مي‌پردازد.

 

 

Aghamir@mahabghodss.com

،بارها انسان برای دفاع از خود
.خود را می کشد
،در زمانی بسیار دور
.مردی می زیست که مردم او را مصلوب کرده بودند
زیرا او آنان را بسیار دوست می داشت
.و مردم نیز وی را بسیار دوست می داشتند
شاید تعجب کنید اگر به شما بگویم
!که من چند روز پیش او را سه بار دیدم
بار اول
از به زندان بردن زن زناکاری ممانعت کرد
و در بار دوم
با شراب خوران می نوشید
و در بار سوم
با مردی درگیر شد
.زیرا می خواست کلیسا را مکانی برای تبلیغ قرار دهد
اگر آنچه درباره ی خیر و شر می گویند راست باشد
.پس سراسر زندگی من در گناه سپری شده است
.بخشش چیزی جز نیمی از عدالت نیست
،کسی به من ستم نکرد
.مگر آنکه به برادرش ستم کرده باشم

جبران خلیل جبران
کتاب ماسه و کف
برگردان: حیدر شجاعی

 

 

gharibeh_ashena57@yahoo.com

بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع می گویند یه موقع خیلی عذر می خوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن میگویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله بپردازم .
خب همه ما می دانیم معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینه ها مشترک و در برخی زمینه ها متفاوته اولین مسئله ای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی میشود حفظ مسئولیت میباشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی میباشد این نقطه اختلاف و اما نقطه اشتراک اینه که خواه یا نا خواه هر دوی آنها قبل از ازدواج اکثر مواقع مسائل جنسی هم مدنظرشون قرار میگیره پس اینجا شد نقطه اشتراک در اینجا دو طرف به جای آنکه به نقاط مشترک فکر کنند باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها ار به حداقل کاهش دهند . حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده میدهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیتها نسبت به دوران مجردی براشون شکل میگیره که این طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درامد آنها در دوران مجردی میباشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا میرسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر میرسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درامد دارم و فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو میبردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمیکنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش میکرد نه بیشتر پس به این درامد و این امکانات نمیرسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.
به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی میباشد و زود گذر ، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده ، کرده ؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواسته اید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایده ال باشد شما را به عرش میبرد مردان بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب نا صحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط می کنید به جای آنکه در انتخابهاتون اولین معیار شما از انتخاب همسر رابطه جنسی باشد و ظاهرو ... اولین معیار را بر پایه صداقت ، صبر ، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر . هیچوقت همسری انتخاب نکنید که از شما بزرگتر باشد ، از شما زیبا تر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایین تر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد .
قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر میکنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی می دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اونروزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت میبنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد . مسلم و پر واضح است که یکسری از شناختها در طول زندگی بدست می اید و قبل از ازدواج مشخص نمیشود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی شما برخی رفتارهاتون رو زماینی میشناسید که وارد زندگی مشترک شده اید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد.
زیاد میبینم و میشنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره می گویند زن که بگیره خوب میشه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد میگن بچه دار که بشه خوب میشه و درآخرم باز میگن طلاق که بیگره خوب میشه جالبه ، خواهشن اگر میخواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس میکنید ضعفی دارید باید قبل از ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمیخورند ( از جمله خوده من ) خوب اطرافیان میگویند زن که بیگره دست پخت زنشو مجبور بخوره ای بابا این مسئله چه ربطی به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته ، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی . و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند .

سخن آخر :
باز هم یاداور میشوم ازدواج بزرگترین ریسک در طول زندگی انسان است در انتخاب همسر دقت کنید اگر ازدواج کردید و زندگی بدی دارید دلیل نمیشه دیگران را از ازدواج منع کنید . در مورد امر ازدواج آینده نگر باشید اما گام به گام پیشروی کنید و عجله نکنید اکثر مواقع زندگی بعد از ازدواج اون چیزی نیست که قبل از ازدواج بهش فکر میکردیم بلکه دقیقا چیزایی هستش که ما بهشون فکر نمیکردیم پس دقت کنید . در انتخاب همسر هم باید منطق به خرج داد و هم احساس اما کفه منطق در ترازو باید سنگین تر باشد . خودشناسی یک هنر محسوب میشه انسانی موفقه که بتونه خودش رو بشناسه پس امیدوارم هنرمندان قابلی باشید . زیاد سخت نگیرید همه اینها زودتر از انچه فکر کنید میگذرد . موفق باشید

 

 

lazgee@yahoo.com

چگونه جای مناسب برای کارمند جدید را
تشخیص دهیم

1. 400 آجر را در اتاقی بسته بگذار.

2. کارمندان جدید را در اتاق بگذار و در را ببند.

3- آنها را ترک کن و بعد از 6 ساعت برگرد.

سپس موقعیتها را تجزیه تحلیل کن:

الف: اگر آنها آجرها را دارند می شمرند آنها را بخش حسابداری بگذار.

ب: اگر آنها از نو (برای بار دوم) دارند آنها را می شمرند، آنها را در بخش ممیزی بگذار.

س: اگر آنها همه اتاق را با آجرها آشفته کرده اند،(گند زده اند) آنها را در بخش مهندسی بگذار.

د: اگر آنها آجرها را به طرز فوق العاده ای مرتب کرده اند آنها را در بخش برنامه ریزی بگذار.

ای: اگر آنها آجرها را به یکدیگر پرتاب می کنند آنها را در بخش اداری بگذار.

اف: اگر آنها در حال خوابند، آنها را در بخش حراست بگذار.

جی: اگر آنها آجرها را تکه تکه کرده اند آنها را در قسمت فناوری اطلاعات بگذار.

اچ: اگر آنها بیکار نشسته اند آنها را در قسمت نیروی انسانی بگذار.

آی:اگر آنها سعی می کنند آجرها ترکیبهای مختلفی داشته باشند و مدام جستجوی بیشتری می کنند و هنوز یک آجر هم تکان نداده اند آنها را در قسمت حقوق و دستمزد بگذار.

جی: اگر آنها اتاق را ترک کرده اند آنها را در قسمت بازاریابی بگداز .

کا: اگر آنها به بیرون پنچره خيره شده اند، آنها را در قسمت برنامه ریزی استراتژیک بگذار.

ال: اگر آنها با یکدیگر در حال حرف زدن هستند: بدون هیچ نشانه ای از تکان خوردن آجرها، به آنها تبریک بگو و آنها را در قسمت مدیریت ارشد قرار بده

 

 

mhrsanei@googlemail.com

موضوع انشا: رژيم بهتر است يا ورزش

يكي از موارد ي كه در اكثر كسانيكه تصميم به لاغري مي گيرند مشاهده مي شود ميل به كسب نتيجه در كمترين زمان است ( بعد از انتخاب راحتترين روش) نكته اي كه در اغلب تبليغات روشهاي لاغري ديده مي شود .
همانگونه كه گفتم خيلي از افراد چاق عمري را به پرخوري گذرانيده اند و مثلا در طي 10 سال 20 كيلو چربي اضافه كرده اند حال يك دفعه و در عرض سه ماه مي خواهند اين چربي را اب كنند . بدون اينكه بدانند واقعا با اين كار چه بلائي بر سر بدن خود مي آورند.
از نظر علماي علم بدنسازي و فقهاي فيتنس ! بهترين روش براي رفع چربي هاي زائد بدن ( دقت كنيد ننوشتم لاغر شدن چونكه شما با اين روش حتي وزن هم اضافه مي كنيد ) تمرينات با وزنه و ورزش هوازي ( دويدن و امثالهم ) است و بدترين روش رژيم گرفتن شديد و روشهاي مانند كالري صفر و دكتر اتكينز و مشابه آن است و اما دليل آن چيست .
از آنجائيكه حقير عمري را دود مودم خورده و از منابع اينترنت و محضر استادان علوم ورزشي و ساير مجلات و منابع تحقيق و تفحص بسيار كرده ام دانسته و داشته و نداشته را در اين باب در اختيارتان قرار مي دهم .
اصل مهم در اين روش اين است كه براي چربي سوزي بايد سوخت و ساز بدن (متابوليسم ) را بالا برد و رژيم گرفتن دقيقا برعكس اين حالت را بوجود مي آورد به دو روش اول اينكه وقتي كه رژيم شديد و كم كالري مي گيريد بدن به حالت دفاعي مي رود و فرض مي كند كه شما در شرائط قحطي گير كرده ايد بنابراين متابوليسم را پائين مي آورد دوم اينكه زمان رژيم بدن كل كالري را از منابع چربي استفاده نمي كند بلكه شروع به شكستن بافت پروتئيني يعني عضلات مي كند و با توجه به اينكه عضله متابوليت ترين بافت بدن به شمار مي رود ( يعني بيشترين مصرف كالري در آن صورت مي گيرد) و از عضلات به عنوان كوره بدن نام مي برند اين مورد و كاهش بافت عضله هم موجب كاهش سوخت وساز بدن مي شود حال تصور كنيد كسي را كه با اين روش وزن كم كرده به محض اينكه رژيم را رها مي كند با متابوليسم كمتر شروع به ذخيره چربي بيشتر و دچار برگشت وزن مي شود واين يعني رژيم هاي يويوئي بد نيست بدانيد يك كيلو چربي در شبانه روز 5 كالري و يك كيلو عضله 60 كالري مي سوزد
براي چربي سوزي به اين روش بايد عمل كنيم 1- رژيم اصولي 2- ورزش هوازي ( براي چربي سوزي) 3 – تمرين با وزنه ( براي عضله سازي ) البته دوري از استرس – بي خوابي و بسياري موارد ديگر هم دراين امر دخيلند كه پرداختن به همه آنها در اين مقال نمي گنجد همين بس كه بدانيد هنگام استرس كورتيزول ترشح مي شود كه كورتيزول ضمن سركوب هورمونهاي عضله ساز ( تستسترون) موجب جمع شدن چربي در اطراف شكم مي شود و موجب شكستن بافت عضلاني ميشود .
تمرين با وزنه به دو روش موجب چربي سوزي مي شود يك موجب عضله سازي مي شود كه عضله بيشتر يعني سوخت و ساز بالاتر و مساوي با چربي سوزي بيشتر يا حداقل ذخيره چربي كمتر دوم اينكه هنگام تمرين با وزنه متابوليسم بدن تا 24 ساعت حدود 5 تا 10 كالري در هر ساعت بالاتر است و به عبارت ديگر حتي هنگام خواب هم بعد از تمرين با وزنه چربي سوزي مي شود .
و اما ورزش هوازي به ورزشهائي كه در زمان طولاني حجم زيادي از عضلات و با شدت كم به كار گرفته مي شود ورزش هوازي گفته ميشود دو – شنا – دوچرخه سواري مثالهائي از ورزشهاي هوازي هستند بر عكس ورزشهاي غير هوازي به سري ورزشهاي پرشدت و كوتاه گفته مي شود كه تمرين با وزنه نمونه بارز آن است نوع انرژي كه در هركدام از اين ورزشها به كار گرفته مي شود كاملا متفاوت است در تمرينات هوازي است كه بدن به سراغ ذخائر چربي مي رود ضمن اينكه بعد از ورزشهاي هوازي ( همان آئروبيك ولايت ما) تا 5 و 6 ساعت متابوليسم بدن بيشتر است و چربي بيشتري ميسوزد .
دوستان بارها گفته ام و بار دگر مي گويم هيچ روش و فرمول جادوئي و دستگاه معجزه گر وجود ندارد روزي يك سيب و دو تا كرفس خوردن و ساير روشهاي اشتباه ديگر مدتها است كه منسوخ شده بايد بدنسازي كنيد – هله هوله نخوريد و تحرك كافي داشته باشيد .
يكي از قهرمانان بدنسازي گفته 99 درصد مردم مثل ما نيستند و همين است كه همه ما را تحسين مي كنند .

