* مدتها پیش زمانی که ماجرای جنگ 33 روزه بود و جمعی از دوستان برای حرکتی تبلیغی، کاروانی نمادین را به سوی مرز ترکیه به راه انداختند، بهتر فهمیدم که دستمان بسته است و آنگاه بود که نوشتم "چرا دست مان برای عمل منطقه ای بسته است؟"
* و باز یادم نمی رود که وقتی مسابقه ای با موضوع ارائه طرحهایی درباره پیروزی فلسطین، تضعیف منافع آمریکا، حذف منافع انگلستان و... برگزار شد، هیچ پاسخی نیامد جز یک متن ادبی!!!
* امروز که کودکان و زنان و جوانان غزه به خون می غلتند، بار دیگر و از ذلت ناشی از ادعای مسلمانی و شیعگی و در عین حال ناتوانی از انجام اقدامی درخور، برای خود "آرزوی مرگ" می کنم و باز می پرسم که چرا ذلیل ایم؟
* این کشتار همراه با سکوت عربها نیز بزرگترین دلیل برای افشای دروغ بودن "دعوای ساختگی شیعه و سنی" است و جا دارد تا ابد بر سر این خائنان مردنما کوفته شود!
* اما از همه کس و همه جا که بگذریم و نقش دولت و مردم و صدا وسیما و ... را که بی خیال شویم، انصاف آن است که بپرسیم "ما چه کرده ایم؟"، ما یعنی همین جوانان مدعی باصطلاح انقلابی شیعه پیرو علی(ع)؟!
* در پاسخ به این سوال دو سطح وجود دارد، سطح یک که مساله اصلی است، عبارت است از "مدل زندگی جهادی" یعنی زندگی همراه با تلاش شبانه روزی همراه با خودسازی و اخلاص و تحمل سختی در مقابل دشمنان در عرصه های مختلف مورد نیاز، که کار خیلی هامان لنگ است و زندگی مان و اخلاص مان و استراحت هایمان و... شاهد اثبات این دعوی است!
* اما سطح دوم که در صورت وجود سطح یک قابل تحقق است، عبارت از "کار مداوم جمعی جدی" در موضوعی خاص است. یعنی جمع هایی باانگیزه و جدی، با هدف گیری مساله ای خاص، نه در زمانی کوتاه که برای مدتی طولانی، گرد هم آیند و همه لوازم تحقق هدف خویش را مهیا سازند، در آن صورت خواهیم دید که حتی در مسائل منطقه ای و کلان بین المللی نیز دستمان باز خواهد شد و اثرگذار خواهیم بود.
* بعنوان مثال اگر جمعی با هدف گیری مساله فلسطین، گرد هم آیند و پس از شناخت ظرفیتهای موجود، به ارتباط گیری با سایر همراهان این مساله در سایر کشورها نیز بپردازند، آیا در چنین ایامی مثلا نمی توان شاهد برگزاری هماهنگ تجمعات اعتراض آمیز، تبلیغات گسترده اینترنتی، تحریم کالاهای اسرائیلی، جمع آوری کمک مالی و... در سطوح منطقه ای یا بین المللی باشیم؟
* اما مساله اصلی، وجود این واقعیت است که اساسا "ما" نیروی تشکیلاتی نیستیم و کار جدی نمی کنیم و فقط آنگاه که اتفاقی می افتد و بحرانی می آید و جوی برپا می شود برای اقدام مهیا می گردیم و با تجمعی و فریادی و... بار دیگر عطش انقلابی مان را فروخورده می یابیم و ..... تمام!
* برادران و خواهران! بی تعارف بگوئیم: ما آبروی اسلام را برده ایم!
* همچنین ببینید: تو برای قزه چه کردی؟
No comments:
Post a Comment