صانعي
وبلاگ فيتنس - لاغري پايدار
www.getinshape.blogfa.com

 

 

aliakbar_313@yahoo.com

فصل پيام

اربعين آمد و اشكم ز بصر مى آيد
گوئيا زينب محزون ز سفر مى آيد
باز در كرببلا شيون و شينى بر پاست
كز اسيران ره شام خبر مى آيد



 

وقتى كه گرد و خاك پيكار عاشورا فرو نشست و صداى چكاچك شمشيرها، با واپسين تپش قلب مجاهد مردان ، خاموش گشت و زمانى كه خنجر سياه كين ، فرياد سرخ حسين عليه السلام را همراه حنجره اش بريد دوران پس از حسين يعنى فصل پيام آغاز شد.
عصر عاشورا آغاز رسالت بود و از همان ساعت ، خون گرم سالار شهيدان ، دروازه دلهايى را گشود كه با هيچ لشگرى بجز خون فتح نمى شد.
عصر عاشورا پايان حضور جسمانى امام حسين در صحنه و آغاز عصر عشق به حسين بود و از آن غروب سرخ فام تا امروز، بشريت در عصر حسين زيست كرده است ، كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا.
عصر عاشورا پايان حضور جسمانى امام حسين در صحنه و آغاز عصر عشق به حسين بود و از آن غروب سرخ فام تا امروز، بشريت در عصر حسين زيست كرده است ، كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا.
پس از آنكه كارزار پايان يافت و حسين ، عمود خيمه عشق ، بر زمين افتاد و طوفان طف فرو خوابيد، مبارزه نوينى در برابر ظلم آغاز و جبهه اى به وسعت قلب همه انسانها باز شد. اين بار قهرمان داستان زينب است و زبان گوياى او و امام سجاد عليه السلام شمشير برانى است كه رگ حيات ستم را قطع مى كند.
كاروان اسرا، از كانون حماسه دور مى شود و حال و هواى آنان ائينه تمام نماى ماهيت نهضت حسين است . از سرهاى بريده نور مى بارد و از راس نورانى حسين عليه السلام آواى قرآن بگوش مى رسد: ام حسبت آن اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من اياتنا عجبا
شبها، اهل بيت قرآن و نماز شب مى خوانند و ذكر خدا از لبانشان جدا نمى شود و از اسارت خويش و شهادت مردانشان پشيمان نيستند.
اين قافله بجاى آنكه نشانه افتخارات لشكر كوفه باشد نمايشگر قساوت يزيديان و مظلوميت و حقانيت سپاه جان باخته عشق است .
زينب ماموريتى ويژه و سنگين به عهده دارد. شهداء در قتلگاه آراميده اند و تكليف خود را به بخوبى انجام داده اند و شاهدان بايد در طول مسير، رسالت تبليغى خود را به انجام رسانند. آيا اسارت و زنجير مانع از انجام تكليفشان خواهد بود؟ آيا كشته شدن عزيزانشان و تالمات روحى ناشى از آن ، آنان را از مسئوليت خطير ابلاغ پيام باز خواهد داشت ؟
خيابانهاى كوفه و شام و مجلس يزيد و ابن زياد جواب اين پرسشها را بخوبى مى دهد كه هيچ نيرويى قادر نيست ايمان زينب و زبان رساى على گونه اش را به زنجير كشد.
دست ستم در پوشش تبليغاتى عوامفريبانه و زهر آلوده به خون فرزندان فاطمه آلوده شده است و جو مسموم تحريف حقايق هنوز اجازه نمى دهد تا مردم از ماهيت جنگ نينوا آگاه شوند. فريادى روشنگر لازم است تا مردم پشت جبهه را از عوام فريبى ها و تحريف ها آگاه شوند. فريادى روشنگر لازم است تا مردم پشت جبهه را از عوام فريبى ها و تحريف ها آگاه سازد. جنگ تبليغاتى آغاز مى گردد. جنگى نابرابر كه در يك طرف ، حكومت با تمام ساز و برگ تبليغاتى و در طرف ديگر زنان و كودكانى داغديده ، گرسنه و خسته .
زينب در كوفه و شام پرده از چهره كريه بنى اميه برداشته و با منطق علوى ، مغلطه ها و سفسطه هاى ابن زياد و يزيد را افشار مى كند و با افشاگريهاى روشنى بخش خود، از جنايت هولناكى كه در سرزمين خونبار تف رخ داده پرده بر مى دارد و بدين ترتيب نقاب از سيماى حسينيان و فرزندان رسول خدا كنار مى رود و...
اعتراضها، قيامهاى و انقلابها يكى پس از ديگرى آغاز مى شود و پيام كربلا به گوش تاريخ مى رسد و عاشورا را جاودانگى مى يابد و قتلگاه حسين عليه السلام قبله گاه مى گردد و امت هاى افسرده را جانى دوباره مى بخشد.
در فصل پيام خون ، زينب عاشورايى در تبعيد به پا مى كند و جوامع بشرى از آن تاريخ به بعد گلواژه آزادى و شهادت را از شجره خونين كربلا مى چينند. و اينك اى حسين ! آرامگاه و بارگاه تو آرامش بارگاههاى متعفن طاغوتيان را بر هم زده و زيارتگاه شيفتگان حق و تشنگان عدالت ، گشته است و تربت پاك تو سربازان عاشقى تربيت كرده است كه در طول تاريخ عاشوراها ساخته اند و پرچم امر به معروف و نهى از منكر را كه در كربلا برافراشتى بر تارك تاريخ به جنبش در آورده اند و خيمه عشقى كه در نينوا زدى همچنان بر پا نگهداشته اند.
ياد بود رستاخيز عاشوراى تو هر سال با شكوهتر از سال پيش بر پا مى شود و هر محرم و صفر شور و شعور و عشق و عقل ، در صحنه جامعه و در درون انسانها به ملاقات هم مى آيند، اگر عشق تو در دلها نبود عقل بى پناه مى ماند و اگر شور تو بر سرها نبود شعور مى خشكيد.
ياد بود رستاخيز تو هر سال از عاشورا تا اربعين ، خلق جهان را متوجه پيام قيامت مى كند. عاشورا روز شهادت حماسه سازان و اربعين روز زيارت مرقد عاشور سازان است .
عاشورا خروس خون حسين و اربعين ، پژواك اين فرياد ظلم شكن است . عاشورا و اربعين نقطه ابتدا و انتهاى عشق نيست بلكه چله عارفانه شيعه است ولى نه مثل چله درويشان و مرتاضان در كنج عزلت و خانقاه . بلكه همچون خود حسين در ميانه انسانها و جامعه .
عاشورا تا اربعين نقطه اوج عشق حسين است و در اين چهل روز، حسين عليه السلام تنها سخن محافل و مجالس است تا در طول عمر انسان بهانه بيدارى ظلم ستيزى باشد.
عاشورا زمانه خون و ايثار و اربعين بهانه تبليغ و پيمان است ، عاشورا روزى است كه حسين با تاريخ سخن گفت و اربعين روزى كه تاريخ ، پاى درس حسين عليه السلام مى نشيند.
عاشورا روزى كشت خون خدا در كوير جامعه ظلم زده و و اربعين آغاز برداشت اولين ثمره آن است . اربعين فرصتى براى اعلام همبستگى با عاشورا است .
زيارت اولين زائران حسين و بازگشت اهل بيت امام بر سر خاك گلگون شهيدان بهانه اى منطقى براى تاسيس عزاى اربعين بود. اولين حسين عليه السلام چه جابر باشد و چه ديگران و جابر قبل از اهل بيت به كربلا آمده باشد يا پس از آنان و اين حضور چه در اربعين اول باشد و چه در اربعين دوم ، تغييرى در فلسفه اعلام اربعين به عنوان چهل روز عزاى براى حسين عليه السلام ايجاد نمى كند.
چهل روز متوالى - از عاشورا تا اربعين در واقع مراسم سالانه و رسمى اعلام انزجار از ظالمان تاريخ است و در اين اعتراض عمومى ، حسين سمبل شجاعت ، پايمردى و آزادگى و يزيد نماينده و مظهر جور و فجور است . در اين چهل روز ياد حسين صدرنشين محفل دلها است و افكار عمومى بيش از هر حادثه مهم ديگرى تحت تاثير حادثه كربلا است و اين چهل روز فرصت مناسبى است تا مردم ، عشق به حسين و كينه و تنفر از قاتلان او را در دل خود بپرورانند و اين كينه مقدس را با پوست و گوشت خود و فرزندانشان در آميزند و عظمت گرمى حماسه عاشورا را به هر عصر و نسلى برسانند و شور عاشورا را هر سال تازه تر از سال گذشته بر پا كنند تا كلاس درس عاشورا هر سال با شكوهتر از سال پيش ‍ دائر گردد. اينجاست كه فلسفه اربعين رخ مى نمايد. باشد تا ما نيز از اين كلاس پر بار درس شهادت بياموزيم و خود را جهت يارى مولايمان حضرت مهدى (عج ) آماده نمائيم .
اربعين حسينى بر تمام حسينيان تسليت باد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، لطفا (!) فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

8 اسفند / 27 فوريه / 19 صفر

Mobin_s2004@yahoo.com
8 اسفند ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
صلح با عثماني پس از دو سال جنگ در قفقاز

27 فوريه 1579 ميلادي پس از دوسال جنگ ، ميان ايران و عثماني يك پيمان صلح امضاء شد. بيشتر صحنه هاي اين جنگ در قفقاز بود. سپاهيان ايران در قره باغ، شماخي و دربند قفقاز عساكر عثماني را شكست داده بودند.در اين جنگها حمزه ميرزا صفوي نيروهاي ايران را فرماندهي مي كرد. در اين رشته جنگها، تعرض از جانب عثماني ها بود كه نيروهاي ايران دست به حمله متقابل مي زدند.

 

بازداشت سرلشكر قره ني

گزارشهايي كه در اين روز در اسفند 1336 در تهران انتشار يافت نشان مي داد كه سرلشكر ولي قره ني معاون ستاد و رئيس اداره اطلاعات ارتش بازداشت شده و در يك محكمه نظامي محاكمه خواهد شد . طبق شايعات آن روز، اين ژنرال قصد حذف شاه را داشت. قره ني كه مدتي در زندان بود پس از پيروزي انقلاب، وزير دفاع شد و سپس به قتل رسيد و گروه فرقان متهم به طرح نقشه قتل او شد.

 

اصلاح مبدأ تقويم ايران

چهار سال و چند ماه پس از برگزاري مراسم تاسيس دولت مركزي ايران به دست کوروش بزرگ 25 قرن پيش از آن، در تهران اعلام شد كه تصميم گرفته شده است مبدآ تقويم رسمي ايران از هجري خورشيدي به سالروز ايجاد دولت واحد ايرانيان به رهبري کوروش و آغاز شاهنشاهي او تغيير کند كه دوهفته بعد ( 24 اسفند 1354 ) با مصوبه پارلمان اين تصميم قطعي شد و به صورت قانون درآمد و از نوروز ، سال در تقوبم رسمي ايران 2535 قرار گرفت كه تا شهريور 1357 ( 2537 ) به همين صورت بود و همه سر برگهاي نامه هاي دولتي كه قبلا چاپ شده بود تغيير يافت. سران مذهبي ايران با اين اقدام مخالف بودند و آن را سرآغاز تغييرات ديگري از اين دست از جمله تغيير الفباي نوشتن و حذف برخي از تعطيلات مذهبي و ... مي پنداشتند. جعفر شريف امامي که در شهريور 1357 نخست وزير شده بود، با هدف راضي کردن روحانيون، اين قانون را لغو کرد و مبدا تقويم ايران بار ديگر به هجرت بازگشت.

 

حمله به كالسكه محمدعلي شاه در تهران با بمب دستي

27 فوريه سال 1908 (هشتم اسفند 1286) در تهران به سوي كالسكه محمد علي شاه قاجار دو بمب دستي پرتاب شد كه ضمن آن عده اي جلودار و محافظ يمين و يسار كشته شدند، اما به خود شاه آسيبي نرسيد. محمدعلي شاه از گاخ گلستان عازم باغ دوشان تپه بود كه به سوي كالسكه او بمب پرتاب شد.
    در پي اين حادثه به دستور شاه ظفر السلطنه فرماندار تهران را چوب زدند. ظفرالسلطنه همان روز (پيش از رويداد حمله به كالسكه) به عنوان وزير جنگ معرفي شده بود كه پس از كتك خوردن به زندان افتاد.

Mobin_s2004@yahoo.com
27 فوريه ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
شاه انتخابي فرانسه به انگلستان گريخت

27 فوريه 1848 لوئي فيليپ پادشاه فرانسه سه روز پس از كناره گيري به لندن گريخت. وي پس از دو سال زندگي در انزوا در انگلستان در اين كشور درگدشت . فرانسويان در جريان انقلابات سال 1848 اروپا از 23 فوريه شعار تظاهرات خودرا بركناري لويي فيليپ قرارداده بودند و او عصر روز بعد ( 24 فوريه ) كتاره گيري كرد.
    در پي كناره گيري لويي ناپلئون، در اين كشور جمهوري دوم برقرار شد. نظام جمهوري فرانسه پس از انقلاب اواخر قرن 18 اين كشور دوباره سلطنتي شده بود.
    لويي فيليپ از جمله شاهزادگاني بود كه در 1789 از انقلاب فرانسه حمايت كرده بود و يك بار در زير پرچم انقلاب به نام ژنرال فرانسه با اتريش به جنگ پرداخته بود. انقلاب فرانسه عنوان دوك دو ارلئان را از لويي فيليپ نگرفته بود.
    پس از سقوط امپراتوري ناپلئون كه با راي مستقيم فرانسويان امپراتور آنان شده بود ، لويي فيليپ با بازگشت فرانسه به دوران اشراف ( داراي لقب ، ولي بعضا بدون ثروت زياد) مخالفت كرد و اين مبارزه ، او را عملا در كنار بورژواها ( توانگران بدون لقب ) قرارداد كه پس از فرار شارل دهم جانشين لويي 18 از فرانسه با كمك همين بورژوا ها پادشاه فرانسه شد.
    وي براي اين كه به پادشاهي خود مشروعيت بدهد شرط پادشاه شدن را راي پارلمان قرار داد و پارلمان كه در صدد رفع بحران ناشي از فرار شارل دهم به انگلستان بود راي به پادشاه شدن لويي فيليپ داد .
    لويي فيليپ به دليل حمايت از بورژوا ها به تدريج علاقه و حمايت كارگران و روشنفكران را از دست داد و سرانجام بر اثر فشار آنان مجبور به كناره گيري و فرار شد. وي نزديك به 18 سال پادشاه مشروطه فرانسه بود.

 

روزي كه پدر اندونزي بي اختيار شد

سوكارنو در سال 1965در حال نوازش دخترش مگاواتي
 (رئيس جمهوري كنوني)

27 فوريه سال 1967 ژنرال سوهارتو كه چند سال پيش از رياست كشور اندونزي معزول شد و به اتهام سوء استفاده هاي متعدد تحت تعقيب قضايي قرار گرفته است دكتر احمد سوكارنو موسس جمهوري اندونزي و نخستين رئيس جمهوري اين كشور را كه قبلا تحت نام هند هلند مستعمره اين كشور بود مجبور كرد كه اختيارات اجرايي خود را به او تفويض كند و از آن پس تنها عنوان پدر اندونزي را داشته باشد و رئيس تشريفاتي ( بدون اختيار ) كشور باشد.
    سوكارنو از بانيان جنبش كشورهاي غير متعهد مانع ورود شركتهاي اصطلاحا چند مليتي به اندونزي و استثمار اين كشور توسط انها بود و به علاوه از حزب كمونيست اندونزي كه از احزاب كمونيست بزرگ جهان بود حمايت مي كرد و اين عمل او قابل تحمل غرب نبود.
    يك اقدام حزب كمونيست بر ضد ژنرالهاي هوادار غرب در اندونزي در نيمه دهه 1960 كه پيروزي با دوام نداشت بهانه را به ژنرالها از جمله سوهارتو داد تا اختيارات سوكارنو را به تدريج از او سلب كنندو ...
    

برخي ديگر از رويدادهاي 27 فوريه

  • 280:   كنستانتين كه باا قتدار تمام از 306 تا 336 ميلادي بر امپراتوري روم حكومت كرد، مسيحي شد و شهر قسطنطنيه ( استانبول ) را ساخت به دنيا آمد.

  • 1797:   بانك انگلستان پوند كاغذي( نوت ) به جريان گذارد و اين كار را از اسكناس يك پوندي شروع كرد.

  • 1801:   كنگره امريكا با وضع يك قانون اداره امور شهر واشنگتن كه عنوان ناحيه كلمبيا (D.C) را دارد و به هيچ ايالتي تعلق ندارد زير نظر خود قرار داد.

  • 1909:   عثماني بر ضميمه شدن بوسني به قلمرو امپراتوري اتريش صحه گذارد.

  • 1916:   در اين روز گروهي از كارمندان دولت وقت ايران كه پرداخت مقرري آنان عقب افتاده بود ، به منظور اعتراض و وصول آن در سفارت روسيه در تهران متحصن شدند!!. آنان كه اغفال محركان شده بودند نمي دانستند كه چنين اشتباهات، در تحليل بيگانگان به ضعف وطندوستي تعبير مي شود و نه تنها به تاريخ و سابقه درخشان ملت آسيب مي زند بلكه باعث تشويق خارجي به مداخله مي گردد.

  • 1964:   (اسفند 1342) حكومت نظامي در تهران كه از 15 خرداد آغاز شده بود تمديد شد.

  • 1991:   جنگ آمريكا با عراق پس از پرتاب موشك از عراق به يك قرارگاه نظاميان آمريكا در كشور سعودي كه منجر به كشته شدن 28 آمريكايي شد پايان يافت.
     

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    19 صفر هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com
    نداريم!

     

     

     

     

     Ãاطلاعات روزانه

     

    آب و هوا

    تهران

    3
    11

    اهواز

    12
    23

    تبريز

    -4
    5

    شيراز

    5
    18

    مشهد

    3
    16

    بندرعباس

    16
    27

    کرمان

    7
    26

    اصفهان

    0
    17

    يزد

    5
    22

    کرمانشاه

    0
    10

    اراک

    -3
    5

    رشت

    5
    8

    دبی

    18
    28


     

    نرخ  ارز، سکه و طلا در بازار آزاد

    1388 تومان
    940 تومان
    1845 تومان
    870 تومان
    250 تومان
    258 تومان

    يورو اروپا:
    دلار آمريکا:
    پوند انگليس:
    يکصد ين ژاپن:
    ريال عربستان:
    درهم امارات:

    245000 تومان
    110000 تومان
    62500 تومان
    217000 تومان

    يک بهار آزادی:
    نيم بهار آزادی:
    ربع بهار آزادی:
    طرح جديد:


     

    اوقات شرعی (به افق تهران)

    اذان ظهر : 12.17

    اذان مغرب : 18.15

    اذان صبح فردا : 5.15

    طلوع آفتاب فردا : 6.38
     

     

     

     

     

     

    Ãهديه روزانه

    دانلود مجلات و کتب خارجي

    Electronic Gaming Monthly 
    ماه مارس

    جديدترين شماره از ماهنامه
    Electronic Gaming Monthly

    تاریخ انتشار: مارس 2008
    تعداد صفحات مجله: 100
    حجم فایل: 17 مگابايت
    رمز فايل: www.mobin-group.com

    برای دانلود مستقيم مجله، اینجا کلیک کنید



     

     

     

     

     

     

     Ãتکنولوژي روزانه

    فرفره با دوربین دیجیتال
     

    فرفره های بچگییمان را به یاد می آورید؟ حتما به خاطر دارید زمانیکه یک قطعه کاغذ رنگی پیدا می کردیم با چه حوصله و مهارتی از آن یک فرفره می ساختیم و از چوب بستنیمان هم برای دسته اش استفاده می کردیم! چه زود گذشت. کار دستی زیبایمان تنها برای چند سانتیمتر در هوا معلق مانده و چند قدم آنطرفتر به نحوی عجیب بر زمین واژگون می شد. می گویند همه چیز مدرن شده باورمان نمی شود. اخیرا طراحان اسباب بازی به فکر مدرن کردن فرفره های رنگیمان افتادند. در یک اقدام جالب طراحان شرکت YANKO Design به فکر طرحی جدید برای این فر فره ها افتادند. در انتهای دسته این فر فره که از جنس پلاستیک فشرده است نوعی دوربین کوچک تعبیه شده است. با کمک انرژی جنبشی دستمان می تواند اوج بگیرد و بالا رود. در حین اوج گرفتن از شور و اشتیاق شما بر روی زمین به صورت دیجیتالی فیلم رکورد خواهد کرد. به محض تمام شدن ذخیره انرژی جنبشی اش بر زمین واژگون نمی شود. بلکه به صورت اتو ماتیک در ضمن یک نزول زیبا به زمین بر گشته و بر روی سطحی جای میگیرد. از قیمت تمام شده این طرح و زمان ورود آن به بازار هنوز هیچ خبری در دسترس نیست. از طرفی هنوز هم در عجبیم و ضرورت این فیلم بر داری را نمی دانیم!
    منبع

    Robovie شما را در مراکز فروش راهنمایی می کند


    آیا تا کنون در مراکز فروش مسیر را گم کرده اید؟!یا شاید هم فر زندتان را در مغازه ای جا گذاشته اید؟ اگر چه این امر کمتر زمانی ممکن است در مراکز فروش کشورمان اتفاق بیفتد.در اکثر موارد پاساژ ها و مراکز خرید آنقدر بزرگ نیستند که کسی مسیر را گم کند . اما این مسئله در کشور هایی نظیر ژاپن یک معضل است. وسیع بودن فروشگاهها همیشه خریداران را با مشکل گم شدن و فراموش کردن مسیر برگشت مواجه میسازد. حتی اگر ساکن آن متطقه هم باشند ممکن است باز هم مسیر بازگشت خود را فراموش کنند. این امر باعث شد تا طراحان ژاپنی به فکر طراحی نوعی ربات جهت روئت افرادیکه مسیر خود را گم کرده اند بیفتد. این ربات که Robovie نام دارد می تواند از هر مسافتی افرادیکه سر گردان هستند و مسیری اصولی را طی نمیکنند تشخیص داده و مودبانه آنها را نسبت به حرکت در مسیرشان راهنمایی کند. این ربات به کمک تکنولژی TELECOMUNICATION و 16 عدد دوربین , 6 عدد لیزر و 9 عدد RFID reader می تواند موقعیت 20 نفر را به طور همزمان مکانیابی کرده به داد گم شدگان برسد. قرار است از اواسط سال 2008 این ربات در مراکز فروش Osaka حاضر و مورد استفاده قرار گیرد. اگر او را از نزدیک ملاقات کردید از گم شدنتان خجالت نکشید. البته اگر با دیدن چشم های بزرگ و عجیبش مسیر بعد خود را فراموش نکردید!

    منبع
     

     

     

     

     

     

     Ãکتاب روزانه


    غلات و امامان شيعه


    ‌‌

    معرفی کتاب:
    غلاة معناى كسانى است كه از حد تجاوز كرده باشند. معناى لغوى اين لغت عام است شامل همه كسانى كه درباره شخص يا چيزى به هر نوعى غلو كنند مى شود و اختصاص به گروه و فرقه خاصى ندارد.
    در مذهب شیعه به کسانی اطلاق شده است که درباره ائمه اهل بيت(ع) غلو مى كنند، ثانياً غلو و زياده روى آنان به حدى است كه آنها را به جهت خدايى مى رساند يا قائل به حلول جوهر خدايى در روح آنان مى شوند.
    نوشتار حاضر درصدد است ضمن شرح مختصرى از عقائد غلات و تاثيرات منفى آن در جامعه هاى مسلمين، نقش ائمه عليهم السلام در روشن كردن انحراف آنان را ترسيم نماید، و با نقل برخوردهاى بعضی از امامان شيعه با اين گروه منحرف نشان دهد كه چگونه ائمه با اعمال خود مرز تشيع را از همه عقائد و اندشه هاى ضددينى، هرچند كه بنام دين باشند، جدا كردند.
    فهرست مطالب کتاب به شرح زیر است:

    ● تعريف غلو

    ● غلو در اديان پيشين

    ● تعريف غلاة

    ● غلو در اهل سنت

    ● فرقه هاى غلات در كتب ملل و نحل:

    ● علل پديد آمدن غلات منتسب به شيعه

    ● اعتقادات غلات

    ● چگونگى موضعگيرى امامان شيعه در برابر غلات

    ● برخوردهاى صادقين(ع) در برابر غلات

    ● برخوردهاى امام جوادعليه السلام با غلات

    ● برخوردهاى امام هادى عليه السلام با غلات

    ● برخوردهاى امام مهدى(عج) و نواب اربعه با غلات

    ● تاثير غلات بر تاريخ شيعه


    دانلود کتاب:

    لينک دانلود  (نسخه الکترونيکي با حجم کمتر از يک مگابايت)

    براي دانلود، روي لينکهاي بالا کليک سمت راست کرده و Save Target As را بزنيد.
     

     

     

     

     

     

    Ãزندگي روزانه

    کار، مُد، سلامتی، خانواده، رموز موفقیت و ... (مردمان)

    مثبت انديشي
     در زندگي شخصي و كاري

     

    قسـمـت اعـظـم استرس و بدبختی زندگی آدم ها به خاطر منفی نگری و منفی بافی است.همیشه جنگی سهمگين بین تفکرات مثبت و منفی وجود داشته است، و اکثر اوقات این نیروهای منفی هستند که حکمفرما میـشونـد. گـاهی اوقات وقتی به خودمان می آییم ميبینیم کـه نتوانسته ایم جلوی این نیـروهـا و تـفـکرات منـفـی را بگیریم و آنها موفق شده اند همه ی زندگی ما را اسیر خود سازند.
    عـقـل سـلیم حکـم میـکند که تفکر مثبت و مثبت اندیشی تـاثیر بسیار خوبی بر همه ی ما دارد. من خودم به شخصه خیلی سعی می کنم تا مثبت نگری را در زندگی خود الگو سـازم، اما گاه گداری تفکرات منفی به سراغم می آیند، و
    باید اعتراف کنم که طبیعت انسان، تفکرات منفی را خیلی زودتر و راحت تر از تفکرات مثبت جذب می کند. به نظر من بهترین زمان برای مرور تفکرات و اندیشه های مثبت در ذهن، قبل از خواب و در رختخواب است. در این زمان می توانید خیلی خوب با ضمیر ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنید، و با همان تفکرات مثبت به خواب روید. و بعد که از خواب بیدار شدید، آن تفکرات در ذهنتان مانده است و تمام روز مثبت فکر خواهید کرد.
    راه های زیادی برای ایجاد مثبت اندیشی در شما وجود دارد. یکی از این راه ها، تجسم فکری است. مطالب این مقاله بیشتر برای افرادی که در خانه کار می کنند نوشته شده است، اما برای سایر افراد با شغل های دیگر نیز قابل استفاده می باشد.


    تجسم فکری و کار در خانه
    اولین تجربه ی من از تجسم فکری موفق زمانی اتفاق افتاد که تازه استخدام شده بودم. مطالعه و تمرین زیادی در این زمینه نکرده بودم و کاملاً اتفاقی رخ داد و سالها بعد بود که من تازه فهمیدم چه اتفاقی افتاده است.
    من به مدت یک هفته دوره های آموزشی مدیریت را می گذراندم که همکلاسی هایم همه بسیار جوانتر از من بودند. تقریباً روز سوم، تمرینی به ما دادند که انجام دهیم. این تمرینی انفرادی بود که هرکدام از ما باید جداگانه روی آن فکر می کردیم و مینوشتیم. موضوع تمرین این بود: بهترین و کاملترین روز ما در 5 سال آینده چه روزی است.
    تعجب من از این بود که این موضوعات چه ربطی به آموزش مدیریت دارد، اما دقیقاً یادم هست که از انجام آن خوشحال بودم. من قوه ی تخیلی بسیار عالی دارم و موضوع این تمرین برای من بسیار ساده بود. یک ساعت زمان داشتیم و هیچ عجله ای در کار نبود. فضا بسیار ساکت و آرام بود و من توانستم ذهنم را به پرواز درآورم.
    صادقانه روز دلخواه و مطلوب خود را تصور کردم. کنار دریا زندگی می کردم و کنترل زندگیم در دستم بود. جایی کار نمی کردم، در واقع خود اشتغال بودم. همین مسئله مهمترین نکته ی آرامش بخش در آن روز بود. روز توام با استراحت بود، اما من در خانه کار می کردم. هر وقت دوست داشتم کارم را رها می کردم و به هواخوری می رفتم. دریا همیشه پیش روی من بود.
    وقتی نوشته ام را دوباره خواندم، چیزی که بسیار متعجم کرد این بود که آن روز مطلوب و تخیلی هیچ شباهتی با زندگی واقعی آن روز من نداشت. روز کامل و مطلوب من در 5 سال آینده کاملاً تغییر کرده بود.
    مدت زمانی بعد از آن جریان بود که آنچه نوشته بودم به حقیقت پیوست، حدود 5 سال بعد بود که من اهمیت آن تمرین را دریافتم. فکر می کنید در آن تمرکز کوتاه توانسته ام به ناخودآگاه خودم دستورات لازم برای رسیدن به آن آینده ی مطلوب را بدهم؟ مطمئن نیستم. اما همین که این مسئله اتفاق افتاد برای من کافی است.
    شما هم این تمرین را امتحان کنید. فکرتان را آزاد کنید، و به هیچ کس اجازه ندهید آنجه نوشته اید را بخواند.
    اگر اعتقاد دارید که آنچه برای من اتفاق افتاد، شانسی و اتفاقی نبوده است، و کاری برایتان هست که بخواهید آن را در خانه انجام دهید، چرا در کارتان از چنین تصویرسازی و تجسم فکری استفاده نمی کنید؟ هیچ نیازی برای پیروی از یک قانون و قاعده ای خاص نیست، می توانید برحسب نیازهای خودتان عمل کنید. راه های زیر را امتحان کنید:
    1. مکان و زمانی آرام پیدا کنید و فکر کنید که دوست دارید در موقعیت شغلیتان چه تغییری صورت بگیرد. وقتی به تصویری روشن رسیدید، آن را روی کاغذ بنویسید. همانطور که مشغول آن هستید، آن را در ذهن تجسم کنید.
    2. درمورد موانع اصلی سر راه موفقیت خود فکر کنید و آنها را روی کاغذ بنویسید. بعد برای هر مانع و مشکل، تجسم کنید که چطور می توانید راه حلی برای از میان برداشتن آن پیدا کنید.
    3. به مهارتهای جدید فکر کنید که برای رسیدن به موفقیت به آنها نیاز دارید و آنها را روی کاغذ یادداشت کنید. خود را در طلب کسب آن مهارتها تجسم کنید.
    وقتی لیست خود را تدارک دیدید، احتمالاً 6 تا 8 مورد پیش رویتان قرار گرفته است. دوباره این لیست را مرور کنید و آنها را طوری بازنویسی کنید که به صورت جملاتی مثبت درآیند. از نوشتن اصطلاحات تردید آمیز مثل "ممکن است" یا "احتمالاً" خودداری کنید. همه چیز را با یقین و اطمینان کامل بنویسید.
    وقتی از لیست خود راضی شدید، هر روز آن را مرور کنید. هر روز صبح، وقت نهار و وقت خواب بهترین زمان برای انجام این کار است. لیست را برای خود بخوانید، هربار هر مورد را برای خود تجسم کنید و حداقل ده بار آن را برای خود تکرار کنید. روی تجسم های خود خوب تمرکز کنید تا خوب به عمق ناخودآگاه شما حک شوند.
    از آن زمان به بعد، تجسم فکری برای من بسیار آسان شده است. اما اگر برای شما کمی غریب و ناشناخته است، اگر هر روز با جدیت این کارها را دنبال کنید، برای شما نیز بسیار آسان خواهد شدو قادر خواهید بود به راحتی این کار را انجام دهید.
    از تجسم فکری می توان برای روشن کردن راه مطلوب ما به آینده استفاده کرد. هربار که به روشی که برایتان توضیح دادم، تجسم فکری را انجام دهید، قدم گذاشتن و طی آن راه را برای خود آسان تر می کنید.
     

     

     

     

     

     

     Ãستون آزاد

    سرنوشت قاتلان و دشمنان سید الشهدا علیه السلام
    سرنوشت ستم‌پيشگان

    قسمت چهارم

    22-تمیم بن حصین
    در روز عاشورا پس از کشته شدن ابن ابی جویریه  از لشكر عمر بن سعد مردى ديگر به نام تميم بن حصين فزارى بيرون آمد و گفت: اى حسين و اى ياران حسين! آيا اين آب فرات را مى‏بينيد كه همچون شكم ماهيان مى‏درخشد؟ به خدا سوگند قطره‌ ا‏ى از آن نخواهيد چشيد تا لب تشنه مرگ را بچشيد. امام حسين پرسيد: اين كيست؟ گفتند: تميم بن حصين است.
    فرمود: اين و پدرش اهل آتشند. پروردگارا! او را امروز از تشنگى بكش. چنان گرفتار تشنگى شد كه از اسب در افتاد و زير سم ستوران كشته شد (الثاقب فی المناقب،ص341؛امالی شیخ صدوق، ص221؛ الثاقب فی المناقب، ص340-341).


    23-جابر بن یزید/ زید ازدی
    بنابر برخی نقل‌ها وی در حمله آخرین به پیکر مطهر سیدالشهدا ارواحنا فداه عمامه حضرت را برداشت. او به جنون و جذام مبتلا گردید و در پایان کار به دست مختار سوخته شد؛ البته همان طور که دیدیم بنا بر نقل دیگر اخنس بن مرثد این جنایت را انجام داد و به چنان سرنوشتی مبتلا شد(مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی، ج2، ص37؛ مثیر الاحزان، ص 76؛ لهوف،ص 178؛ المناقب، ج4، ص57و 111)


    24- جبیره کلبی
    روز عاشورا پس از آنکه سیدالشهدا ارواحنا فداه از هدایت دشمنان خویش به کلی ناامید شدند به یاران فرمودند که برخیزید و اطراف سپاه و خیام گودالی خندق مانند بکنید و در آن آتشی به پا کنید تا حمله از یک ناحیه انجام شود و اهل حرم در امان بمانند. کار اصحاب که تمام شد یکی از سپاهیان ابن زیاد فریاد زد که یا حسین قبل از آتش آخرت برای آتش دنیا عجله کرده‌ای؟
    امام به او فرمودند:
    آیا با آتش جهنم به من طعنه می‌زنی در حالی که پدرم تقسیم کننده بهشت و جهنم است و پروردگارم غفور و رحیم؟
    سپس ایشان از یاران خویش پرسیدند:«آیا این مرد را می‌شناسید؟»
    عرضه داشتند: جبیره کلبی.
    حضرت دست به سوی آسمان برداشته و فرمودند:
    خدایا او را پیش از آتش جهنم در آتش دنیا بسوزان.
    به محض آنکه کلام ایشان تمام شد اسب جبیره رم کرد و او را با سر به درون آتش انداخت (مقتل الحسین علیه السلام و مصرع اهل بیته،ص99-100). جبیره در آن آتش سوخت و منادی از آسمان ندا داد :«ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله، اجابت سریع بر تو مبارک.»
    عبدالله بن مسرور می‌گوید تا این ماجرا را دیدم از میدان نبرد با ایشان بازگشتم (ینابیع الموده، ص410).


    25- جریر بن مسعود حضرمی
    در حمله آخرین به پیکر مطهر سیدالشهدا ارواحنا فداه رحیل بن خیثمه جعفی، هانی بن شبیب بن حضرمی و جریر بن مسعود حضرمی کمان و حله‌های حضرت را به یغما بردند و مختار همگی آنان را پس از دستگیری در آتش سوزاند (المناقب،ج4،ص111).


    26- جعوبه/ جعونه بن حویه حضرمی
    در حمله فوق لباس آن حضرت را جعوبه بن حویه دزدید. او تا لباس را به تن کرد چهره‌اش دگرگون شد، موهایش ریخت و پیسی گرفت(المناقب،ج4،ص57؛ مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی، ج2، ص 37). مختار او را نیز پس از دستگیری سوزاند (المناقب، ج4، ص111).


    27-جمّال (ساربان و شتربان)
    سعيد بن مسيب نقل مي‌كند سیدالشهدا ارواحنا فداه شهيد شد و مردم در سال آينده براى اعمال حج رفتند. من به حضور حضرت على بن الحسين عليهما السلام مشرف شدم و به آن بزرگوار عرضه داشتم: «اى مولاى من! موسم حج نزديك شده. شما چه دستورى به من مي‌دهید؟»
    امام علیه السلام فرمود: «برو و حج به جاى بياور».
    من رفتم و مشغول اعمال حج شدم. در طول مدتى كه مشغول طواف كعبه بودم ناگاه با مردى مواجه شدم كه دست‌هايش قطع شده و صورتش نظير شب تار بود. وى به پرده‏هاى كعبه آويزان شده بود و مي‌گفت:«اى خدایى كه پروردگار كعبه‏اى، مرا بيامرز؛ گرچه مي‌دانم مرا نمى‏آمرزى حتی اگر ساكنان آسمان‏ها و زمين تو و آنچه را كه آفريده‏اى براى من شفاعت نمايند؛ زيرا جرم من خيلى بزرگ است».
    سعيد بن مسيب مي‌گويد من و دیگر مردم دست از طواف برداشتيم و در اطراف آن مرد اجتماع كرديم و به او گفتيم: «واى بر تو! اگر تو ابليس مي‌بودى جا نداشت كه از رحمت خدا مأيوس شوى. تو كيستى و گناه تو چيست؟»
    او گريان شد و گفت: «اى گروه! من خود را با اين گناه و جنايتى كه انجام داده‏ام بهتر مى‏شناسم.» ما گفتيم: «گناه خود را براى ما بازگو».
    گفت: «در آن موقع كه امام حسين علیه السلام از مدينه خارج و متوجه عراق شد من ساربان آن حضرت بودم. وقتى امام حسين علیه السلام براى وضو گرفتن مي‌رفت شلوار خود را نزد من مي‌گذاشت. من بند شلوار آن حضرت را ديدم به قدرى مي‌درخشيد كه چشم‌هایم راخيره مي‌كرد. من اين تمنا را داشتم كه آن بند شلوار از من باشد. تا اينكه وارد كربلا شديم و آن حضرت شهيد شد و آن بند شلوار با آن بزرگوار بود. خود را در مكانى پنهان نمودم. وقتى شب فرا رسيد و از مخفيگاه خود خارج شدم و در آن صحنه نورى را بدون ظلمت و روزى را بدون شب ديدم و جسد كشتگان روى زمين افتاده بود. من به علت آن شقاوت و خباثتى كه داشتم به ياد آن بند شلوار بودم و با خويشتن گفتم: به خدا قسم من به دنبال امام حسين مي‌روم، شايد آن بند شلوار در شلوار او باشد و من آن را غارت كنم.
    من همچنان به صورت كشتگان نگاه مي‌كردم تا اينكه با جسد امام حسين عليه السلام مواجه شدم و ديدم به رو بر زمين افتاده است. ولى جسد مقدسش سر ندارد. نور آن حضرت مي‌درخشيد و بدنش غرقه به خون بود. بادها به بدن مباركش مي‌وزيد. با خويشتن گفتم: به خدا قسم اين حسين است. وقتى به شلوار آن حضرت نگاه كردم ديدم همان طور است كه قبلا بود. نزديك آن بزرگوار رفتم و دست بردم تا آن بند شلوار را غارت نمايم. ولى ديدم آن حضرت چندين گره به آن زده است.
    من همچنان تلاش مي‌كردم تا يك گره از آنها را باز كردم.ناگاه ديدم آن بزرگوار دست راست خود را آورد و به نحوى آن بند شلوار را گرفت كه من نتوانستم دست مقدسش را رد كنم و بند شلوار را برگيرم و به آن دست يابم.
    نفس ملعون من مرا وادار نمود تا چيزى به دست آورم و دست‏هاى امام حسين علیه السلام را به وسيله آن قطع نمايم. لذا شمشير شكسته‏اى را یافتم و دست راست مقدس آن حضرت را به وسيله آن از بند جدا كردم.سپس دست آن مظلوم را از بند شلوار دور نمودم و دست خود را بردم تا گره بند شلوار را باز كنم ولى ديدم آن حضرت دست چپ خود را دراز كرد و آن را گرفت؛ چون من نتوانستم آن بند شلوار را غارت كنم لذا آن شمشير شكسته را برداشتم و دست مبارك او را بريدم و از آن بند شلوار جدا نمودم. دست خود را دراز كردم كه آن را برگيرم. ناگاه ديدم زمين دچار لرزه شد و آسمان به اهتزاز آمد. ناگاه شور و شين و گريه و صدایى به گوشم خورد كه مي‌گفت:
    وا ابناه! وا مقتولاه! وا ذبيحاه! وا حسيناه! وا غريباه! فرزندم تورا در حالی که نشناختند کشتند و مانع آب نوشیدن تو شدند.
    وقتى من با اين منظره مواجه شدم بى‏هوش شدم و خود را در ميان كشتگان انداختم. پس از اين جريان سه نفر مرد و يك زن را ديدم كه خلایق در اطراف آنان ايستاده بودند و زمين از صورت‌هاى مردم و بال‌هاى ملائكه پر شده بود. ناگاه شنيدم يكى از ايشان مي‌گفت:
    اى پسرم، اى حسين، جد، پدر، برادر و مادرت به فداى تو باد.
    ناگاه ديدم امام حسين علیه السلام در حالى كه سرمبارکشان  به بدنشان پيوسته بود نشسته و فرمودند:
    لبيك يا جداه يا رسول اللَّه، و يا ابتاه يا امير المؤمنين، و يا اماه يا فاطمة الزهراء، و يا اخاه که با سم شهید شدی، بر شما از من سلام.
    سپس امام حسين عليه السلام گريان شد و فرمود:
    يا جداه به خدا قسم، بر تو ناگوار است كه حال ما را به اين نحو بنگرى و اين عملى را كه كفار انجام دادند مشاهده نمایى.
     ناگاه ديدم آنان در اطراف امام حسين نشسته و براى مصيبت آن حضرت گريه مي‌كردند. حضرت زهراى اطهر سلام الله علیها مي‌فرمود:
    يا ابتاه، يا رسول اللَّه، آيا نمى‏بينى امت تو با فرزندان من چه کرده‏اند؟ آيا به من اجازه ميدهى من از خون محاسن حسينم بگيرم و پيشانى خود را به وسيله آن خضاب نمايم؟ و خدا را در حالى ملاقات نمايم كه با خون فرزندم خضاب كرده باشم؟
    پيغمبر اعظم اسلام صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «تو از خون حسين بگير، ما نيز خواهيم گرفت.»
    من ايشان را ديدم كه از خون محاسن امام حسين عليه السلام مي‌گرفتند و حضرت زهراى اطهر سلام الله علیها آن خون را به پيشانى خود مي‌مالید. پيامبر خدا و حضرت امير و امام حسن عليهم السلام خون رنگين حسين را به گلو و سينه و دست‏هاى خود تا آرنج خود مي‌ماليدند.
    شنيدم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مي‌فرمود:
    فداى تو گردم اى حسين؛ به خدا قسم خيلى براى من ناگوار است تو را با سر بريده، دو جبين غرقه به خون، گلوى خون آلود، به قفا افتاده، در حالی که رمل و ريگ بدن تو را پوشانده‏اند، مقتول و دو كف دست تو را مقطوع بنگرم. اى پسر عزيزم، چه كسى دست راست و چپ تو را بريده است؟
    امام حسين علیه السلام فرمود:
    يا جداه، يك ساربان از مدينه همراه من بود. وقتى من شلوار خود را براى وضو گرفتن در مكانى مى‏نهادم او مشاهده مي‌كرد و اين تمنا را داشت كه بند شلوار من از او باشد. چيزى مانع من نبود كه آن بند شلوار را به وى عطا كنم جز اينكه مي‌دانستم او اين جنايت را خواهد كرد.
    هنگامى كه من شهيد شدم وى خارج شد و مرا در ميان كشتگان جست و جو نمود. تا اينكه بدن بى‏سر مرا يافت. وقتى شلوار مرا مورد بررسى قرار داد آن بند شلوار را ديد. من گره‏هاى زيادى به آن زده بودم. وقتى يكى از آن گره‏ها را با دست خود باز كرد من دست راست خود را دراز كردم و روى بند شلوار نهادم.
    وى در ميدان جنگ به جستجوى حربه پرداخت، تا اينكه شمشير شكسته‏اى يافت و دست راست مرا قطع نمود. سپس يك گره ديگر را باز كرد و من دست چپ خود را روى آن بند شلوار نهادم كه آن را باز نكند و عورت مرا كشف ننمايد.
    او دست چپ مرا بريد. موقعى كه تصميم گرفت بند شلوار را باز كند شما را احساس نمود و خود را در ميان كشتگان انداخت.
    هنگامى كه پيغمبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم سخن امام حسين علیه السلام را شنيد پس از اينكه به شدت گريان شد در ميان كشتگان به سوى من آمد و نزد من ايستاد سپس به من فرمود:
     اى‏ ساربان مرا با تو چه كار!؟ تو آن دو دستى را قطع كردى كه جبرئيل و همه ملائكه مدت طولانى آنها را مى‏بوسيدند و اهل آسمان‌ها و زمين‏ها آنها را باعث خير و بركت مي‌دانستند. آيا براى تو كافى نبود كه اين ملعون‌ها اين ذلت و خوارى را دچار حسين كردند زنان پرده‏نشين وي را خارج نمودند؟ اى ساربان خدا روى تو را در دنيا و آخرت سياه كند! دست و پاهاى تو را قطع نمايد و تو را در رديف آن گروهى قرار دهد كه خون ما را ريختند و در مقابل خدا جرأت گستاخی پيدا كردند.
    هنوز نفرين آن حضرت تمام نشده بود كه دست‌هاى من شل شدند و اين طور احساس نمودم كه صورت من نظير شب تاريك سياه شده است و به اين حالت باقى مانده‏ام. من نزد اين كعبه آمده‏ام كه شفيع من شود، هرچند مي‌دانم خدا هرگز مرا نخواهد آمرزيد».
    راوى مي‌گويد: احدى در مكه باقى نبود مگر اينكه جنايت اين مرد را شنيد و به وسيله لعنت كردن او به خدا تقرب جست. هر يك از آن مردم به او مي‌گفتند: «اى لعين! همين جنايتى كه انجام دادى براى تو كافى خواهد بود» (بحارالانوار،ج45-ص316-319؛منتخب طریحی).
    گزارش دیگری در منابع وجود دارد که ممکن است ناشی از تفاوت در نقل باشد یا درباره ساربان دوم. در این نقل، مورد مطلوب ساربان برای غارت تکه لباس نفیسی که هنگام ازدواج سیدالشهدا ارواحنا فداه با شاه زنان دختر یزدگرد، ایشان از او هدیه گرفته‌اند بیان شده است. آسمانیان حاضر بر پیکر مطهر سیدالشهدا ارواحنا فداه علاوه بر چهار معصوم مذکور علیهم السلام، حمزه و  جعفر طیار نیز بوده‌اند. این جنایتکار انگشتان حضرت را برای تصاحب آن تکه قطع کرده بود. تفاوت این دو گزارش در جزئیات است و در اصل عقاب و نتیجه تقریبا یکی هستند (ر.ک:مدینه المعاجز،ج4، ص67-70).

    ادامه دارد ...

    سید هاشم ناجی موسوی جزایری
    بازنويسي: محمود مطهری نیا




     

     

     

     

     

     

     Ãستون ازاد

    پولدارترين هاي ايران
    كجا جمع ميشوند؟

    خيابان مطهري، روبه‌روي سنايي يك ساختمان معمولي قديمي پنج طبقه با نماي سفيدي است يك تابلوي آبي‌رنگ قديمي و كوچك سردر ساختمان نصب شده: «اتاق بازرگاني و صنايع و معادن تهران.» همه چيز عادي به نظر مي‌رسد. طبقه هم‌كف مثل هميشه شلوغ است، ارباب‌رجوع‌ مثل هر اداره ديگري جلوي كيوسك‌ها مي‌روند و كارهاي اداري‌شان را انجام مي‌دهند.
    اما پشت ساختمان در محل پاركينگ، گران‌قيمت‌ترين و لوكس‌ترين ماشين‌هاي تهران كه تعداد بعضي‌هايشان در تمام كشور كمتر از 10 دستگاه است يكي يكي وارد مي‌شوند. از هر كدام يك نفر پياده مي‌شود. اين يك نفرها، هر كدام مديرعامل يا عضو هيأت‌مديره بزرگ‌ترين شركت‌ها و مؤسسات اقتصادي و يا از سهامداران عمده بورس تهران هستند. و البته چند نفري را هم نمي‌توان جزو پولدارترين‌ها دانست. آنها به واسطه اطلاعات يا تخصصشان اينجا هستند.
    يكي دكمه بالاي پيراهنش را بسته و با محاسن بلند و تيپ سنتي، ديگري صورت اصلاح كرده، با كت و شلوار و كراوات از گران‌ترين برند‌هاي اروپايي تن كرده است.
    رفته رفته از ساعت يك و نيم تا ساعت دو بعدازظهر همه هيأت نمايندگان اتاق بازرگاني تهران در طبقه پنجم جمع مي‌شوند. 40 نفر نماينده بخش خصوصي و 20 نفر نماينده دولت. اين جمع درباره اقتصاد ايران تصميم مي‌گيرد. دور هم جمع شدند. براي كساني كه به صندلي‌هاي هيأت نمايندگان اين اتاق تكيه زدند رقم‌هايي كه جلويشان 11 تا 12 صفر باشد زياد عجيب نيست.


    آغاز جلسه
    ساعت دو هياهوي اتاق فروكش مي‌كند. جلسه معمولاً با سخنراني رئيس اتاق بازرگاني يعني«يحيي آل‌اسحاق» كه در راس ميز نشسته است شروع مي‌شود. پيرمردي كه موهايش را در اين اتاق سفيد كرده. يحيي آل‌اسحاق از قديمي‌ترين اعضاي اتاق بازرگاني تهران پس از انقلاب است و به گفته خودش عضو هيأت‌مديره بيش از ده‌ها شركت است. فكرش را بكنيد، هزار شركت!
    باور كنيد يا نه هيچ كدام از پولدارترين‌ها شاخ و دم ندارند، آدم‌هاي عادي با ظاهر عادي. دور تا دور افراد جالبي نشسته‌اند. كساني كه مردم بعضي از آنها را نه با عنوان عضو هيأت نمايندگان اتاق بازرگاني، بلكه با عناوين ديگري مي‌شناسند. اشتباه نكنيد، صفايي‌فراهاني براي ورزش اينجا نيامده. ايرج حسابي، پسر دكتر حسابي، بنيانگذار دانشگاه تهران كه هميشه در مورد فعاليت‌هاي اقتصادي او شايعه بوده و هست و او هم هميشه تكذيب كرده. مهرعلي‌زاده، نامزد دوره پيشين رياست جمهوري هم اينجاست. عسگراولادي از اعضاي معروف مؤتلفه كسي كه پسته ايران را در تمام دنيا با نام او و شركت حساس مي‌شناسند. حتي پسر شهيد مفتح، محمد صادق مفتح هم حضور دارد.
    جالب است كه بعضي از آنها بيرون از اتاق بازرگاني داراي گرايش‌هاي سياسي كاملاً متضاد با هم هستند، اما تا به حال در اتاق بحث سياسي خاصي شكل نگرفته است. همه اين افراد در اتاق بازرگاني به يك چيز فكر مي‌كنند «بخش خصوصي». در مورد مسائل اقتصادي آنها ترجيح مي‌دهند با هم همكاري كنند و گرايشات سياسي‌شان را به بعد از جلسه هيأت نمايندگان منتقل كنند.
    اصلي‌ترين كار اتاق بازرگاني، ارتقاي بخش خصوصي از طريق برنامه‌ريزي، ارائه پيشنهاد و راهكاري و يا اعمال فشار با اهرم‌هاي خاص و لابي‌هاي قدرتمند اقتصادي است كه البته مورد آخر زياد به صورت رسمي انجام نمي‌شود. هر كدام از اعضاي اتاق نماينده يكي از بخش‌هاي بازرگاني، صنعت و معدن هستند. آنها مشكلات بخش مربوط به خود را در اين جلسات عنوان مي‌كنند و احتمالاً در حاشيه جلسات كه بعضاً از خود جلسات مهم‌ترند به نتايجي مي‌رسند. بعد از آن با اعمال قدرت به دولت و يا مجلس از طريق تصويب قوانين و يا آيين‌نامه‌ها مشكلات بخش خودشان را برطرف مي‌كنند.
    بعضي وقت‌ها هم به سياست‌هاي مالي و اقتصادي دولت كه با منافع بخش خصوصي در تقابل هستند انتقاد‌هايي مي‌كنند. اين انتقادها مي‌تواند به نحوه نوشتن بودجه باشد و يا عملكرد گمرك و… به هر حال پرونده تا زماني كه مشكل برطرف نشود و يا وزير يا مسئول مربوطه به اتاق نيايد و پاسخگوي آنها نشود بسته نخواهد شد.


    نشست‌هاي صبحانه
    اينجا رسم و رسومات خاصي دارد و اعضاي آن با اين رسوم به خوبي آشنا هستند. همين رسم و رسومات و حاشيه‌هاي جلسات هستند كه بخش عمده تصميم‌گيري‌هاي كلان اقتصادي كشور را تعيين مي‌كنند.
    40 نفر نماينده بزرگ‌ترين اتاق بازرگاني خاورميانه كنار هم قدرت زيادي دارند. اين 40 نفر بي‌خودي دور هم براي گپ جمع نمي‌شوند، هر وقت آنها دور هم جمع مي‌شوند مي‌خواهند مانعي را برطرف كنند.
    وقتي يك وزير يا مسئول بخش دولتي براي صبحانه به اتاق بازرگاني دعوت مي‌شود، خودش بايد بداند چه اتفاقي در حال شكل گرفتن است. دعوت براي صبحانه از آخرين مراحل اعمال قدرت اتاق بازرگاني به شمار مي‌رود. او را براي صرف صبحانه دعوت مي‌كنند. روي ميز چاي شيرين و نان و پنير و كره و مربا… هست. اما اين نشست فقط براي صرف صبحانه تشكيل نشده. مهمان صبحانه بعد از پايين رفتن اولين جرعه چاي شيرين از گلويش سيبل انتقادهاي نمايندگان بخش خصوصي مي‌شود. به هر حال نشست صبحانه آخرين نشست خواهد بود، تا موقع صرف ناهار به هر شكلي كه شده مشكل حل شده است. بعضي از تغييرات ناگهاني كه از رسانه‌ها به اطلاع مردم مي‌رسد، از همين نشست‌هاي صبحانه نشأت مي‌گيرند. آخرين نشست صبحانه با دعوت از منوچهر متكي، وزير امور خارجه برگزار شد و نتيجه هم رضايت‌بخش بود!
    اما اتاق هميشه اين قدر خشك و جدي نيست. اگر يك تاجر يا سرمايه‌دار ورشكسته شود، رسم ديگر اتاق يعني گل‌ريزان براي او اجرا مي‌شود. اعضاي هيأت نمايندگان هر كدام به روش خاصي به او كمك مالي مي‌كنند تا بتواند دوباره فعاليت خودش را ادامه بدهد.


    پولدارترين‌ها
    چون از ابتدا در ايران مستقيم و غيرمستقيم و در عرف جامعه ثروتمند بودن به صورت يك ضد ارزش معرفي شده، پولدارترين‌هاي ايران علاقه زيادي به معرفي خود ندارند. دليل ديگر هم اين است كه سيستم مالياتي ايران مثل خيلي از كشور‌هاي ديگر شفاف نيست. مثلاً در آمريكا به دليل سيستم مالياتي شفاف پولدارترين‌ها مشخص مي‌شوند، اما در ايران هيچ كس نمي‌داند پولدار‌ترين شخص چه كسي است.
    ممكن است با دسترسي به اطلاعات بورس تهران و از روي سهام عمده‌اي كه يك شخص در شركت‌هاي مختلف دارد و يا از طريق درآمد كارخانه و يا شركت يك فرد بتوان ميزان سرمايه او را حدس زد، اما تعيين پولدار‌ترين كار ساده‌اي نيست.
    اما يك چيز مشخص است، پولدارترين‌هاي ايران در پايتخت ايران هستند و پولدارترين‌هاي پايتخت در اتاق بازرگاني پايتخت يعني اتاق تهران جمع مي‌شوند.
    اينجا همه هستند، از هر صنعت و صنفي، بزرگ‌ترين آنها به‌عنوان نماينده طيف خودش در اينجا حضور دارد.

    علاء ميرمحمدصادقي نماينده بخش معادن، كسي كه همه او را به‌عنوان پدر گچ و سيمان كشور مي‌شناسند. اولين صندوق قرض‌الحسنه انقلابي را 38 سال پيش در مسجد لرزاده تأسيس كرد. او بنيانگذار سازمان اقتصاد اسلامي است كه روزي قرار بود بانك خصوصي بازاري‌ها باشد اما با تهديد به استعفاي 7 عضو كابينه دولت موقت، به محاق تعليق رفت تا سرانجام در دولت احمدي‌نژاد به بانك قرض‌الحسنه تبديل شد.

    پدرام سلطاني نماينده بخش بازرگاني، جوان‌ترين عضو اتاق، شخصي كه با وجود جوان بودن به‌عنوان يكي از بزرگان بخش خصوصي پتروشيمي معروف است.


    محمد صدرهاشمي‌نژاد، از مؤسسان اولين بانك خصوصي كشور و رئيس هيأت‌مديره همان بانك، عضو هيأت‌مديره شركت ساختماني استراتوس، كسي نمي‌داند او چقدر ثروت دارد، اما در زمينه ساختمان‌سازي و بازرگاني از بزرگان به شمار مي‌رود.

    محمد شمس اردكاني، مديرعامل يك شركت بزرگ خودروسازي و از فعالين بنام صنعت خودروسازي خصوصي در كشور.



    تقي بهرامي نوشهر، پدر خوانده فولاد كشور، مؤسس چندين شركت بزرگ فولاد و فعال اين صنعت.

     

    محسن خليلي‌عراقي نماينده بخش صنعت، مديرعامل شركت بزرگ بوتان.

     


    شاهرخ ظهيري، پيشگام صنايع غذايي در كشور و بنيانگذار كارخانه‌هاي مهرام.

     


    عباسعلي قصاعي نماينده بخش صنعت، از بازماندگان خاندان بزرگ سرمايه‌دار قصاعي و از بزرگ‌ترين فعالان صنعت چيني در كشور.

     

    مهدي جارياني نماينده بخش صنعت، عضو هيأت‌مديره توليد مواد اوليه داروپخش و تولي پرس و از بزرگان صنعت شوينده‌ها.

     

    مهدي بهرامي ارض اقدس نماينده بخش بازرگاني، از مديران ارشد حيات نو و مشاور شهردار تهران.

     

    علينقي خاموشي كه كسي بعد از انتخابات اخير اتاق بازرگاني او را در جلسات نديده است! مديرعامل كارخانجات پوشاك جامعه.

     

    محسن صفايي‌فراهاني نماينده بخش بازرگاني عضو ارشد گروه استراتوس پارس، دوست و از شركاي اصلي محمد صدرهاشمي‌نژاد.

     

    محسن مهرعليزاده، نماينده بخش صنعت از طرف مؤسسه اندوخته (سرمايه‌گذاري) شاهد وابسته به بنياد شهيد، و مشاور رئيس‌جمهور اسبق.

     

    احمد پورفلاح نماينده بخش صنعت و مديرعامل شركت بزرگ تأسيساتي سكو ايران.

     

    مسعود دانشمند نماينده بخش بازرگاني، دارنده يك شركت بزرگ حمل و نقل دريايي و تنها دوست كراواتي علينقي خاموشي.

     

    اسداله عسگراولادي، از اعضاي بنام مؤتلفه، رئيس اتاق مشترك ايران و چين، دارنده شركت بزرگ «حساس» كه در عرصه صادرات خشكبار و به خصوص پسته ايران در سطح جهان صاحب نام است.

    احمد اميراحمدي نماينده بخش صنعت، كشتي‌گير قديمي با گوش‌هاي شكسته كه به‌عنوان پدر سرب و روي كشور شناخته مي‌شود.
     


    منجيان اتاق
    داستان درگيري ميرحسين موسوي و اتاق به خوبي جايگاه و قدرت آن را مشخص مي‌كند. البته درگيري ميرحسين موسوي آخرين درگيري جدي با اتاق بود. بعد از انقلاب گروهي از انقلابيون تصميم گرفته بودند كه تالار بورس و اتاق بازرگاني را به‌عنوان مظاهري از اقتصاد امپرياليستي تعطيل كنند، اما اين اتفاق نيفتاد. كسي هم نمي‌داند چطور اين اتفاق نيفتاد!
    در زمان جنگ يكبار ديگر اتاق تهديد شد. ميرحسين موسوي سياستمدار چپ‌گرا و نخست‌وزير وقت در زمان جنگ، دستور داد اتاق بازرگاني را براي اسكان جنگ‌زده‌ها خالي كنند. اما گويا كساني قدرتمند‌تر از ميرحسين موسوي هم بودند. آل‌اسحاق، خاموشي، نقره‌كار، راسخ نهاونديان و… منجيان اتاق بازرگاني بودند. آنها در پاسخ نامه ميرحسين موسوي نوشتند كه امكان چنين كاري وجود ندارد و اتاق بازرگاني جاي اسكان جنگ‌زده‌ها نيست. ميرحسين موسوي هم دستور داد با بلدوزر اتاق بازرگاني را با خاك يكسان كنند، چون به نظر او ساختماني كه نشود در آن جنگ‌زده‌ها را اسكان داد بايد خراب مي‌شد.
    اما باز هم لابي‌هاي قدرت‌مند اتاق بازرگاني كار خودش را كرد. اتاق بازرگاني كه در آن زمان خاموشي رئيس آن بود خراب نشد و هنوز هم پابرجاست. اين روايت غيررسمي به شكلي غيررسمي هم خاتمه يافت. به هر حال اتاق بازرگاني حتي با دستور مستقيم نخست‌وزير وقت هم به تعطيلي كشيده نشد. بعد از آن در دولت‌هاي بعدي و به خصوص در دولت هاشمي اتاق بازرگاني رشد بيشتري كرد.
     

     

     

     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان

     

     

     
    <img border="0" src="http://www.mobin-group.com/ph
    __._,_.___

    Your email settings: Individual Email|Traditional
    Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
    Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch to Fully Featured
    Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe

    __,_._,___

    No comments:

    Blog Archive